در زندگی مدرن امروز کمتر کسی است که از شبکههای اجتماعی موبایلی چیزی نشنیده باشد. اکثر کسانی که گوشی تلفنهمراه هوشمند دارند، نرمافزارهایی مثل وایبر، واتسآپ، لاین، تانگو، اینستاگرام، تلگرام و ... را میشناسند و زیاد یا کم از این نرمافزارها استفاده میکنند و به نوعی در این محیطها فعال هستند.
پیش از اینکه نسل جدید تلفنهمراه با چنین قابلیتهایی در میان مردم مرسوم و محبوب شود، شبکههای اجتماعی موبایلی چندان در جامعه شناخته شده نبود؛ ولی امروز میبینیم که بسیاری از مردم زمان زیادی از روز را صرف حضور فعالانه در این شبکهها میکنند.
نرمافزارهای گوشی موبایل علاوهبر قابلیت فرستادن مطلب، تصویر، ویدیو و آهنگ بهطور خصوصی به افراد دیگر، این امکان را هم به کاربر میدهد تا گروههای چندین نفره تشکیل دهند و محتوای مورد نظرشان را در گروهها برای همگروهیهایشان به اشتراک بگذارد. ایرانیها از این قابلیت خیلی استقبال کردهاند. از گروههای فامیلی، دوستانه، همکلاسیهای مدرسه یا دانشگاه و جمعهای پسرانه و دخترانه گرفته تا گروههای رسمیتر و تخصصیتر مثل گروه فعالان رسانهای، فعالان حقوق زنان، روانشناسان و کارمندان بانک؛ یک نفر بهعنوان ادمین یا مدیر، گروهی را راه میاندازد، عنوانی برایش انتخاب میکند و براساس فضای گروه و اعضایش، مطالب مختلفی به اشتراک گذاشته میشود. محتوایی که در این فضا رد و بدل میشود هم، بسته به نوع فضا و افراد حاضر در آن گروهها متفاوت و بسیار متنوع است.
درواقع عنوان گروه و افراد عضو، چارچوب مطالب ارسالی را از نظر عرف اجتماعی تعریف میکند. از جوکهای مبتذل و لطیفههای قومی و نژادی و بسیاری از مضامینی که بار اخلاقی منفی دارند که عبور کنیم، بهطورکلی عاشقانهها، جملات زیبا، کلام بزرگان ایران و جهان و مطالبی با مضمون مثبتاندیشی و انرژی مثبت یا داستانهای کوتاه عبرتآموز، مضامینی برای تغییر سبک زندگی و توصیههای سلامت، حجم زیادی از محتوای پیامهای شبکههای موبایلی را به خود اختصاص میدهند. مضامینی که یا با منبع منتشر میشود یا بدون منبع؛ مشخص هم نیست که سرچشمه این مطالب چه کسانی هستند و اولینبار توسط چه کسانی تولید میشود. البته اینکه جملات نغز و شعرهای عاشقانه یا توصیههای بهداشتی و سلامتی از چه منابعی میآیند و در این شبکهها دست به دست میچرخند، شاید چندان مهم نباشد چون این فقط یک طرف قصه این فضاهاست.
طرف دیگر ماجرای محتوای شبکههای اجتماعی موبایلی، اتفاقات روز جامعه است و مردمی که هر خبر و شایعهای را بدون توجه به درست یا غلط بودنش برای هم ارسال میکنند؛ بهطوری که اکثر مسائل روز اعم از اخبار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در این شبکهها منتشر میشود و جالب اینجاست که برخی رویدادها قبل از اینکه از کانالهای رسمی به اطلاع عموم برسد، در این فضاها رد و بدل شده است. بیشتر آنها بدون ذکر منبع رسمی و معتبر است. همین پروسه بازار شایعات و تحلیلهای همه جوره را داغ میکند. مردم آزادند در این فضا در مورد مسائلی که دغدغهشان است صحبت کنند، موضوعات را تحلیل کنند و حتی مسئولان را به چالش بکشند.
