یادداشت دریافتی- دکتر محمد رجبی؛ علم نخستین که در آغاز دورۀ جدید (از نیمۀ دوم قرون وسطی و پس از دورۀ رنسانس) شکل گرفت، علمی بود که تأثیر آن از سرمایهداری به طور عمده تا حدی بود که اکنون بیان شد. پژوهش علمی نیاز چندانی به سرمایه نداشت. یک دانشمند با یک میکروسکوپ در گوشهای از خانه تحقیقات علمی خود را انجام میداد یا اینکه آزمایشگاه کوچکی در اتاق خود درست میکرد و کار انجام میداد. هر روز نیز یک کشف یا اختراع جدید صورت می-گرفت.
پس از انجام این مراحل اولیه، پژوهشهای علمی بعدی، کاری نبود که درون پستوی خانه و گوشۀ اتاق انجام شود و احتیاج به لابراتوارهای عظیم و پرهزینه داشت. این هزینه را یا دولتها باید تأمین میکردند یا سرمایهدارانی که خودشان دولتساز بودند. یک نگاه آماری به کشورهای سرمایهداری نشان میدهد که دانشگاهها معمولاً توسط سرمایهداران اداره میشوند. متأسفانه این اطلاعات در کشور ما منعکس نمیشود و جسته و گریخته در جاهای بسیار غیررسمی مطرح میشود در صورتی که باید در کتابهای درسی و دبیرستانها مطرح شود.
اکنون در ایران رایج شده است که اصطلاح هیأت امنای دانشگاه را مطرح کنند، اما هیأت امنای ما سیاسی هستند و یک فرد از یک جناح، یکی از جناح دیگر، یکی نیز برای مثال روحانی است و شخص دیگر، شخصیتی است که پرستیژ دارد. هیأت امنایی که در اروپا هستند، رؤسای چند کارخانه، تجارتخانه یا شرکت بزرگی هستند که آنجا را اداره میکنند که چیزی شبیه آن تحت عنوان مدارس غیرانتفاعی در ایران وجود دارد.
در دوران جدید، سرمایهداری جهت علم را تعیین میکند؛ به این معنا که هر سرمایهدار شرایطی را برای پژوهشهای خاصی فراهم میکند که مورد نظر خودش باشد. چنین نیست که میلیاردها پول را در جایی سرمایهگذاری کند و بگوید: «هر کاری که دلتان میخواهد انجام دهید و نتیجه مهم نیست». او پروژهای را می-خواهد که بر اساس آن، تولید خاصی داشته باشد.
مرحوم دکتر شریعتی در یکی از سخنرانیهایش میگفت که در روزنامهای در فرانسه یک آگهی چاپ کردند که یک کارخانۀ نساجی به دو دانشجوی جامعه-شناسی دورۀ دکترا در کشورهای اسلامی احتیاج دارد. تعجبآور بود که چرا کارخانه، جامعهشناس، آن هم مسلمان میخواهد. یکی از دوستان مراجعه کرد و آنها به او گفتند: «ما میخواهیم پارچههایی را تولید کنیم که بازارمان در کشورهای اسلامی باشد. شما که اهل آنجا هستید و جامعهشناسی نیز خواندهاید، بگویید چه رنگها، نقشها و فرمهایی بیشتر در طبقات اجتماعی آنجا مطلبویت دارد تا ما آن را تولید کنیم».
حال این یک کارخانۀ جزئی بود. کارخانههای کلیتر خودشان یک رشته میزنند و از کشورهای اسلامی نیز دانشجویانی را بورس میکنند و تزهای آنها را موضوعی قرار میدهند که مستقیماً مورد استفادۀ خودشان باشد.
دولتهای کشورهای سرمایهداری در جهت منافع خود عمل میکنند. در کشوری مانند آمریکا چنین نیست که از دانشجو بخواهند فکر کند و یک موضوع بیاورد؛ بلکه انواع موضوعات را مقابل دانشجو قرار میدهند و میگویند یکی از آنها را انتخاب کند. آنقدر موضوعات متنوعی قرار میدهند که دانشجو میبیند اگر بخواهد فکر کند، به نتایج کمتری میرسد. بنابراین اینها بدون دلیل، سرمایهگذاری نمیکنند. آنها بورس میدهند و دانشجویان خوب ما را به آنجا میبرند. تمام تحقیقات علمی، خواه در علوم انسانی، علوم طبیعی و علوم زیستی در جهتی است که منافع سرمایهداری را تأمین کند.