یک استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا (س) فقر را شکل خاصی از طرد اجتماعی، توصیف و شاخص تحصیلات و اشتغال را از عوامل اصلی طرد اجتماعی دانست و گفت: در حال حاضر آنچه در ایران موجب بیکاری و به تبع آن فقر میشود "بینش اجتماعی" حاکم بر دولتهاست.
به گزارش ایسنا، دکتر حسین راغفر در دومین نشست تخصصی از سلسله نشستهای «ماه عدل» با موضوع «طردشدگان» که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، در عین حال اظهار کرد: الزاما نمیتوان تمامی مطرودان اجتماعی را انسانهای فقیری دانست؛ زیرا طردشدگی به جهات مختلف در جامعه اتفاق میافتد.
وی عامل اصلی شکلگیری فقر را نظامهای اجتماعی دانست و افزود: به همین دلیل در توضیح این مساله که آیا فقرا مسئول وضعیت خود هستند یا خیر؟ باید گفت که در نظامهای اجتماعی این مسئولیت فردی خود فقراست که خود را از فقر جدا کنند و نه مسئولیت اجتماعی؛ زیرا اجتماع خود به معنای ساختارهایی است که فقر را تولید میکند.
این اقتصاددان در ادامه ضمن تعریف مجدد این مطلب که فقر شکل خاصی از طرد اجتماعی محسوب میشود، اظهار کرد: همواره طرد اجتماعی دو عامل اصلی را شامل میشود که یکی از آنها اشتغال و دیگری تحصیلات است و دسترسی یا عدم دسترسی به این دو مولفه میتواند طرد اجتماعی را تشکیل دهد.
وی بیکاری را یکی از ستونهای اصلی فقر اجتماعی دانست و گفت: به تبع این مساله اشکال مختلف سرخوردگی، افسردگی، اعتیاد و ... در فرد بیکار شکل میگیرد و به این ترتیب وی از چرخه اجتماعی طرد میشود؛ پس ریشه اصلی تمامی این موارد را میتوان در فقر جستجو کرد.
راغفر در عین حال گفت که معتقد است ناتوانی در مدیریتهای کلان موجب ناکارآمدیهای ساختاری در نظام اقتصادی ایران شده است.
این اقتصاددان در ادامه دومین عامل فقر را "فساد" برشمرد و افزود: فساد خود ناشی از توزیع اصلیترین منابع طبیعی مثل نفت و گاز در ایران است؛ زیرا هرگاه درآمدهای نفتی در ایران افزایش پیدا کردهاند شاهد گسترش فساد در جامعه بودهایم؛ به همین دلیل بزرگترین میزان فساد و بیسابقهترین شکل آن را در زمانی شاهد بودیم که بیسابقهترین درآمدهای نفتی را داشتیم که به دولتهای نهم و دهم باز میگردد.
راغفر عامل سوم در ایران را که موجب بیکاری و فقر میشود "بینش اقتصادی حاکم بر دولتها" دانست و گفت که این بینش نقش بسیار کلیدی و اساسی در ساختار اجتماعی، اقتصادی و تولید فقر دارند.
وی در ادامه با تشریح برخی از این نوع بینشها با بیان اینکه نظامهای نئولیبرالیسم نظامهایی هستند که قربانیان خود را متهم میکنند و سپس در یک فرآیند اجتماعی شغل آنها را گرفته و از آنان با عناوینی چون "انگلهای اجتماعی" و... یاد میکنند، گفت: طردشدگان اجتماعی را انگل اجتماعی، معتادین، کارتنخوابها و یا حتی غربتی نامگذاری میکنند، در حالی که تمامی اینها نوعی برچسب زدن اجتماعی و به تعبیر یکی از محققان " اجتماعی کردن قربانیان" است.
راغفر تصریح کرد که زمانی که به قربانیان یک نظام اقتصادی چنین برچسبهایی زده میشود سعی در برجسته کردن آنها دارند تا بتوانند آنها را متهم کنند و به این ترتیب این قربانیان از بقیه جامعه جدا شده و سپس انگهای دیگری به آنان زده میشود.
وی ادامه داد: بنابراین شاهد آن هستیم که یک آدم فقیر که کارتنخواب شده برای ارتزاق خود مجبور به سرقت میشود، خفتگیری میکند و به این ترتیب به دام جرم و جرایم میافتد که تمامی اینها خود محصول یک نظام اقتصادی است.
وی در ادامه ضمن اشاره به آنکه در چنین فضایی به قربانیان القابی چون بیمار نیز اطلاق میشود مانند جایگزین کردن بیمار به جای مجرم در خصوص معتادان گفت: پس از آنکه تصور بیمار را برای این افراد مطرح میکنند بر این باور میشوند که باید این بیمار را معالجه کنیم؛ بنابراین معتاد یک آدم بیمار است نه یک قربانی نظام اجتماعی. به همین دلیل در همه جوامع این فرآیند شکل میگیرد و در چنین شرایطی برندگان اینچنین نظامهای اجتماعی، وکلا و پزشکان هستند.
