bato-adv
کد خبر: ۲۲۷۶۷۶
دکتر سید‌محمد‌رضا امام

حضرت زهرا(س) الگویی برای تمام اعصار

اگر بگوییم حضرت زهر(س) را نمی توان در این دوران به عنوان الگوی زندگی به کار برد حرفی علمی نیست؛ زیرا اگر بخواهیم علمی سخن بگوئیم باید بگوئیم شرایط متفاوت شده‌است، و منظور از تغییر شرایط چیست؟ نوع پوشش تغییر کرده است؟ یا این که انسانیت هم تغییر کرده است؟ مگر خداوند درباره پدر حضرت زهرا(س) که متعلق به 1400 سال پیش است نفرموده است اسوه حسنه؟ و اگر اسلام به درد جوامع پس از پیغمبر نمی‌خورد هرگز خداوند پیامبر را خاتم الانبیاء خطاب نمی‌کرد. پس باید ابتدا مشخص کنیم الگو چیست؟ آیا مثلا گفته می شود حضرت زهرا(س) در منزل نان می‌پختند امروزه نیز زنان ما باید این کار را انجام دهند؟ خیر. منظور این است که حضرت در کار خانه کوتاهی نمی‌کردند. این که زن در عین حال که به فعالیت اجتماعی می پردازد به وظایف دینی خود نیز برسد و در قبال همسر و فرزندان خویش احساس مسئولیت کند اموری است که تغییر نکرده است، انسانیت و ملاک آن و آن‌چه سبب تعالی انسان می شود در گذر زمان تغییر نکرده است پس حضرت زهرا(س) می توانند در این دوران نیز مانند پدر بزرگوارشان اسوه و الگوی عمل قرار گیرند.
تاریخ انتشار: ۲۳:۴۲ - ۰۴ فروردين ۱۳۹۴
فرارو- دکتر سید‌محمد‌رضا امام*؛ حضرت زهرا (س) طبق احادیث نقل شده یکی از چهار زنی است که به مرحله کمال رسیده است. و این حدیث از پیامبر معروف است که می فرمایند از مردان تعداد زیادی به درجه کمال رسیده اند اما از میان بانوان تنها چهار تن به کمال رسیده اند که عبارتند از آسیه، مریم، خدیجه و حضرت فاطمه زهرا (س) و پیامبر برای اثبات این مدعا کارهای زیادی انجام می دادند؛ روایت داریم که هنگامی که حضرت زهرا خدمت پیامبر می رسیدند؛ پیامبر قیام می کردند و دست ایشان را می بوسیدند و گاهی هم می گفتند فاطمه ام ابیها است و حدیثی که حتی بخاری هم نقل می کند این است که «فاطمه بضعة منی» یعنی فاطمه پاره ای است از من نه پاره تن من.

برخی گفته اند که این سخن پیامبر جنبه عاطفی دارد. البته پیامبر نه تنها به فرزند خودشان بلکه به همه مردم مهر می‌ورزیدند و مردم را دوست داشتند و حتی گاهی به دشمنانشان اظهار محبت می‌کردند. پس این بحث یک بحث عاطفی صرف نیست بلکه حاکی از مقام است و شخصیت و فضائل شخصی حضرت زهرا (س) است. از طرفی در قرآن مجید آیاتی داریم که دلالت دارند بر این که حضرت زهرا (س) موقعیت معنوی خاصی داشته است. به عنوان مثال خداوند در آیه تطهیر می فرماید: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا».

«انما» در این آیه دلالت بر حصر می کند و «یرید الله» یعنی خدا می خواهد و اراده خدا به معنای «انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له کن فيکون» یعنی اراده با صاحب اراده فاصله ای ندارد و هر گاه خدا چیزی را بخواهد بلافاصله تحقق پیدا می‌کند «رجس» در تفسیر آیه شریفه هر گونه پلیدی را شامل می‌شود، مثل گناه و معصیت که چه با علم و عمد و اراده انجام گیرد و چه بدون علم و اراده انجام بگیرد. و به عبارت دیگر به معنای طهارت ظاهری و باطنی توامان است. و برای این که کسی رجس را تعبیر به شرک نکند خداوند می فرماید و یطهرکم تطهیرا و برای هیچ کسی از جانب خدا چنین تعبیری نیامده است جز اهل بیت که یکی از آن ها حضرت زهرا (س) است البته برخی می گویند اهل بیت پیامبر شامل زنان پیامبر نیز می‌شود هر چند اهل بیت کلمه وسیعی است و شامل اولاد، برادران و نوه‌ها و ... می‌شود. اما پیامبر مصادیق اهل بیت را به دستور خداوند متعال تفسیر کردند و روایتی در این زمینه وجود دارد که هم شیعه و هم سنی با مضامین مختلف و طرق مختلف نقل کرده اند و روایت این است که پیامبر ملحفه ای را بر روی خود و حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) و امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) انداختند و می‌خواستند با این کار قضیه را منحصر کنند و بگویند منظور خدا از اهل بیت این اشخاص هستند.

