مراسم فارغ التحصیلی اردوی جوانان حماس ماه گذشته در
غزه و خان یونس برگزار شد. مای یاقی، خبرنگار آژانس خبری فرانسه در غزه،
گزارشی از این مراسم تهیه کرده بود که در زیر میخوانید:
محل قراری
که به ما اعلام شده، استادیوم یرموک در غزه است. من و همکارانم به اینجا
دعوت شدهایم تا شاهد فارغ التحصیل شدن هزاران جوان از یک اردوگاه آموزشی
که توسط گردان عزالدین قسام، شاخۀ نظامی حماس، اداره میشود، باشیم.
به گزارش فرادید به نقل از آژانس خبری فرانسه،
از زمان به قدرت رسیدن حماس در غزه، در سال 2007، این جنبش اسلامی هر ساله
"اردوهای تابستانی" برای پسران مابین 14 تا 21 سال برگزار کرده است. در
این اردوها به پسران آموزش نظامی و دینی داده میشوند تا برای مقابله با
دشمن قسم خوردۀ فلسطینیها آماده شوند.
اما ویرانی غزه در جنگ پنجاه روزه با اسراییل، امسال جو پرشوری را
رقم زده که در آن رقم بیسابقۀ 17000 نفر در این اردوی یک هفتهای که در
ژانویه برگزار شد، شرکت کنند.
در
این اردوگاه که بوسیلۀ گردان عزالدین قسام اداره میشود، جوانان به صورت
یک هفته به طور فشرده در استفاده از سلاحهای سبک و سنگین، و همچنین روشهای
کمین آموزش دیدند. بخش تفریحی این اردو شامل بازدید از باغ وحش غزه میشد.
حماس میگوید که آموزش مبارزه به جوانان، بخشی از تلاش برای
مقاومت مشروع در برابر اشغال فلسطین از سوی اسراییل است.
حماس به ما اجازۀ مشاهدۀ مراحل آموزش را نداد، اما از ما برای پوشش دادن مراسم فارغ التحصیلی دعوت نمود.
ما
مرتب با حماس در ارتباطیم. سخنگویان حماس همواره در دسترس هستند، و رهبران
آن با گشاده رویی به مصاحبه تن میدهند. اما وقتی پای گردان قسام در میان
باشد، اوضاع فرق میکند. آنها فقط یک سخنگو دارند، که او هم فقط در حالی که
صورتش را پوشانده در تلویزیون حماس ظاهر میشود و بیانیه میخواند. ما به
آنها دسترسی نداریم.
هم حماس و هم قسام به ما هشدار دادند که هیچکس بدون مجوز رسمی حق
ورود ندارد، و ما پیشاپیش دست به کار شدیم. در روز گزارش، اطراف استادیوم
حکومت نظامی برقرار شده بود. چند خیابان مانده به ورزشگاه، ایست پلیس حماس
اوراق هویت ما را چک کرد و مجوز عبور لازم برای تهیۀ گزارش را به ما داد.
مراسم
به طور همزمان در دو محل برگزار میشود. من به مراسمی که در غزه برگزار
میشد رفتم، در حالی که همزمان مراسم دیگری نیز در خان یونس در جنوب باریکۀ
غزه در حال برگزاری بود. در ورودی ورزشگاه، پلیس یک بار دیگر ما را چک
میکند و بالاخره وارد میشویم.
برای رسیدن به مرکز آموزش باید از میان دو صف طویل موازی از
مبارزان قسام عبور کنم که از دهها مرد نقاب پوش تشکیل شده است. جو سنگین
است، و وقتی که میشنوم در پشت سرم یکی از مبارزان به بغل دستیاش میگوید:
"حالا ببین! این دختره میخواد ازت مصاحبه بگیره!" مجبورم به زور جلوی
خندهام را بگیرم. طرفش که گویا حوصلۀ شوخی ندارد، پاسخ میدهد که "ساکت
باش! خدا ببخشدت! من هیچوقت با زنها حرف نمیزنم."
به محل در نظر گرفته شده برای خبرنگاران میرسم. صندلیهای رو به
رو به مقامات حماس و قسام اختصاص شده و در میان آنها اسماعیل هنیه هم دیده
میشود. بیشتر صندلی های دور برمان خالیست. هر چند که خانوادههای چند
صدنفر از پسرها برای تشویقشان آمدهاند.
در
جلوی ما اولین دستۀ جوانان، پشت سر چند مبارز قسام، رژه میروند. سپس
ناگهان صدای شعار دادن نواجوانان و جوانانی که از تعلیم دیدن زیر دست
مبارزان زبردست قسام مغرورند، استادیوم را پر میکند.
قرار است، مهارتهای تازه آموختۀ خود را به نمایش بگذارند و با هم
رقابت کنند. چه کسی سریعتر اسلحهاش را باز میکند و سر هم میکند. مبارزان
قسام حلقهها را شعله ور میکنند تا دانشآموزان از میانشان بپرند. من
نگاهی به دور و بر انداختم، اما حتی یک آمبولانس یا آتش نشان هم ندیدم.
در حالی که جوانان مشغول به پریدن از میان حلقههای آتش هستند، از
محوطۀ خبرنگاران خارج میشوم تا با چند تا نوجوانان و مربیانشان مصاحبه
کنم. با این که مسئول رسانههای حماس توصیهام را کرده، اما باز هم یک
مبارز قسام جلویمان را میگیرد.
او
با جدیت به ما میگوید: "مصاحبه ممنوع است." حرفش به کتم نرفت، چون که
همان موقع پشت سرم یک فیلمبردار مشغول مصاحبه بود. اما نظرش تغییر نمیکند،
ما هم به سمت دیگر استادیوم رفتیم، چند نفری را برای مصاحبه گیر آوردیم تا
بپرسیم چرا اینجا هستند.
حاتم، 14 ساله میگوید: "اسراییلیها دخترعمویم را کشتند، من هم
میخواهم آنها را بکشم." هم اردوییش که محمد ابو هربید، 15 ساله است
میگوید: "من در طول جنگ میترسیدم. به همین خاطر انتخاب کردم که به مقاومت
بپیوندم. کسانی که عضو مقاومت هستند، هیچوقت نمیترسند."
کودکانی همچون اینها تا به حال شاهد سه جنگ با اسراییل بودهاند، در آخرین آنها بر طبق آمارهای سازمان ملل، پانصد کودک کشته شدهاند.
بیگن آفرین اسرائیل ، اسرئیل خوبه ، اسرائیل اصن غده نیست اسرائیل بطن راسته ، آره دوستان :))
عبضی ها !