آتش عشق جوان ایرانی به دختر افغان آنچنان شعلهور شد که پدر و دختری را به قتل رساند و کودکی را زخمی کرد. به گزارش خبرنگار ما، مرد جوان که سینا نام دارد یک سال قبل وقتی متوجه شد خانوادهای که سرپرستی گلنار، دختر افغان را برعهده دارند به وصلت آنها رضایت نمیدهند، خانه این خانواده را به آتش کشید و باعث قتل پدر و دختری به نام فریدون و شیوا شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری شماره یک برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: متهم که سینا نام دارد خرداد سال گذشته با ورود به خانه خانوادهای ایرانی که از دختری افغان مراقبت میکردند، آنجا را به آتش کشیده و باعث انفجار خانه و کشتهشدن پدر و دختری به نامهای فریدون و شیوا شده است، همچنین فرزند سهساله شیوا که همراه مادرش بود بهشدت آسیب دیده و دچار سوختگی شدید شده بود که خوشبختانه جان به در برد اما شدت جراحات وارده به او زیاد بود. نماینده دادستان ادامه داد: هرچند سینا بعد از بازداشت، به قتلها و آتشزدن خانه مقتولان اعتراف نکرد و مدعی شد آن زمان در خانه نبوده و کاری هم نکرده است، اما تحقیقات مأموران از شاهدان پرونده و گفتههای اولیایدم و اختلافاتی که سینا با این خانواده داشت، نشان میدهد او اقدام به این قتلها کرده است و من بهعنوان نماینده دادستان با توجه به درخواست اولیایدم درخواست صدور حکم قانونی را دارم. همچنین متذکر میشوم در مرحله بازپرسی، شاهدان که از همسایههای قربانیان بودند، حضور سینا را در محل تأیید کردند و گفتههای آنها نشان میدهد متهم آتشسوزی را به راه انداخته است.
در ادامه برادر شیوا بهعنوان یکی از اولیایدم در جایگاه حاضر و از سوی خودش و خواهرزادهاش خواستار صدور حکم قصاص برای قاتل پدر و خواهرش شد و گفت برای خواهرزادهاش هم دیه میخواهد. همچنین او در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: دختری افغان به نام گلنار که بسیار جوان بود و سرپرستی نداشت، در خانه ما زندگی میکرد. پدرم سرپرستی او را قبول کرده بود و مانند دخترش با او رفتار میکرد. او میخواست زندگی خوبی برای گلنار درست کند و ما هم او را مانند خواهرمان قبول کرده بودیم.
سینا عاشق گلنار شده و چندبار از او خواستگاری کرده بود اما گلنار قبول نمیکرد و پدرم هم میگفت او را وادار به ازدواج نمیکند و کسی نباید کاری به کار او داشته باشد و اگر گلنار دوست دارد با ما زندگی کند، نباید او را اذیت کنیم، ما هم به خواسته پدرمان و گلنار احترام میگذاشتیم. اما سینا فکر میکرد پدرم دروغ میگوید و گفتههای او در مورد عدم تمایل گلنار درست نیست، با اینکه چند بار با گلنار صحبت کرده و او هم گفته بود خودش خواستار این ازدواج نیست بااینحال، سینا خیلی اصرار میکرد.
این مرد در ادامه گفت: «روز حادثه ما در طبقه بالا و پدر و خواهرم در طبقه پایین و فرزند خواهرم در حیاط بودند. من صدای فریادهای خواهرم را شنیدم که میگفت سینا این کار را نکن، میگفت با این کارهایت چیزی درست نمیشود. التماس میکرد و فریاد میزد تا خودمان را به طبقه پایین برسانیم، یکدفعه همه جا شعلهور و بعد هم طبقه پایین منفجر شد که باعث مرگ خواهرم و پدرم شد. بچه خواهرم هم داشت در حیاط بازی میکرد که او هم دچار سوختگی شدید شد و ماهها در بیمارستان بستری بود اما خوشبختانه زنده ماند». او درباره اینکه درحالحاضر گلنار کجاست، گفت: دختر جوان بعد از این حادثه ایران را ترک کرد و به کشورش برگشت و بعد از آن هم ما دیگر خبری از او نداریم. حالا هم همه ما برای متهم درخواست مجازات داریم. بعد از گفتههای این مرد سایر اولیایدم هم درخواست او را تأیید کردند و خواستار قصاص متهم شدند. وقتی نوبت به سینا رسید، او اتهام قتل را رد کرد و گفت: «وقتی بازداشت شدم بارها و بارها تأکید کردم که این کار را نکردهام، من اصلا گلنار را نمیشناختم و حرفهایی که این مرد در مورد گلنار میزند دروغ است. من حتی این خانواده را هم نمیشناسم».
در این هنگام رئیس دادگاه از متهم پرسید اگر منکر ارتباط با این خانواده هستی و میگویی هیچ شناختی از آنها نداری پس چرا باید آنها چنین اتهامی را متوجه تو کنند. متهم گفت: من واقعا نمیدانم چرا این حرف را میزنند. من در آتشسوزی آن خانه نقشی نداشتم و هیچ علاقهای هم به گلنار نداشتم. اولیای دم باید توضیح بدهند چرا این کار را کردهاند. همچنین متهم درباره اینکه شاهدان در بازپرسی گفتهاند او در محل بود و بعد فرار کرد و همچنین یکی از مقتولان نام وی را صدا زده و خواسته که این کار را نکند، گفت: من گفتههای شاهدان را قبول ندارم و این ادعا درست نیست؛ شاید این زن، سینای دیگری را صدا زده باشد. هیأت قضات با توجه به انکارهای متهم تصمیم گرفتند ادامه رسیدگی را به بعد موکول کنند و شاهدان را برای شنیدن گفتههایشان به دادگاه دعوت کنند.
همه چیز را ب کل انکار میکنه!!!!