در روایات آمده است عایشه یا ام سلمه نیز از پیامبر خواستند که در زیر این ملحفه قرار گیرند اما پیامبر نپذیرفتند. و هنگامی که ملحفه را بر روی این پنج نفر انداختند این آیه را تلاوت کردند«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» وحتی بنا به روایات اهل تسنن پیامبر به مدت شش یا نه ماه و حتی بیشتر هنگام هر نمازی درب خانه حضرت زهرا را می‌زدند و می‌فرمودند: السلام السلام یا اهل بیت، «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»  .... و می‌خواستند با این کار نشان دهند منظور از اهل بیت در این آیه این افراد هستند و لاغیر. بنا براین نمی‌توان  مصادیق  آیه را توسعه داد و گفت حتی همسران نیز می‌توانند جزء اهل بیت به شمار آیند. پس به استناد این آیه می‌توان گفت رابطه حضرت زهرا‌(س) و پیامبر(ص) صرف نظر از رابطه دختر و پدری حاکی از جنبه ممتاز بودن شخصیت حضرت زهرا است. پیامبر این همه احترام و تجلیل نسبت به حضرت زهرا(س) داشتند تا مردم جایگاه ایشان را بشناستد. ادله ای وجود دارد که در این بحث نمی‌گنجد اما به اجمال می‌توان گفت به واسطه حضرت زهرا(س) است که بسیاری از توهمات از اذهان اشخاص برطرف می شود و انسان می‌تواند راه صحیح را تشخیص دهد. 

ام ابیها به چه معنا است؟
از کلمه ام‌ابیها تفاسیر مختلفی شده است که یکی از آن ها ارجاع این واژه به بعد عاطفی است. اما چنین تفسیری در این جا جایز نیست زیرا درباره پیامبر داریم ما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي» آیا این ابراز عاطفه از جانب خداست؟ اگر این گونه است نشانگر عظمت جایگاه شخصیت حضرت زهرا (س) است و  در کنار این تفسیر، تفسیر دیگری نیز داریم که می‌گوید چون پیامبر در کودکی مادر خودشان را از دست داده اند و حضرت زهرا بعد از سال ها کارهایی برای پیامبر می کرد که یادآور مادر حضرت رسول (ص) بوده اند پس پیامبر به ایشان لقب ام ابیها داده‌اند. البته این تفسیر نیز پذیرفتنی است اما قطعا این امر به تنهایی کافی نیست. پیامبر درباره امام حسین(ع) فرمودند که «حسین منی و انا من حسین» به این معنا است که بقاء من در عالم بعد از رحلتم به وسیله امام حسین است و همانطور که قیام امام حسین نام پیامبر را جاویدان کرد و از گمنام شدن پیامبر(ص) جلوگیری کرد و همین موضوع راجع به حضرت زهرا (س) صدق می‌کند؛ پیغمبر بوسیله حضرت زهرا(س) باقی ماند و این‌ها مانند دانه‌های یک تسبیح هستند که مکمل یکدیگرند اما بعد از پیامبر خطر بزرگی متوجه اسلام شد که باید دید آیا بقاء اسلام صرفا با معجزه بوده است و یا تدبیر الهی به گونه ای بوده است که اسلام باید وسیله افرادی حفظ می شد؟ و به وسیله حضرت زهرا(س) باقی ماند و جاودانه شد و "ام‌ابیها" یعنی پیامبر (ص) بوسیله حضرت زهرا دوباره متولد شدند؛ نه تولد جسمانی پیامبر بلکه نام و آثار و دین پیامبر جاودانه شد.

 مقام عصمت حضرت زهرا(س)
اگر آیه تطهیر در شان هر کسی نازل شده بود اکنون می‌دیدید چقدر جهان اسلام برای او ارزش و اهمیت قائل شده بود. و این دلالت می کند به این که اگر حضرت زهرا کوچک‌ترین معصیتی می‌کرد دیگر نمی‌توانست مصداق این آیه شود. «یرید» در این آیه دلالت بر استمرار می‌کند و بنابراین متعلق به یک زمان معین نیست و این مسئله دلالت می کند بر این که قول و فعل و همه وجود حضرت زهرا(س) مطابق با حق هست و یا آن‌جا که پیغمبر(ص) درباره حضرت زهرا(س) فرمود «فاطمه بضعه منی» پاره ای است از من  جزئی است از من یعنی یعنی پیامبر هر چه بود غیر از مقام نبوت قابل تسری به حضرت زهرا نیز است. 

ایشان از مسیری حمایت کرد و برای آن تاوان داد و حتی قبرشان مخفی ماند. کسی که دختر پیامبر است و در سن جوانی از دنیا رفته است و می بایست مسلمانان در مراسم تشییع او شرکت می‌کردند و اگر چنین بود قبر حضرت زهرا(س) مخفی نمی‌ماند.

