خبرآنلاین نوشت:
برخی نمایندگان او را یکی از با نفوذترین سیاست مداران پارلمان می دانند که قدرت لابی گری و چانه زنی اش در موضوعاتی که یک سر آن به مجلس بر می گردد، او را به "سلطان لابی" معروف کرده است.
محمدرضا باهنر می گوید از 29 سالگی در مجلس بوده و32 بودجه و5 برنامه توسعه اقتصادی مصوب کرده و در تدوین سیاستهای کلی نظام نقش داشته است.وی با هزار نماینده ،200 وزیر و400 استاندار کار کرده و با چهره های نامدار اعم از چپ و راست آشنایی نزدیک دارد.
نائب رئیس مجلس در یک جمع دانشجویی به یکی از دانشجویان که از او درباره توان لابی گری اش سئوال می کند، می گوید:لابی یعنی مخ زنی وهم فکر کردن نمایندگان با یکدیگر؛ از این رو می توان گفت مجلس غیر از لابی کاری ندارد و کسی که بخواهد رئیس و نائب رئیس شود، باید لابی قوی داشته باشد چراکه سیاست بدون لابی جلو نمیرود.
وی درهمین زمینه با اشاره به لابی کردن برای انتخاب علی لاریجانی برای ریاست مجلس تاکید می کند که در آن روزها، لابی کرده است که لاریجانی به ریاست مجلس برسد چراکه در مجلس نهم کسی را لایق تر از او نمی داند.
این در حالی است که به گفته برخی ناظران سیاسی، باهنر معمولا با برگ های برنده بازی می کند و به همین دلیل است که می تواند در اکثر اتفاقاتی که در مجلس به راه می افتد همچون استیضاح و رای اعتماد به وزیران، برنده از میدان خارج شود.یعنی اگر احساس کند که احتمال رای آوردن وزیری کم است از او حمایت نمی کند و سراغ کسی می رود که دارای مقبولیت بیشتری باشد.
با این حال، هنوز هم عده ای سعی دارند اینگونه القاء کنند که او نفوذ بسیاری در مجلس و خارج از مجلس دارد . گاهی هم او را رئیس در سایه پارلمان می دانند که امور مربوط به نوع رابطه مجلس با دیگران به دست او رقم می خورد و به نظر او بستگی دارد.
خود او اما درباره نقش لابی هایش در اتفاقات سیاسی کشور می گوید: بنده بخش خوب لابی را نوعی "امر به معروف و نهی از منکر" می دانم چرا که با این روش شخص افکار خود را منتشر می کند اما در وجه منفی میتوان از لابی به عنوان خرید اندیشههاي ديگر یاد کرد تا بتوان حرفی را به کرسی نشاند.
باهنر نخستين نفری به شمار می رود كه به گفته خودش رياست جمهوری احمدی نژاد را پيش بينی كرده بود. او در همین رابطه گفته است «سابقه دوستی من با احمدی نژاد 25 تا 26 سال است. در شورای شهر دوم، در دولت اصلاحات اصولگراها پيروز شدند، ما چند تا گزينه داشتيم كه يكی از آنها احمدی نژاد بود. آقای يونسی وزير اطلاعات، به ما پيغام داد دنبال شهردار شدن احمدی نژاد نباشيد. من پيش آقای يونسی رفتم و به او گفتم غصه شهرداری احمدی نژاد را نخوريد. شهرداری دست گرمی است، احمدی نژاد رييس جمهور ماست.
اما او که در سال 84 دولت احمدی نژاد را تایید میکرد در مصاحبه ای در سال90 می گوید:عذر خواهی که تنها به بیان نیست من در عمل این کار را انجام دادم. اتفاقا خبرنگاری از من پرسید احمدی نژاد 84 با احمدی نژاد 89 چه فرقی دارد که شما آن زمان از ایشان حمایت می کردید اما در حال حاضر مخالف هستید. احمدی نژاد تغییر نکرده، اما بعضی از زوایای روحی اش تا رئیس جمهور نمی شد رو نمی شد!
امروز که اصولگرایان جای خالی حبیب الله عسگر اولادی دبیر کل فقید جبهه پیروان خط امام و رهبری را برای همگرا کردن آن ها بیش از پیش احساس میکنند ، مدیریت این مجموعه که شامل 17حزب از جریان راست سنتی است برعهده باهنر قرار گرفته و او باید بازهم با چانه زنی هایش نامزدهای بالقوه این جریان برای به دست آوردن کرسی های بهارستان در انتخابات مجلس دهم را دورهم جمع کند.
باهنر از طرفی باید نهایت تلاش خود را برای کاهش اختلاف گروههای اصولگرا با یکدیگر به خرج دهد و شاید از همیت منظر است که امروز ساز ائتلاف با جبهه پایداری را کوک کرده است اما با توجه به مواضع او، حرف های جدید را نباید زیاد جدی گرفت چراکه آب او با نمایندگان منتسب به این جریان که پس از توافق ژنو به دلواپسان معروف شده اند، به یک جو نمی رود و از طرفی برعکس پایداریها، با بسیاری از سیاست های دولت روحانی موافق است؛ ضمن اینکه رابطه خود و روحانی را شکل یافته از زمانی می داند که روحانی در مجالس چهارم و پنجم بر صندلی نائب رئیسی پارلمانی تکیه می زد که امروز باهنر روی آن می نشیند. در عین حال، راز فرستادن پالس های گهگاه مثبت او به پایداری ها را باید در روحیه او که "رصد کردن فضای سیاسی و چرخش به سوی برنده"ارزیابی کرد.
باید منتظر ماند و دید که باهنر در انتخابات مجلس دهم چه تصمیمی خواهد گرفت و تابلوی کدام جریان سیاسی را بالاتر از دیگران قرار خواهد داد؟