این اقتصاددان در ادامه با بیان این پرسش که همواره این سوال مطرح است که آیا این قدرت است که فرهنگ را میسازد یا بالعکس؟ افزود: باید گفت در یک رابطه متقابل تاثیر قدرت در شکلدهی به فرهنگ بسیار تعیینکننده است؛ بنابراین اگر امروز یک جامعه از همگسیخته فردی را داریم به خاطر قدرتی است که بر این نظامها حاکم است.
وی ادامه داد: مطرح کردن مسائلی چون ایرانیها فلان هستند و ... نیز محصول همین ساختار اجتماعی است؛ بنابراین باید در اینجا روشن شود که ایرانی رفتارش با هیچ آدم دیگری در هیچ جای دنیا تفاوت ندارد بلکه این نهادها هستند که رفتار آدمها را در درون خودشان تنظیم میکنند و چنانچه نهادهایی سازنده و حامی توسعه داشته باشیم افراد در آنها به تواناییها و ظرفیتهای بالا دست یافته و رشد میکنند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در حال حاضر همه ما از درد بیاخلاقی مینالیم و اینکه چقدر نسبت به درد همنوعان خود بیتفاوت هستیم و گمان میکنیم این فرهنگ محصول نژاد ایرانی یا جنس ایرانی است، در حالیکه اینگونه نیست و اینها محصول شرایط حاکم بر جامعه است که فقر را به این شکل تولید و بعد برای بقاء و استمرار خود از فقر موجود استفاده میکند .
وی در ادامه با انتقاد از نوع برخورد با جرایم افراد گمنام چون نشاندادن تصویرشان در رسانهها، در قیاس با جرایم یقهسفیدها گفت: در حالیکه این افراد هزاران هزار میلیارد را میبرند، اسمشان به صورت مخفف در رسانهها اعلام میشود.
وی در ادامه علت چنین کنشهای اجتماعی را نشان دادن قاطعیت برخورد با قربانیان دانست و گفت: نابرابریها بر اثر نظام توزیع منابع محدود در جامعه شکل میگیرد که منشاء چندپاره شدن در جامعه بوده و طبقهای چون طبقه زیرکارگری یا مادون طبقه را تشکیل میدهد.
این اقتصاددان افزود: در اثر یک فرآیند نظاممند قربانیان از بستر جامعه طرد شده و به کناری انداخته میشوند که در حال حاضر اشکال مختلف آن را در حاشیه اتوبانها میبینیم که بسیاری از آنها همان نیروهای کار طرد شده در اثر سیاستهای اقتصادی هستند.
این اقتصاددان در ادامه قطبی شدن، تبعیض، فقر و ناتوانی، نوع و میزان دسترسی به کالاهای اجتماعی مانند تحصیلات، درآمد، اشتغال و ... را از اصلیترین مسائل شکلگیری مطرودین اجتماعی دانست و گفت: ما مسئولیت آنها را گردن کسانی میدانیم که در این چند سال بعد از جنگ، آموزش و پرورش را خصوصی کردند و با کمال تاسف در دولت یازدهم نیز اعلام میشود باید خصوصیسازیها بیش از این شود.
وی ادامه داد: در هفتههای اخیر نیز اشاره کردهاند که کل آموزش و پرورش باید خصوصی سازی شود در حالیکه این سوال پیش میآید که چنین اظهارنظرهایی بر چه مبنایی صورت میگیرد و آیا قانون اساسی که میثاق بین ملت و دولت است چنین چیزی را میپذیرد؟
راغفر افزود: وجود 200 هزار واجد شرایط رفتن به مدرسه در سیستان و بلوچستان که از امکانات تحصیلی محروم هستند نیز نتیجه همان پول ندارم گفتنهای دولتهاست.
وی فقر و فلاکت و حتی فرار مغزها را محصول همین نابرابریها دانست که در اثر یک نظام اقتصادی غلط شکل گرفته است.
راغفر اظهار کرد: تا زمانی که دولتها از یک طرف زباله تولید میکنند و از سوی دیگر از NGOها و نهادهای غیردولتی میخواهند تا در ساماندهی مسائل کمکشان کنند نمیتوان شاهد حل چنین معضلاتی باشیم زیرا ظرفیتهای تخریبی دولتها بسیار فراتر از ظرفیتهای سازنده چند نهاد مردمی است.
وی با بیان اینکه این تخریبها فقط تخریبهای فیزیکی نبوده و اخلاق در جامعه ما هم آسیب دیده است افزود: به همین دلیل در حال حاضر برای حل آسیبها و مشکلات موجود فرآیند پیچیدهای را پیش رو داریم.
درود بر دکتر حسین راغفر