یکی از جدیدترین رویدادهایی که تا حد زیادی تحتتأثیر اخبار منتشره در شبکههای موبایلی قرار گرفت، مرگ مرتضی پاشایی و تجمع هزاران نفری مردمی در مراسم تشییع پیکر او بود. در حقیقت تأثیرپذیری مردم از محتوای موضوعاتی که در شبکههای مجازی مطرح میشود بسیار زیاد است، چون این نوع ارتباطات میان فردی است و هر محتوایی تولید شود از دل مردم برآمده است به عبارتی نوعی رابطه افقی است نه از بالا به پایین. پس مردم به آنچه در این فضا منتشر میشود، اعتماد کرده و آن را باور میکنند، حتی اگر منبع رسمی هم نداشته باشد. شاید این استقبال عظیم مردم ایران در استفاده از قابلیت شبکههای اجتماعی موبایلی به همان خلأ وجود نهادهای مدنی در کشور برمیگردد. بد نیست نمونههایی از مضامین منتشر شده در شبکههای واتسآپ، وایبر، لاین و تلگرام را بخوانید.
١
زندگی را ورق بزن.
هر فصلش را خوب بخوان.
با بهار برقص.
با تابستان بچرخ.
در پاییزش عاشقانه قدم بزن.
با زمستانش بنشین و چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش.
زندگی را باید زندگی کرد، آنطور که دلت میگوید.
مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذارى.
٢
خاطرم نیست تو از بارانی یا که از نسل نسیم؟ هرچه هستی، گذرا نیست هوایت، بویت. تو مرا یاد کنی یا نکنی، من بـه یادت هستم. زیباترین آغاز را با تو تجربه کردم، پس تا زیباترین پایان با تو میمانم.
٣
زندگی را باید از «گرگ» آموخت و بس!
گرگ با همنوعانش شکار میکند!
خو میگیرد، زندگی میکند!
ولی چنان به آنان بیاعتماد است
که شب هنگام خواب
با یک چشم باز میخوابد!
شاید گرگ معنی رفاقت را خوب درک کرده است...!
٤
خودت باش! به اعتبار هيچ شانهاي اشك نريز، به اعتبار هر اشكي شانه نباش! آدمي به خودي خود نميافتد، اگر بيفتد از همان سمتي ميافتد كه تكيه كرده است...!
٥
زندگی کوتاه است
پس بیایید بگوییم به هم
دوستت میدارم
کار دشواری نیست
و بیایید بخندیم به غمها با هم
حیف از آن اوقاتی که غم و غصه شود همدم ما
من و تو میدانیم درد و رنج و غم و اندوه همه درگذرند
آنچه میماند و زیباست وفای من و توست
زندگی یعنی عشق
عشق را تازه کنیم
عشق را با همه قلب خود اندازه کنیم
زندگی کوتاه است...
٦
موضوع انشاء: «نان حلال، نان حرام»!
آقا تقى يك ماستبندى دارد.
او هميشه پول آب مغازه را سر وقت میدهد تا آبى كه در شيرها ميريزد و ماست مىبندد حلال باشد. او میگويد: آدم بايد يك لقمه نان حلال به زن و بچهاش بدهد تا فردا كه سرش را گذاشت روى زمين و عمرش تمام شد، پشت سرش بد و بيراه نباشد.
٧
مدیرمان يك غذاخورى دارد.
هميشه حواسش است كه غذاى خوبى به مردم بدهد. او ميگويد: در غذاخورى ما از گوشت حيوانات پير استفاده نميشود و هر چه ذبح ميكنيم كره الاغ است كه گوشتش ترد و تازه است و كبابش خوب در میآيد. او حتما چك ميكند كه كره الاغها سالم باشند وگرنه آنها را ذبح نميكند. ميگويد: ارزش يك لقمه نان حلال از همه پولهاى دنيا بيشتر است! آدم بايد حلال را حرام نكند. ميگويد: تا پول آدم حلال نباشد، بركت نميكند. پول حرام بیبركت است.
و اين حكايت برخى لقمههاى حلال است...
٨
سوار تاکسی بین شهری شدم، مسیرم تهران و ... بود.
اصلا با راننده درباره مقدار کرایه صحبتی نکردم از بابت پول هم نگران نبودم. اما وسطهای راه که بیابان بود، دست کردم تو جیب راست شلوارم که کرایه راننده رو بدم ولی نبود...!
جیب چپ نبود... جیب پیرهنم!
نبود که نبود ... گفتم حتما تو کیفمه!
اما خبری از پول نبود...