همانگونه که قبر پیامبر(ص) و صحابه در بقیع مشخص است؛ با این که بقیع در گذر زمان دچار تحولات زیادی شده است. پس چرا حضرت زهرا(س) از این مقوله جداست؟ یا مردم آن زمان در تشیع ایشان شرکت نکردند و یا عمدا مخفی است که به نظر می رسد به تشیع نیامدند! مگر حضرت زهرا (س) دختر پیامبر نبود؟ یا یک انسان مسلمان نبود؟ خودشان نیامدند یا از سوی حضرت زهرا منع شده بودند؟ در هر صورت مشخص است که مشکلاتی وجود داشت و بیانگر شکاف عمیقی بین مردم آن زمان و اهل بیت است. همچنین نشان می دهد که مسیر حضرت زهرا(س) و مردم آن زمان دو مسیر کاملا متفاوت بوده است. و اگر این گونه باشد باید تحقیق کنیم و ببینیم کدام مسیر لازم الاتباع است و از کدام مسیر باید اجتناب کنیم.

حضرت زهرا(س) مصداق لیله القدر است
در تفسیر سوره قدر آمده است که حضرت زهرا(س) لیله قدر است و مقدرات الهی به واسطه شخصیت ایشان به مردم افاضه می‌شود. آیا صرفا می‌توان گفت که یک شب از سال از هزاران شب بهتر است و یا عمق آیه اشاره به مطلب دیگری دارد؟

برخی افراد نمی توانند بحث ها ی متافیزیکی را هضم کنند و هنگامی که با آن‌ها بحث کنیم می‌گویند شما از ظاهر دست کشیده‌اید و به باطن و تاویل می‌پردازید اما آن‌هایی که معتقدند «قرآن حماله بالوجوه» است و یا «لقرآن بطن و لبطن بطن الی سبعین بطن» است بر این باورند که حضرت زهرا(س) موجودی است که ملائکه بر او نازل می‌شدند و شخصیتی است که محور فهم درست ارزش‌ها است. از آن جائی‌که خدا انسان را آفریده است که به مسیر کمال برسد و راه رسیدن به کمال نیز شناخت حضرت زهرا(س) است؛ پس بنابراین خداوند می فرماید «انا انزلناه فی لیله القدر» و «لیله القدر» صرفا  شبی نیست که روزی انسان افزایش یابد و ... که البته این‌ها هم هست اما هدف اصلی رسیدن به کمال است که همان مسیر حضرت زهر(س) است. 

حضرت زهرا(س) الگویی برای تمام اعصار
 اگر بگوییم حضرت زهر(س) را نمی توان در این دوران به عنوان الگوی زندگی به کار برد حرفی علمی نیست؛ زیرا اگر بخواهیم علمی سخن بگوئیم باید بگوئیم شرایط متفاوت شده‌است، و منظور از تغییر شرایط چیست؟ نوع پوشش تغییر کرده است؟ یا این که انسانیت هم تغییر کرده است؟ مگر خداوند درباره پدر حضرت زهرا(س) که متعلق به 1400 سال پیش است نفرموده است اسوه حسنه؟ و اگر اسلام به درد جوامع پس از پیغمبر نمی‌خورد هرگز خداوند پیامبر را خاتم الانبیاء خطاب نمی‌کرد. پس باید ابتدا مشخص کنیم الگو چیست؟ آیا مثلا گفته می شود حضرت زهرا(س) در منزل نان می‌پختند امروزه نیز زنان ما باید این کار را انجام دهند؟ خیر. منظور این است که حضرت در کار خانه کوتاهی نمی‌کردند. این که زن در عین حال که به فعالیت اجتماعی می پردازد به وظایف دینی خود نیز برسد و در قبال همسر و فرزندان خویش احساس مسئولیت کند اموری است که تغییر نکرده است، انسانیت و ملاک آن و آن‌چه سبب تعالی انسان می شود در گذر زمان تغییر نکرده است پس حضرت زهرا(س) می توانند در این دوران نیز مانند پدر بزرگوارشان اسوه و الگوی عمل قرار گیرند.

*رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران

bato-adv
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۵
جانم به فدایش
یا زهرا......
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۵
متاسفم واسه منفی دهندگان داعش صفت
ناشناس
China
۱۹:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۷
متاسف نباش. بالاخره از نسل آن حرامی ها عده ای به رمانه ی ما رسیده اند.
علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۹
السلام علیک یا فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین....

خانم جان شما بهانه خلقت جهان هستین، شما "ام ابیها" هستین، شما فدایی هایی دارین که به اسم و عشق شما دنیا رو زیر و رو می کنن.
خانم جان، عزیز دل رسول خدا، ما شما رو دوست داریم خیلی هم دوست داریم، گناهکاریم و گرفتار ولی دلمون پیش شماست به شفاعت شما...

ما عاشق شماییم و ازنی عشق هم دست بر نمی داریم...

""""این رو همه اونهایی که منفی دادن بدونن"""""
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۴
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv