مطلب زیر را آقای سیامک داودی به پایگاه خبری فرارو ارسال نمودهاند
کمتر کسی است که بگوید خود و خانوادهاش سروکارش به پزشکان متخصص نیفتاده است به خصوص مواردی که احتیاج به عمل جراحی و … است موقع مراجعه به پزشک صف مریضها را میبینی و شاهدی که دکتر برای هر ویزیت حدود سی هزار تومان مطالبه میکند، این تازه درآمد در مطبش است درآمدهای بیمارستان و درآمد جراحیهایش بماند بعد به فکر کار خودت میافتی و میبینی که با چه زحمتی ماهیانه یکی دو میلیون حقوق میگیری و آنوقت یک پزشک متخصص درآمد یکماه تو را در دو روز در میآورد به فکر میافتی با خود میگوییای کاش من هم در زندگی راهنما داشتم و . . .
اگر هم تحصیلکرده باشی مثلا با مدرک لیسانس یا فوق لیسانس به خود میگویی ای خدا شاید دو یا سه سال از من بیشتر درس خوانده است اما چرا اینقدر تفاوت!؟ مگر فرقمان با او چیست؟ من کارشناس یا کارشناس ارشدم و او دو سال بیشتر از من درس خوانده است و با خود میگویی کاش من هم این راه را رفته بودم.
بدترین ناراحتی فکری و دغدغه نیز میان پرستارها، تکنسینها، کاردان آزمایشگاهها و سایر کارکنان محترم بیمارستانها پیش میآید که هر روز شاهد تفاوت دریافتی نامعقول بین خود و همکاران پزشک متخصصشان هستند. فقط گناهشان این است که رشتهشان پزشکی نیست و با چند برابر کار و تلاشی که به نسبت پزشکان متخصص متحمل میشوند آنچنان دریافتی مناسبی ندارند تازه در حین کار هم کلی هم حرف و حدیث باید بشنوند.
در آن طرف هم پزشکان هم خود را با بازاریان مقایسه میکنند که فلانی در بازار با یک معامله چند برابر او درآمد دارد یا اینکه یک متخصص پزشکی در خارج از کشور به دلار چنین و چنان درآمد دارد و … من چند سال زحمت کشیدهام و شبهایی که برای امتحانات نخوابیده است، افسردگی ناشی از مواجهه با بیماران و دیدن روزانه انواع مریضیها و مرگ و میر، کشیکهای شبانه، را پیش خود مجسم میکند و با خود میگوید این درآمد حق من است.
بازاریها هم در مقابل میگویند که کار در بازار تخصص میخواهد و ریسک زیاد دارد. چه تعداد بازاریهایی که به خاطر چک برگشتی و کلاهبرداری و . . . اکنون به علت بدهی در گوشه زندان هستند. آیا تعداد بازاریانی که به خاطر بدهی در گوشه زندان هستند با تعداد پزشکان متخصص قابل مقایسه است؟
با ملاحظه سطور بالا میبینیم که هر قشر یا صنفی توجیهات خاص خودش را دارد، خلاصه همه حق را به خود میدهند اکنون میخواهیم ببینیم علت چیست، و چاره کار چه میتواند باشد؟
با یک بررسی اجمالی میبینیم که علت خیلی ساده است آن هم بحث عرضه و تقاضاست. تعداد پزشک متخصص به نسبت نیاز کشور کم است لذا در این آشفته بازار حرف حرف آنهاست چون به روش دستوری نمیتوان مانع اصل اقتصادی عرضه و تقاضا شد.
اگر یادتان باشد سه دهه قبل تعداد پزشک عمومی در کشور خیلی کم بود و در یک شهر کوچک اگر کسی پزشک عمومی بود اکثر مردم نه تنها خود پزشک، بلکه اعضاء خانوادهاش را هم میشناختند با یک سیاستگذاری صحیح مسئولین محترم در آن برهه تعداد پذیرش دانشجویان در رشته پزشکی را بالا بردند و بعد از یک دهه دیدیم که سیاستی بسیار موفقیت آمیز بود. رقابت بین پزشکان عمومی بالا گرفت و سرانجام کار به نفع آحاد مردم جامعه شد.
اکنون هم میشود؛ با یک طرح ضربتی که شاید پنج سال به طول نینجامد. میتوان با هزینه شخصی خود پزشکان عمومی بدون اینکه به بودجه مملکت فشاری وارد آید، تعداد پزشکان متخصص را چند برابر کرد. تجربه دانشگاه آزاد در سالیان اخیر نشان دهنده این امر است.
همچنین میشود درصدی از یارانهها را به تربیت فوری پزشکان متخصص اختصاص داد. خواهیم دید بعد از چند سال این مشکل به راحتی قابل حل خواهد شد. چون با تربیت زیاد پزشکان متخصص خود بخود دستمزدها نیز پایین خواهد آمد.
