یادداشت دریافتی- شاهین کارخانه*؛ جان رالز در کتاب قانون مردمان مینویسد: حاكمیت در صورتی حق دارد با مداخله خارجی مخالفت كند كه مشروعیت داخلی داشته باشد. این جمله از کتاب رالز را محمدجواد ظریف در کتاب "آقای سفیر" در کنار این جمله از کوفی عنان مینشاند: حاكمیت یعنی مسوولیت نه اقتدار. (آقای سفیر ص 308)
ظریف درباره مناقشه هستهای معتقد است: «تا حالا اقدامات تاكتیكی در روابط ایران و آمریكا جواب نداده است. اقدامات تاكتیكی در آینده نیز توفیقی ندارد یعنی هیچگاه توفیقی ندارد» (همان، ص 360)
او حتی معتقد است كه بحران در دیپلماسی ایران ناشی از مساله هستهای نیست: «برخلاف آنچه بسیاری فكر میكنند، ریشهی بحران هستهای این نیست كه ایران به دنبال ساختن بمب است» (همان، ص 230) چراكه «مشكل هستهای ما یك مشكل روانی و شناختی است از یك طرف آنها بهانهجویی میكنند و از طرف دیگر ما وضعیت را درك نمیكنیم و دچار سادهانگاری هستیم.» (همان، ص 232)
وزیر خارجه دولت اعتدالی بر این باور است كه «هیچ كس از جنگ ایران و آمریكا منفعت نمیبرد جز اسرائیل و همزمان هیچ كسی از بهبود روابط ایران و آمریكا نیز نفع نمیبرد [جز این دو كشور] یعنی از دولت دوست و برادر سوریه گرفته تا روسیه، چین، تركیه و عراق همگی منافعشان را در این چارچوب تحلیل كردهاند كه روابط ما با آمریكا پرتنش باقی بماند. اگر روابط ایران و آمریكا این گونه نبود، تركیه بهعنوان مدل حكومت خوب در جهان اسلام مطرح نمیشد.» (همان، ص 175)
ظریف بهعنوان یك دیپلمات معتقد است كه پارادایم كنونی روابط بینالملل یعنی قدرت محوری دیگر پاسخگو نیست «زیرا اولا همهی شرایط بینالمللی را توضیح نمیدهد ثانیاً نمیتواند به هدفی كه این پارادایم ادعا میكند و آن صلح است برسد» (همان، ص 290) ا
از سوی دیگر ظریف میداند «حاكمیتی كه در قرن نوزدهم از آن صحبت میشده [و با دو عنصر عدم مداخله و تساوی حاكمیت همزاد است] امروز جز یك اسم چیزی از آن باقی نمانده است.» (همان ص 304) در اینجا او به نظرات جان رالز استناد میكند و میگوید «مشروعیت حاكمیت به حمایت از شهروندانش است» (همان، ص 307)
او در نهایت دكترین سیاست خارجی خود را چنین توضیح میدهد: «اینكه حاكمیت از اقتدار به مسوولیت تبدیل میشود یك روند روبهرشد است... بنده احساس میكنم كه اصولاً مفهوم اقتدار حاكمیت یا حاكمیت به معنای اقتدار رو به فروپاشی است. ممكن است دولتی اقتدارگرا نیز وجود داشته باشد اما آن چنان از آن دولت سلب مشروعیت میشود كه زمینه برای تداوم حیاتش در جامعه بینالمللی محدود گردد» (صص 337 و 336)
ظریف به عنوان یك سیاستمدار اعتدالگرا ضعف دیپلماسی ایران طی سه دهه گذشته را تندروی در سیاست خارجی میداند و از گروههای سیاسی چپ و راست ایران انتقاد میکند که دیدگاه آنها در سیاست خارجی تابعی از منافع آنها در سیاست داخلی است نه برآیندی از تحلیل ایشان درباره منافع و امنیت ملی ایران.
نگاه و موضع محمدجوادظریف (که خاستگاهی مذهبی دارد و در صورتبندی گروههای سیاسی ایران، راست مدرن تلقی میشود) درباره مذاکره و ارتباط با ایالات متحده در این جمله از کتاب "آقای سفیر" بسیار گویاست: «رابطه با آمریكا به قول فقها نه واجب است و نه حرام... [البته] بنده به دلایل متعدد معتقدم كه ما از تعامل مستقیم [با آمریكا] كمتر ضرر میبینیم.» (همان، ص 153)
*عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران