بازار سهام تهران ماههاست که حال خوبی ندارد. سایه رخوت در این مدت چنان بر سر تالار شیشهای سنگین شده که هیچ خبری نمیتواند سرمایهگذاران را دوباره به خریدوفروش جدید متمایل کند؛ به این ترتیب حتی اگر خبر خوش بیانیه مشترک لوزان یا کاهش نرخ سود بانکی باشد، بازار یا تنها چند روز محدود در مدار خوشبینی میماند یا اصولا بيتفاوت به حرکت خود در سراشیبی نزول ادامه میدهد. وعدههای رنگبهرنگ دولت هم ازجمله همان خبرهایی است که بازار در مقابلش حساسیت خود را از دست داده به عبارت دیگر از مجموعه واکنشهای بازار دستکم به وعدههای حمایتی دولت میتوان اینگونه استنباط کرد که اهالی بازار سرمایه گرفتار عدماطمینان شدهاند و دیگر حاضر نیستند به قدرت ریسکپذیریشان برای کسب سود تکیه کنند.
واقعیت این است که بازار سهام هم مانند دیگر بخشهای اقتصاد ایران تا اطلاع ثانوی سرنوشت تصمیمات خود را به نتایج مذاکرات هستهای و تصمیمات دولت برای بهبود وضع اقتصاد گره زده است. به همین دلیل وقتی خبر رسید وزير اقتصاد در جلسهاي اضطراري با مسئولان بورس، شورايعالي بورس و مديران بانكها به برخي بانكها دستور داده از بازار سهام حمايت و منابع مالي مورد نياز را تامين كنند نهتنها بورس تهران واکنش مثبتی نشان نداد بلکه روند نزولی شاخص باز هم ادامه یافت. با این اوصاف به نظر میرسد بورس تهران با وعدههای حمایتی و حتی حمایتهای مقطعی احیا نخواهد شد و برای بازگشت به روزهای خوش نیاز به دلایل محکمتری دارد.
فقط شعارهای پوپولیستیمهدی طحانی، کارشناس بازار سرمایه اقدامهای دستوری را پوپولیستی و عوامپسندانه میداند و معتقد است بورس بیشتر گرفتار سیاسیکاری است تا انعکاسی از واقعیتهای اقتصادی. او به «شهروند» گفت: ماهیت بازار سرمایه برگرفته از وضع اقتصاد و شرکتهای فعال در آن است، بنابراین هر مقام مسئولی میخواهد بورس را از رکود نجات دهد باید به اقتصاد کشور بپردازد.
طحانی تاکید کرد: واقعیت اقتصاد ایران رکود محض در بازار کالایی است. در بازار پتروشیمی و فلزات رونقی دیده نمیشود، بخش تولید با مشکلات عدیدهای دست به گریبان است و به تبع آن فضای کسبوکار هم چنگی به دل نمیزند البته این شرایط محصول تصمیمات همه دولتهای قبل است که میراث دولت فعلی شده اما این دولت یازدهم است که باید گره از مشکلات باز کند.
او تصریح کرد: در چنین شرایطی از آنجا که تقاضا برای پول همچنان درحال افزایش است، اقداماتی نظیر کاهش نرخ سود هم بیشتر نمایشی خواهد بود تا تحولی واقعی. این حقیقت را قطعا بازار مسکن هم دریافته، بنابراین تحتتاثیر آن قرار نمیگیرد.
این کارشناس بازار سرمایه وعدههای حمایتی دولت را شعارهای عامهپسند توصیف کرد و افزود: دولت همین چند ماه پیش قانونی را به تصویب رساند که براساس آن بانکها از بنگاهداری بهشدت منع شدند و به آنها فرصت داده شد اموالشان را به پول نقد تبدیل کنند اما به نظر میرسد دستور جدید وزارت اقتصاد ناقض دستور قبلی شده است. از سوی دیگر واقعیت این است که بانکها توان اجرای این دستور جدید را هم ندارند. بازار پول خود با کمبود نقدینگی مواجه است به همین دلیل بانکها توان هدایت سهام خود در بازار سرمایه را هم ندارند، چه رسد به اینکه با خرید سهام دیگر شرکتها رونقی تازه به بازار بدهند.
بانکها خود مشکل اصلی هستندطحانی با اشاره به اینکه مشکل اصلی اقتصاد ایران خود بانکها هستند، گفت: بازار پول با کوتاهی و تخلفات بانکها در تخصیص اعتبارات و هدایت تسهیلات بهسوی بخشهای غیرتولیدی که بدهیهایشان را هم پرداخت نمیکنند، اقتصاد ایران را بهشدت متضرر کرده، از سوی دیگر بانکها خود گرفتار مشکلات عدیدهای هستند و بیمار بهشمار میروند، بنابراین نمیتوان از آنها انتظار داشت در کسوت حامی بازار سرمایه ظاهر شوند.
