مطلب زیر را آقای دکتر
سعید صادقیه اهری، دانشیار
دانشگاه علوم پزشکی اردبیل به سایت فرارو ارسال نمودهاند
بیست و چهارم دیماه ۹۳ حدود ساعت ۴. ۵ بعد از ظهر، دریاچه شورابیل شاهد جمعی از مردم نگران و عاجز از نجات جان دو دختر جوان غریق در دریاچه یخ زده در صحنهای بسیار سنگین و عاطفی بود.
دو دستگاه آمبولانس و یک دستگاه آتشنشانی در کنار دریاچه متوقفاند و عوامل امداد بین مردم گم و نظارهگر صحنه و رهبری تیمی در اقدامات به چشم نمیخورد. گهگاه فردی از میان مردم با عوامل دولتی حاضر در صحنه که عموما سرباز و نیروی انتظامی هستند به عتاب میگوید که دو نفر در حال جان دادند پس چرا کاری نمیکنید؟
برای من که ناظر صحنه بودم حیرتانگیز بود که چرا تلاشی نظامند مشاهده نمیشود. فاصله محل فرورفتن این جوانان از حاشیه دریاچه ده متر هم نبود و ماشین آتشنشانی در سقف خود نردبانی حداقل به طول ۱۵ متر داشت و یا اگر چند حلقه تیوپ بیارزش در کنار دریاچه بود یا قایقی آماده در این دریاچه بود که به سرعت کمک نماید آن دو انسان الان زنده بودند.
ولی به راستی آیا در آن لحظه برای آن دو جوان میشد کاری کرد؟ پاسخ سوال در شرایطی خیر و در شرایطی دیگر آری است.
تا زمانی که برای مدیریت خطرات موجود در حاشیه دریاچه شورابیل از یک سیستم ناکارامد و سنتی استفاده شود امداد نمیتواند عملاً برای نجات افراد نیازمند کاری انجام دهد، ولی اگر یک نگاه نظامند به مخاطرات محیطی در حاشیه دریاچه شورابیل برای فصول مختلف داشته باشیم میتوانیم در این مواقع اقدامی بهموقع و اثر بخش داشته باشیم.
برای طرح مناسب موضوع مجبوریم نگاهی دیگر به این دریاچه و مخاطرات محیط برای گردشگران داشته باشیم. دریاچه شورابیل یکی از جاذبههای گردشگری زیبای استان و بلکه کشور است که شهروندان با پرداخت مبالغی در مبادی ورودی در هزینههای اداره آن هم مشارکت هم دارند.
این دریاچه در ایام تابستان بسیار شلوغ و پرترافیک است به طوریکه تردد با ماشین در ساعاتی به سختی انجام میگردد. باید بپرسیم برای حفظ جان بازدیدکنندگان از دریاچه چه کردیم؟
فرض بگیرید کودکی ناگهان در دریاچه سقوط کند، سالمندی در ایام پرترافیک تابستان در گوشهای از حاشیه دریاچه سکته کند، دختر خانمی مورد آزار قرار گیرد، نزاعی پیش آید یا خودرویی آتش بگیرد، برای این مواقع چه تمهیدی اندیشیدهایم؟
کافی نیست با بیان بیاحتیاطی دو جوان دانشجو مسئولیتهای مدیریت شهری و مدیریت سوانح خود را فراموش بکنیم. همین چند ماه پیش بود که در همین اردبیل و در دریاچه نئور چند نفر جوان در تور ماهیگیری به دام افتاده و جان خود را از دست دادند. از آن واقعه چه درسی برای مدیریت دریاچه شورابیل در وسط شهر با بازدید کنندگان میلیونی فراگرفتیم؟!
منطقه گردشگری تنها یک محیط زیبا و باجهای برای اخذ ورودی از مردم بازدیدکننده نیست. باید در یک محیط گردشگری با یک نگاه علمی خطرات را هم پیشبینی و برای کاهش و مدیریت آن هم اندیشید.
به عنوان مثال سازمان امداد و نجات شهر اردبیل باید یک براوردی از خطرات احتمالی حاشیه دریاچه در ایام و فصول مختلف داشته باشد و بتواند نیروها و امکانات مناسبی را برای شرایط از پیش اندیشیده شده، فراهم آورد تا نیروها بتوانند به صورت تمرین شده و آماده ارائه خدمت نمایند.
در این رابطه میتوان به این واقعیت اشاره کرد که خود مجموعه گردشگری شورابیل باید یک پایگاه امداد و نجات مستقر در مجموعه شورابیل داشته باشد که بتواند به صورت نسبتا مستقل از امکانات داخل شهر به نیازمندان خدمات امداد و نجات، کمک به موقع نماید.
در این رابطه پیشنهادات زیر قابل ارائه است:
الف» پایگاه ثابت امداد و نجات و پلیس مستقر در مجموعه شورابیل راه اندازی شود و یک قایق آماده به کار در تمام ساعات در پایگاه امداد وجود داشته باشد.
ب» در ایام خاصی از سال که شروع یخزدگی سطح دریاچه است و هوس جوانان برای ماجراجویی روی این سطح یخزده مرگآفرین است یک گشت سیار در محل حضور داشته باشد.
ج» تعدادی تیوپ نجات غریق به طور همیشگی در حاشیه دریاچه قرار داده شود تا در مواقع خطر عابران بتوانند به افراد گرفتار کمک نمایند.
د» برای ارتقای امنیت بازدیدکنندگان مسیر اطراف دریاچه به دوربینهای دائمی مجهز گردد.
ه» صدا و سیمای استان با پرداختن مناسب به این مسئله نه با دو جمله در بخش خبر به افزایش آگاهیهای عمومی و خطرات حضور در سطح یخزده دریاچه کمک نماید.
و» تابلوهای اطلاع رسانی به تعداد مناسب در حاشیه دریاچه نصب گردد.
امید است خداوند متعال به بازماندگان این اتفاق قابل پیشبینی صبر عطا نماید.