در راهکاری دیگر پزشکان عمومی مرجع ارجاع بیماران به پزشکان متخصص باشند تا زمانی که پزشک عمومی بیمار را به متخصص ارجاع ندهد، پزشکان متخصص حق معاینه بیماران را جز در موارد اورژانسی با تعریفی مشخص توسط نظام سلامت را نداشته باشند.
راه دیگر آن است که تربیت متخصص براساس نمرات اکتسابی و علائق دانشجویان در یک دوره پیوسته باشد. مثلا پنج سال در حد عمومی و دو سال در حد متخصص در یک رشته خاص و دروسی که فقط جنبه حفظی دارند و بعد از مدتی از اذهان دانشجو پاک میشود در حد امکان کم شود تا دوره آموزش پزشکی کمتر شود. بدیهی است راهکار اجرایی آن با نظر اساتید رشتههای پزشکی است.
همچنین به پزشکانی که بعدها مجددا ادامه تحصیل داشته و در یک رشته واقعا متبحر میشوند برایشان مزایای خاص تعریف شده اعمال شود.
مسئولین محترم باید توجه کند که معمولا صنوف به منافع صنف خود میاندیشند، لذا سعی کنند که مانع شوند که صنوف (سازمان نظام پزشکی) تصمیم گیرنده نهایی در تربیت متخصصان باشند بلکه تعداد و میزان زمان دوره باید تابع نظرات مدیریت کلان اقتصادی کشور باشد. مسلما اگر تربیت پزشک متخصص بر اساس نظر صنف مربوطه باشد به احتمال زیاد با بهانههای مختلف مانع اجرایی شدن امر ازدیاد پزشک متخصص خواهند شد؛ چون تجربه نشان دهنده این است که اکثرا صنوف منافع صنفشان را بر مصلحت جامعه و نظم عمومی ترجیح خواهند داد.
سازمان امور مالیاتی نیز باید راهکاری بیندیشد که به هیچ عنوان درآمد یک پزشک متخصص که هیچ چیز جدید یا مهمی را در رشته مورد نظر خود ارائه نداده است به عنوان مثال بیشتر از دو برابر یک عضو هیأت علمی با مدرک دکتری درآمد داشته باشد و درآمدهای کلان فقط برای پزشکانی که راهکارهای جدید پزشکی یا اعمال جراحی خاصی را انجام میدهند، بلامانع باشد.
نظام بیمه کشور نیز باید سعی نماید با ارائه راهکارهای مناسب در اسرع وقت مطالبات پزشکان را بپردازد به نحوی که بیماران فقط نگران بیماریشان باشند، نه تامین هزینه درمان بیماریشان؛ چون مواردی بوده است که یک خانواده بیمه شده به علت تأمین هزینههای درمان به زیر خط فقر سقوط کرده است.
مسلما بحث خروج پزشکان متخصص از ایران نیز با این راهکارهای پیشنهاد شده منتفی است به این علت که در اکثر کشورهای پیشرفته به هیچ عنوان امکان ندارد درآمد یک پزشک تفاوت بارزی با درآمد سایر صنوف داشته باشد مگر اینکه شخص مورد نظر کارآفرین باشد.
به راحتی با مقایسه درآمد پزشکان متخصص در ایران با اکثر کشورها به نسبت درآمد آحاد جامعه میتوان به این نتیجه رسید که کشور عزیزمان ایران بهشت درآمدزائی برای پزشکان متخصص است.
افزایش تربیت پزشک متخصص فواید ذیل را خواهد داشت:
۱- با افزایش تربیت پزشکان متخصص قطعا میزان دستمزد پزشکان به نفع آحاد مردم تعدیل خواهد شد.
۲- مراجعه مردم به پزشکان متخصص برای جلوگیری از بیماریهای آتی خود افزایش خواهد یافت چون پیشگیری بهتر از درمان است.
۳- کشور ما نیاز زیادی به متخصصین در رشتههای فنی، تخصصی دارد با تعدیل درآمد پزشکان تعداد زیادی از نخبههای علمی کشور از ابتدا وارد رشتههای پایه و مهندسی و یا سایر رشتههای مورد نیاز خواهند شد، نه اینکه کفه ترازو از ابتدا همواره در مملکت به نفع رشته پزشکی باشد.
۴- سایر اقشار زحمتکش در بیمارستانها نیز درآمد خود را با پزشکان متخصص مقایسه نخواهند کرد لذا بازده کاری این عزیزان نیز بالا خواهد رفت.
۵- عدالت دریافتی نیز میان رشته پزشکی با سایر رشتههای دانشگاهی برقرار خواهد شد و همه به علائق خود خواهند اندیشید نه علائقی که بر اساس میزان درآمد سنجیده شود که بعدها باعث سرخوردگی این افراد خواهد شد.
۶- با افزایش پزشکان متخصص مناطق محروم کشور نیز دچار کمبود پزشک متخصص نخواهند شد.