او تاکید کرد: در چنین شرایطی بهترین روش برای حمایت از بازار سرمایه احیای تولید و اقتصاد و افزایش توان بنگاههای تولیدی است.
طحانی ادامه داد: مشکل عمده فعلی این است که دولت به دلیل کمبود منابع مالی شروع به دستاندازی به اموال شرکتها کرده است، نمونه این اقدام را هم پس از تجربه پتروشیمیها میتوان در مجمع شرکت مخابرات دید، با چنین اقداماتی عجیب نیست که بازار نسبت به روند اتفاقات واکنش منفی نشان بدهد.
توان احیای اقتصاد را داریماو درخصوص راههای پیشروی دولت برای احیای اقتصاد گفت: اقتصاد ایران این توان و پتانسیل را دارد که بهسرعت از خاک بلند شود البته متاسفانه اقتصاد ما بیشتر سیاسی است تا واقعی. بحران مالی سال٢٠٠٨ هم که رخ داد کشورهای درگیر از جلمه آمریکا در مدت زمانی کوتاه توانستند خود را نجات دهند قطعا حال وروز اقتصاد ایران بدتر از شرایط این کشورها نیست. فراموش نکنیم که نسبت بدهیهای ایران به GDP (تولید خالص داخلی) تنها ١١درصد است که رقمی فوقالعاده به نظر میرسد یعنی بازاری بکر برای رشد و رونق.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: متاسفانه اقتصاد ایران در تمامی حوزهها آینده خود را به نتیجه مذاکرات هستهای گره زده است، به عبارت دیگر همه منتظرند تا نتیجه نهایی این چانهزنی سیاسی اعلام شود. این درحالی است که به نظر من با توجه به شرایط فعلی فضای کسبوکار و حالوروز بخش تولید، حتی در صورت حصول به توافق هستهای اتفاق شگفتانگیزی دستکم در بلندمدت برای اقتصاد ایران رخ نخواهد داد. به گفته طحانی اگر شرایط فعلی برای اقتصاد ایران تداوم داشته باشد نتیجه لغو تحریمها؛ تنها تبدیل ایران به بازار مصرف کالاهای دیگر کشورها خواهد بود و بس.
او با اشاره به راههای دولت برای خروج از رکود فعلی تصریح کرد: دولت باید تحول را از سیستم بانکی و شفافسازی آنها آغاز کند به عبارت دیگر توان مالی بانکها را افزایش دهد.
این کارشناس با اشاره به ابهام موجود درخصوص رفتار صبورانه و محترمانه دولت با موسسات اعتباری غیرمجاز تصریح کرد: در اقتصاد ایران تعارفات سیاسی جای واقعیات اقتصادی را گرفته در نتیجه تا زمانی که به اقتصاد صرفا از همین منظر اقتصادی نگریسته نشود در بر همین پاشنه خواهد چرخید و شاهد تغییر ملموسی نخواهیم بود.
حمایتهای مقطعی جواب نمیدهدمحمدابراهیم قربانیفرید، کارشناسارشد بازار سرمایه هم در این خصوص معتقد است که این کمکها و حمایتها اولا مقطعی است و در نتیجه نمیتواند نقشی بلندمدت داشته باشد ثانیا حتی تداوم آن برای مدت زمان طولانی هم صورت خوش و وجهه مطلوبی ندارد.
او به «شهروند» گفت: بازارهای پول و سرمایه دو بازار جداگانه هستند با تکالیف متفاوت بنابر این عاقلانه نیست انتظار داشته باشیم هرکدام از این دوبازار، رقیب خود را مورد حمایت قرار دهد.
قربانیفرید مشکل اصلی بازار سرمایه را از بین رفتن اعتماد سرمایهگذاران توصیف کرد و افزود: برای بازگشت این اعتماد دولت و مجلس باید سرمایهگذاران و شرکتهای سرمایهگذاری را تشویق کنند که به بازار سهام بازگردند برای دستیابی به این هدف هم نیازمند برنامهای شفاف و مدون هستیم.
او با اشاره به رشد آگاهی و شناخت صاحبان سرمایه و سهامداران از بازار نسبت به سالهای گذشته تصریح کرد: اگر بازار از چنین اقداماتی به این نتیجه برسد که بازار دوباره به روزهای رونق بازخواهد گشت قطعا امیدوار شده و سیل سرمایه دوباره به سوی تالار شیشهای حرکت خواهد کرد.