به راننده گفتم: اگر کسی را سوار کردی و بعد از طی یک مسیری به شما گفت که پول همراهم نیست، چیکار میکردی؟!
گفت: به قیافهاش نگاه میکنم!
گفتم: الان فرض کن من همان کسی باشم که این اتفاق برایش افتاده...!
یکدفعه کمی از سرعتش کم کرد و نگاهی از آینه به من انداخت
و گفت: به قیافهات نمیاد که آدم بدی باشی میرسونمت...
٩
آداب حضور در شبکههای اجتماعی
هر چیزی را فوری share نکنید.
هر چیزی را هر جایی پست نکنید.
لطفا از شدت آزادی بیانی که در گروههای مجازی وجود دارد، ذوقزده نشوید.
اول از همه، اهداف گروهتان را مشخص کنید.
هر کسی را به هر گروهی اضافه نکنید.
حجم خبرهای بدی را که به اشتراک میگذارید خودآگاهانه و با وسواس کنترل کنید!
گاهی تماشاگر باشید.
واکنش سریع نشان ندهید.
همیشه حواستان باشد که چه پست میکنید.
مطالب متناسب با مخاطب پست کنید.
١٠
دعواکن... ولی با کاغذت
اگر از کسی ناراحتی؛ یک کاغذ بردار و یک مداد
هرچه خواستی به او بگویی، روی کاغذ بنویس.
خواستی هم داد بکشی تنها سایز کلماتت را بزرگ کن
نه صدایت را...
آرام که شدی، برگرد و کاغذت را نگاه کن.
آنوقت خودت قضاوت کن
حالا میتوانی تمام خشم نوشتههایت را با پاککن عزیزت پاک کنی
دلی هم نشکاندهای، وجدانت را نیازردهای.
خرجش همان مداد و پاککن بود، نه بغض و پشیمانی
«گاهی میتوان از کوره خشم پختهتر بیرون آمد»
١١
شخصی میگفت: من ٣٠ سال دارم
بزرگی به او خرده گرفت و گفت:
نباید بگویی ٣٠سال دارم، باید بگویی آن ٣٠سال را دیگر ندارم.
راستی شما به جای سالهایی که دیگر ندارید، چه دارید؟
عمر شما، زمان شماست؛ به بطالت هدرش ندهید.
فلورانس نایتینگل
١٢
برخی اشتباهات در سفرههای ایرانی:
- زرشکپلو با مرغ و باقلاپلو با ماهی
هر دوی این غذاها، بسیار سرد هستند و به مرور زمان در صورت مصرف زیاد، غلظت خون ایجاد کرده و مقدار زیادی اخلاط نابجا و مضر بلغم و سودا در بدن تولید میکنند. ماهی، مرغ، برنج، زرشک، باقلا، روغننباتی همگی سرد و بلغمزا هستند. حال اگر همراه این غذاها، سالاد، ماست یا ترشیجات هم مصرف شود، مشکل چند برابر خواهد شد. در صورت مصرف چنین غذاهایی، حتما باید ادویهها و مواد غذایی گرم مثل فلفل سیاه، زنجبیل، آویشن، سیاه دانه، عسل، کنجد و خرما مصرف کنید.
- خوردن ماست و دوغ همراه با غذاهای گوشتی
مصرف همزمان ماست و غذاهای گوشتی، یکی از ممنوعات است. طبق گفته حکما، مصرف همزمان ماست با غذاهای گوشتی علاوهبر اینکه تولید بلغم میکند، موجب فساد گوشت در معده و در برخی موارد بروز لک و پیس میشود.
- حذف سبزی از سفره و جایگزینی سالاد
طبع اغلب سبزیها گرم است و به هضم غذا بسیار کمک میکنند. سبزیها سرشار از مواد معدنی و ویتامین هستند؛ همچنین به علت دارا بودن فیبر، مانع یبوست میشود. اما سالاد برخلاف سبزی، طبع سردی دارد و هضم غذا را (برخلاف تصور مردم) مختل میکند.
نکته: بهترین ماده جهت شستوشو و ضدعفونی سبزی، سرکه و نمک دریا است
- مصرف پنیر به تنهایی و در وعده صبحانه
مصرف پنیر به تنهایی بسیار مضر است و بلغمزاست. خوردن پنیر به تنهایی و در وعده صبحانه، فرد را دچار رخوت، سستی و بیحالی و کندی در یادگیری و کاهش تمرکز ذهن میکند. بهترین زمان مصرف پنیر، وعده شام و به همراه مصلاحات آن (گردو، زیره، سیاهدانه و آویشن) است.
