چندی پیش، مسئولان اداره حقوقی ثبت احوال تهران که خود را برابر سناریوی عجیبی میدیدند در یکی از دادسراهای پایتخت به طرح شکایتی عجیب پرداختند که در آن اقدام دختری جوان در ازدواج و طلاقهای پی درپی مرموز خوانده میشد.
وقتی بازپرس پرونده شنید که دختر 20 ساله در کمتر از دو سال، 10 بار شناسنامهاش را عوض کرده و هربار دستوری قضایی برای پاک کردن اسامی شوهرانش داشته است، خود را در برابر کلاهبرداریهای ماهرانه این عروس خانم دید.
بررسیهای قضایی نشان داد که دختر شیاد با شناسایی پسران پولدار آنان را فریب داده و پس از عقد با مهریههای طلایی میتوانست به اجرای نقشه کلاهبرداری میلیونیاش دست بزند و عجیب اینکه هیچ کدام از دامادها اطلاعی از ازدواجهای قبلی این عروس فریبکار نداشتهاند و شناسنامههای پاک وی باعث میشد جوانان پولدار براحتی در دام کشیده شوند.
وقتی سابقه 10 بار ازدواج و 10 بار طلاق این عروسخانم روی میز بازپرس قرار گرفت دستور احضار دختر جوان صادر شد و وی در حالی که چهره ای خونسرد داشت در دادسرا حاضر شد.
داستان نخستین ازدواج
نخستین بار در یک میهمانی بزرگ با جلب نظر پسر جوان و ثروتمندی جرقه نقشه ماهرانه بهذهنش نشست. ساعاتی پساز آشنایی به نقشهاش فکر میکرد و بالاخره تصمیمش را گرفت.
صبح روز بعد به شمارهای که پسر جوان در میهمانی به او داده بود زنگ زد و قرار ملاقات گذاشت. دختر جوان بخوبی میدانست چگونه در مدتی کوتاه پسر جوان را فریب دهد.
دو هفتهای از این آشنایی نگذشته بود که دختر جوان خواست با هم عقد کنند، پسر ثروتمند ابتدا نپذیرفت اما چند روز بیمحلی دختر جوان کافی بود تا مقدمات خواستگاری و بلافاصله پس از آن مراسم عقد رسمی با تعیین مهریهای سنگین برگزار شود.
روزهای بعد از عقد چهره واقعی عروس مرموز نمایان شد و با بهانهگیریهای گاه و بیگاه، همه دیدارها با همسرش را با دعوا تمام میکرد و از این ازدواج ابراز پشیمانی داشت. در همان روزها بود که احضاریه دادگاه خانواده داماد فریب خورده را غافلگیر کرد و مشخص شد دختر نوعروس مهریهاش را به اجرا گذاشته است. پلانهای این سناریو به اندازهای پشت سر هم و سریع پیش رفت که داماد فرصتی برای تصمیمگیری پیدا نکرد. دختر جوان به ایستگاه پایانی نقشهاش رسیده بود. در مدت کم آشناییاش با خانواده داماد آنها را بخوبی شناخته بود و میدانست پرداخت 100 یا 110 سکه طلا برای آنها سخت نیست.
داماد روزهای سختی داشت، وقتی پیشنهاد این میزان از مهریه را شنید حاضر به طلاق توافقی شد و تنها عایدی این ازدواج کوتاه مدت پول میلیونیای بود که به جیب عروسخانم رفته بود. حالا در پلان دوم دختر جوان با آگاهی از اینکه چون بعداز عقد به خانه بخت نرفته طلاقش توافقی بوده و همچنان دوشیزه است با حکم دادگاه نام داماد فریب خورده را از شناسنامهاش پاک کرد و ثبت احوال تهران شناسنامه جدیدی برای او صادر کرد.
شکارهای سریالی
این پول بادآورده حسابی زیر زبان دختر جوان مزه کرده بود و همین باعث شد او بار دیگر به فکر شکار تازهای بیفتد. این ماجرا در کمتر از دو سال 9 بار دیگر تکرار شد و همه دامادها که از آشنایی با دختری با کلاس و ازدواج با وی خوشحال و راضی به نظر میرسیدند یکی پس از دیگری به دادگاه خانواده رفتند و با پرداخت سکههای طلا وی را طلاق میدادند غافل از اینکه در یک نقشه تکراری گرفتار شدهاند.
احضار 10 داماد فریب خورده
دختر شیاد در بازجوییها انگار از اینکه هیچ اتهامی ندارد اطمینان داشت و به بازپرس پروندهاش گفت: «من بیگناه هستم، ازدواجهایم قانونی و بدون ایراد بود، همه شوهرانم به دلخواه خودشان با من عقد کردند و بعد بهخاطر اختلافاتی که داشتیم طلاقم دادند. طبق قانون باید در شرایطی که هنوز به خانه بخت نرفته و دوشیزه هستم نصف مهریهام را بپردازند، من توافق میکردم و 100 تا 110 سکه طلا میگرفتم بعد با حکم قانونی دادگاه شناسنامهام عوض شده و اسم شوهرانم پاک میشد.»
وی افزود: «هیچ کجای کارم بیقانونی نبوده و نمیدانم چرا باید پاسخگو باشم.»با این ادعاها، بازپرس دستور شناسایی و احضار 10 داماد فریب خورده را صادر کرد و آنان همگی تحت تحقیق گرفته شدند و پرده از سرنوشتهای مشابه خود برداشتند. همه این مردان ادعا کردند که پیش و بعد از عقد این دختر جوان کاملاً با هم متفاوت بودند چرا که تصور میکردند با یک دختر بسیار مؤدب، با فرهنگ و مهربان ازدواج میکنند اما از فردای روز عقد خود را در برابر دختری یاغی و گستاخ دیدهاند و حاضر بودند هر چه زودتر وی را طلاق بدهند.
وقتی همه مردان فریب خورده تأکید کردند که هیچ اطلاعی از ازدواجهای قبلی دختر شیاد نداشتهاند و وی ادعا میکرد با هیچکس سرسفره عقد ننشسته است، بازپرس پرونده این عروس فریبکار را با اتهام کلاهبرداری و فریب در ازدواج گناهکار شناخت.
بنابر این گزارش، پس از صدور کیفرخواست برای این پرونده بزودی قاضی دادگاه جزایی عمومی تهران عروس فریبکار را تحت محاکمه قرار خواهد داد.
منبع: روزنامه ایران