نیاز به تزریق اجباری نقدینگی نداریماین کارشناس تاکید کرد: بازار نیاز به تزریق دستوری نقدینگی ندارد به عبارت دیگر سرمایهگذاران و سهامداران خود به اندازه کافی نقدینگی در اختیار دارند اما برای این بازگشت دوباره نیازمند اقدامهای عملی از سوی دولت هستند.
او تصریح کرد: همکاری دولت و مجلس در حمایتهای حقیقی از بازار صدها مرتبه از تزریق نقدینگی آن هم به صورت موقت موثرتر خواهد بود چون تزریق اجباری نقدینگی قطعا نمیتواند در بلندمدت گره از کار بازار باز کند.
قربانیفرید گفت: بازار ما تا همین ٣سال قبل هم رونق داشت؛ هم شاخص در مدار صعود حرکت میکرد اما اهالی بازار اعتماد خود را از دست دادند یعنی امنیت سرمایهگذاری از دست رفت.
سرمایهگذاران هم اگر اطمینان نداشته باشند که از سرمایهگذاری خود سودی مناسب عایدشان میشود تصمیم به مهاجرت میگیرند و سپردهگذاری بيخطر در بانکها را ترجیح میدهند.
بانکها خودشان پول ندارند
او درخصوص توان بانکها در اجرای دستور وزارت اقتصاد هم گفت: واقعیت این است که بانکها بهخصوص بانکهای بزرگ خود با مشکل کمبود نقدینگی مواجه هستند چون دستکم ٥٠درصد مطالباتشان قابل وصول نیست. از سوی دیگر همین بانکها چند سالی است که دستور افزایش سرمایه گرفتهاند که البته قادر به انجام نبودهاند در صورت انجام هم افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها صورت گرفت یعنی پول جدیدی به این بانکها تزریق نشد و این موضوع هم تنها ترفندی حسابداری است.
او با اشاره به اینکه دولت خود بانکها را پیش از این موظف به توقف بنگاهداری کرده، گفت: باید بانکها به صورت واقعی افزایش سرمایه دهند، نقدینگی بیشتر به تولید تزریق کنند تا اقتصاد کشور رو به بهبود حرکت کند چون تنها در صورت افزایش سوددهی تولید میتوان امیدوار بود که مردم دوباره به سرمایهگذاری در بورس بهعنوان ویترین اقتصاد کشور رغبت نشان دهند.
قربانیفرید تاکید کرد: در بازار، پول هست اما اعتماد نیست اگر این اعتماد احیا شود قطعا مردم دوباره اقدام به سرمایهگذاری در بازار سهام خواهند کرد.
شاخص روی الاکلنگ بی اعتمادی استبازار سهام تهران بعد از اتفاقهای هفته گذشته و اعتراض سهامداران به نزول شاخص با وعده خوش از سوی وزیراقتصاد روبرو شد و انتظار می رفت دست کم، هفته جدید بازار سرمایه خوش بین تر آغاز کار کند .اما روند حوادث نشان داد واکنش بورس به وعدهها حداقلی بوده است. وعدههایی که بلافاصله بعد از اعتراض سهامداران اعلام شد و معلوم هم نیست مانند دیگر دستورهای حمایتی راه به جایی ببرد.
با این حساب، سردرگمی بازار و شاخص تمام نشدو آخرین روز کاری هفته گذشته تالار شیشه ای با رشد ٢١٥واحدی به کار خود پایان داد. اما اولین روز کاری هفته جدید هم با ٦٦ واحد نزول به پایان رسید تا امید ها دوباره کم رنگ شود. در ادامه همین روند پرنوسان، دیروز هم دماسنج بورس رشد کم رمقی را تجربه کرد و با ٥٧ واحد افزایش به نیمه ٦٣ هزار واحد رسید. به این ترتیب به نظر می رسد بورس تهران درحال حاضر در برابر اخباری مبنی برحمایت بانکها از بورس، افزایش دامنه نوسان، توقف عرضه های اولیه و انتشار مستقیم اطلاعات در کدال واکنشی نشان نمی دهد و اولویت را ادامه حرکت در مدار منفی قرار داده است و گاهی هم مثبت می شود!
دلیل این همه بدبینی و کرختی هم آن طور که حرفه ای ها می گویند بی اعتمادی حاکم بر بازار ناشی از زیان سنگین ماه های اخیر است. به گفته علیرضا باغانی کارشناس بازار سرمایه زیان سهامداران در یکسال و نیم گذشته بیشتر از آن چیزی است که شاخص ها نشان می دهند به عبارت دیگر در این مدت ارزش دارایی سهامداران حدود ۳۰ درصد افت پیدا کرده البته کنترل تورم نیز یکی دیگر از دلایل تداوم افت شاخص و قیمت ها در بازار است.