۷- با افزایش تربیت پزشک متخصص میتوان حتی پزشک به خارج نیز صادر کرد که باعث درآمد زایی ارزی برای کشور خواهد شد.
۸- یکی از دغدغههای اصلی مسئولین نیز که بهبود سطح سلامتی مردم است با کمترین هزینه برطرف خواهد شد.
گفت الان باید مریض ویزیت کنه.
گفت: نه الان اومد اینجا مرخصیشو داد رفت شهرستانشون
پسرک با غضب گفت: به من اختیارات بدهید تا اینگونه نشود؟؟؟
من که هم از دست دوستم ناراحت شده بودم که بیجهت اورا تحریک کرده بود و هم از دست این پسربچه ای که خود را همتراز و بلکه بالاتر از مسئولش که از قضا تحصیلاتش هم بمراتب بالا تر از او بود و صد البته سن و سالش.
رو به پسرک کردم و گفتم فلانی مدرکت چیست؟
فرمود فوق دیپلم
گفتم رشته ای که در دبیرستان درس میخواندی چی بود؟
گفت تجربی؟
گفتم اولین انتخابت در کنکور چه بود؟
گفت: پزشکی
گفتم خوب چرا پزشکی نرفتی؟
خندید و گفت با رتبه 40-50هزار که آدم پزشکی قبول نمیشود
رو به او کردم و گفتم حالا دکتر.... چه گناهی کرده که از تو با استعدادتر بوده و پزشکی قبول شده و الان دکتر شده که تو میخواهی او را مقصر تمامی ناکامیهایت بدانی؟؟!!!
هم دوستم و هم این پسرک ناگهان تکانی خوردند و به خود لرزیدند.
خدمت آن دوستی که میفرمایند فرق 2 یا سه سال است عرض کنم خوب شما هم میخواستی بروی پزشک شوی برادر من
یا اینکه جلو ضرر رو هر وقت بگیری منفعته
ازالان بیا برو درس بخون وپزشک شو.
اصلا شما میدانید پزشک شدن چقدر مشکل است؟
شما فقط برو و یک کتاب 20-30 صفحه ای ترجمه از یکی از درسهای پزشکی را بردار و با مدرک فوق لیسانس و حتی دکترایت 20 بار از رویش بخوان
اگر توانستی به اسرار آن پی ببری؟
ترجمه اش را میگویم نه زبان اصلیش را
فقط 5 صفحه کتاب آناتومی روگردن را بردار 50 بار از رویش بخوان اگر توانستی امتحان پس بدهی؟ و قبول شوی
فقط 5 صفحه اش را میگویم تازه ترجمه نه از روی اصل کتاب آناتومی گری.
برادران و خواهران گرامی:
بسیاری از شما میخواستید دکتر بشوید ولی در امتحان پذیرفته نشدید. و بسیاری از از من و شما بارها کنکور دادیم و قبول نشدیم.
این تازه اول راه است و در طی این راه پرفرازو نشیب که بیشتر از 90 درصدش فراز است آن پزشک بخت برگشته بارها از کرده خود پشیمان میشود که چرا پای در این راه گذاشته.
حالا 2-3برابر نه! 10 برابر من درامد حقش است.
کسیکه تخصص گرفته یعنی حداقل در شرایط ایده آل 11سال بعد از کنکور با مشقت و شب زنده داری درس خوانده و کارکرده و پذیرش مسئولیت داشته تا به این درجه رسیده.
چه بسا چندین بار در کمر راه میخواسته برگردد و غرورش به او اجازه نداده است.
دکترای علوم پزشکی به هیچوجه با سایر دکتراها قابل قیاس نیست چه از نظر زحمتی که پزشکان میکشند و چه از لحاظ تعداد واحدهایی که میگذرانند و من از دوستان تقاضا میکنم کمی واقع بین باشند و کمی از عینک دیگران هم به قضیه نگاه کنند و براحتی کسیرا متهم نکنند.
برادر من دکترای مهندسی برق گرفت پدرش دراومد تا تونست تز دکتراش را بده
ایشون از اول ابتدایی من یادمه جزو بهترین شاگردها بود همیشه معدلش بالای 19 بود لیسانس 4 ساله با معدل 18 تموم کرد بلافاصله فوق گرفت و بعدشم دکترا
همش هم در دانشگاههای معتبر دولتی
الان داره برابر یک شب ویزیت یک دکتر برای یک ماه حقوق میگیره و در دانشگاه تدریس می کنه
الان یکی از بهترین اساتید برق دانشگاه است ولی فاصله با پزشکان بی سواد زمین تا اسمون است چه برسه با پزشکان معروف
ای وای از این همه تخصص این دوستومن که چقدر از درس خوندنش تعریف کرده
دوره دانشگاه من با یکی از همین متخصصین هم دوره بودم دیدم چطور درس می خونن
اینقدر درس خوندنت را به رخ نکش دکتر عزیز
جهان سومی بودن واقعا برازنده ماست