- حذف سرکه از غذا
حذف سرکه یکی از ظلمهایی است که توسط گروهی از پزشکان دامن زده شده است. تحت این عنوان که سرکه برای اعصاب مضر و سبب زخم معده میشود. در صورتی که رازی، رسالهای تحتعنوان رساله سرکه دارد که هزار خاصیت برای سرکه بیان کرده است. طبق تحقیقات، سرکه در کاهش کلسترول، چربی و قند خون، نقش بسزایی دارد. همچنین سرکه سبب گشاد شدن عروق و بهتر شدن جریان خون میشود؛ به هضم غذا کمک کرده و صفرا بر است؛ ضدعفونیکننده و موجب از بین رفتن رسوبات و املاح مضر است. نکته: طبیعت سرکه سرد است و افراد بلغمی و سوداوی باید در مصرف آن دقت کنند.
١٣
يكي از دوستان ميفرمایند:
تو كه ميدونى همه مردها خيانت ميكنن، پس با يه پولدار ازدواج كن.
گريه كردن تو كافیشاپهاى پاريس بهتر از گريهكردن تو آشپزخونه خونه كرايهای است.
آدم ميره تو فكرا...
١٤
یارو میره رادیولوژی جواب عکسشو بگیره، دکتره بش میگه ببین بازوت شکسته بود با فتوشاپ واست درستش کردم که ارتوپده نفهمه
١٥
ﻫﻤﻴﻦ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻮ میبینید كه ﺍﻳﻨﻘﺪ ﺳﺮﻋﺘﺶ ﺍﻓﺘﻀﺎﺣﻪ...
...
.
.
.
.
.
.
.
.
فقط ﮐﺎﻓﻴﻪ ﻳﻪ ﭼﻴﺰ ﺁﺑﺮﻭبر ﺭﻭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﻔﺮﺳﺘﯽ؛
ﺩﺭ ﮐﺴﺮﯼ ﺍﺯ ﺛﺎﻧﻴﻪ سند ﻣﻴﺸﻪ اونام که سالی دوازده ماه off بودن یهویی on میشن میبینن!
١٦
ﺧﺪﺍﻳﺎ! ﻣﻴﺸﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻡ ﻓﺮﺩ ﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﻴﺪﺍﺭ
ﻧﺸﻢ؟...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ظهر ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﻢ:
ﭼﯿﻪ؟ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩاﺷﺘﯿﻦ ﺑﻤﯿﺮﻡ؟
مگه جای شما رو تنگ کردم
واقعا که...
١٧
- مادربزرگ تعريف ميكرد:
نمك، سنگ بود. برنج چلو را ساعتى با نمكسنگ مىخوابانديم تا كمكم شورى بگيرد.
غذا را چند ساعتى روى شعله ملايم چراغ خوراكپزى مىنشانديم تا جا بيفتد.
يخكرده و تكيده كنار علاءالدين و والور مىنشستيم تا جانمان... آرام گرم شود.
عكس يادگارى توى دوربين را هفتهاى، ماهى به انتظار مىنشستيم تا فيلم به آخر برسد و ظاهر شود.
آهنگ تازه آوازهخوان را صبر مىكرديم تا از آب بگذرد و كاست شود و در پخش صوت بخواند
قلك داشتيم؛ با سكهها حرف مىزديم تا حساب اندوخته دستمان بيايد.
حليم را بايد «حليم» مىبوديم تا جمعه زمستانى فرارسد و در كام نشيند.
هر روز سر مىزديم به پستخانه، به جستوجوى خط و خبرى عاشقانه، مگر كه برسد.
گوش مىخوابانديم به انتظار زنگ تلفن محبوب: شبى، نيمهشبى، بامدادى، گاهى، بىگاهى؛ گاهى به انتظار، هفتهاى، ماهى.
«انتظار» معنا داشت.
دقايق «سرشار» بود.
هر چيز يك صبورى مىخواست تا پيش بيايد.
زمانش برسد. جا بيفتد. قوام بيايد: غذا، خريد، تفريح، سفر، خاطره، دوستى، رابطه، عشق و...