یادداشت دریافتی- غلامرضا یزدانی؛ در مرور تیتر اخبار دیروز چشمم به خبری افتاد که روی آن ایستادم ومتن آنرا خواندم. ظاهرا قرار است کمبود گوشت کشور پس از برزیل و استرالیا و دیگر کشورها، اینبار از کشور هند تامین شود و احتمالا این معامله بر میگردد به مسئله تحریمهای اعمال شده به کشور که نمیتوانند پول نفت فروخته شده را نقدا از هندیها پس بگیرد و به جای آن مجبورند هر آشغالی را که میشود از آنها وارد کنیم تا پول تسویه شود.
از آنجایی که خودم چندین سال در این کشور اقامت داشتهام و از نزدیک با مردمش حشر و نشر داشتهام، قبلا راجع به وضعیت کشت و برداشت برنج و چای در هند مطالبی را در پستهای قبلی نگاشتم و اینکه کافیست از نزدیک طریقه کشت و برداشت و انبارکردن این محصولات را ببینید آنوقت از خوردن هرچه برنج و چای هست صرفنظر خواهید کرد.
ولی میبینید که همچنان این محصولات کشاورزی وارد میشود و البته آنچه که به جایی نمیرسد صدای اعتراض مردم است زیرا باندهای مافیایی و رانتهای دولتی و شبه دولتی همچنان ترکتازی میکنند و ذرهای هم انصاف و دغدغه راجع به سلامتی مردم ندارند.
اما در مورد بوفالوهای هندی، در یک کلمه باید بگویم که این بوفالوها در زندگی هندیها نقش خوک را بازی میکنند و زندگی و خوراک آنها از وضعیت خوکها پلیدتر و کثیفتر میباشد.
اولا اینکه تصور نکنید یک یا چند مجتمع دامداری مدرن و بهداشتی برای پرورش و کشتار بوفالوها در آن کشور وجود دارد و ذبح آنها هم به صورت شرعی و رعایت بهداشت فردی و محیطی انجام میشود. چنین چیزی درهند قابل تصور نیست.
در ثانی این بوفالوها بصورت گلهای در اطراف مردابهای و تالابهای بسیار آلوده و متعفن توسط انسانهای که در همان جاها و بین همین بوفالوها بطرز وحشتناکی کثیف زندگی و تغذیه میکنند و ناقل بسیاری از ویروسها و میکروبهای و بیماریهای مشترک بین انسان و دام هستند.
مردمانی که با این بوفالوها زندگی میکنند اصلا نمیدانند محلی بنام سرویس بهداشتی (دستشویی یا توالت) و یا حمام وجود دارد و این کارها را در فاصله چند متری از محل زندگی و در فضای باز انجام میدهند و این بوفالوها هم همانجا در حال تغذیه هستند.
کافیست یک نفر فقط با قطار مثلا از بمبی به طرف دهلی برود تا شاهد هزاران صحنه این چنینی در فاصله چند متری ریل باشد.
(مخصوصا صبحها گروه گروه زن و مرد و بچه به فاصله چند متری روبروی قطار نشسته دارند تولید مثل میکنند در حالی که برای شما هم دست تکان میدهند و بوفالوهایشان هم منتظر اتمام کار آنها هستند تا خود مشغول شوند.)
بهرحال باز هم از ما گفتن، کار ی که از دستمان بر میآید تا بعدها مورد سرزنش وجدانمان قرار نگیریم.