بالا و پایین ندارد و از
هر قشری سراغش میروند. تنها کافی است یک بار حرف دل مشتری را بزنند تا
دیگر بشود خانه امید و راه اول و آخرشان. با بهانه و بیبهانه راهشان کج
میشود به سوی گرفتن انواع و اقسام فال، گشودن طلسم و بازگویی آینده.
اینکه چنین رویهای از کی و کجا آغاز شده است، معلوم نیست و شاید زمان
خاصی را هم نتوان برایش متصور شد، اما بسیاری از اعتقادات خرافی ریشه در
گذشتههای دور دارند.
گذشتهها و ریشههایی که حالا شدهاند بند به دست و پای مشتریان هوس باز که برخیشان حتی برای کوچکترین کارها نیز،
خرافات رهایشان نمیکند و به ناچار سراغ فالگیرها و رمالان میروند و
پولهای هنگفتی را نیز در این راه هزینه میکنند. البته این مورد بنا به
مورد وثوق بودن، تبحر و به صورت ویژه موقعیت مکانی فالگیر، متفاوت است و
میتوان قیمتی بین ٥هزار تومان تا رقمهای میلیونی را برای گرفتن انواع
فال در نظر گرفت.
با وجود پول هنگفتی که بعضا در این زمینه رد و بدل میشود
اما آمار دقیقی درباره تعداد افرادی که به این شغل مشغولند و نوع مشتریان و
اقتصاد آن در دست نیست. اما آنچه واضح است در موارد متعددی که رمالان و
فالگیران توسط نیروی انتظامی دستگیر شدهاند، با بررسی حسابها و پولهای
نقدی که در دست داشتهاند، تعجب همگان را برانگیختهاند. هر چند آمار دقیقی
از تبادل اقتصادی این شغل وجود ندارد اما از آنچه از اخبار جستهوگریخته
در دید قرار داده است با حدس و گمان میتوان گفت اقتصاد خرافی، اقتصادی
چندمیلیارد تومانی است.
جمشید پژویان، اقتصاددان و استاد دانشگاه، درباره مشاغلی چون رمالی و
فالگیری و کارهایی از این دست و چرخه اقتصادی آنها، به «شهروند» میگوید:
«استفاده از خرافات برای کسب درآمد و روی آوردن به کارهایی چون رمالی و
فالگیری، بدونشک ازجمله مشاغل کاذب است. این مشاغل نیز همانگونه که از
نامشان پیداست، هیچگونه تولیدی دربر ندارند و از اینرو در تولید ناخالص
داخلی نیز نمیتوانند اثرگذار باشند و صرفا تاثیری که دارند، تأثیر توزیع
درآمد است.»
وی در ادامه میافزاید: «همین امر نیز عاملی شده است تا نتوانیم از پول و
چرخه مالی که از کنار چنین مشاغلی به وجود میآید، اطلاع یابیم. از سوی
دیگر هیچ یک از نهادهای مالی ذیربط نیز به دلیل در دسترس نبودن و وجود
مشکلات بسیار و هزینه بالا، به سمت کسب اطلاعات از وضع افراد شاغل در این
زمینه و همچنین میزان درآمدشان نمیروند و این امر در سایر مناطق جهان نیز
به همین شکل است و مشاغلی مانند رمالی یا تکدیگری نمیتواند اثری در
اقتصاد یک کشور برجا گذارند و در حقیقت پولهایی که در این زمینه هزینه
میشود.»
اما براساس آخرین آماری که وزارت بهداشت اعلام کرده است، ۱۰درصد
جمعیت کشور طی یکسال نزد افراد غیرمتخصص و بیصلاحیت مانند دعانویس، رمال
و... رفتهاند. آمارها نشان میدهد در تحقیقی که توسط دانشکده مدیریت و
علوم اجتماعی تهران شمال در مورد سطح گرایش دختران دانشجو به خرافات انجام
شده، مشخص شده است ۶۸درصد از دختران در فاصله سنی ۱۸ تا ۲۶سال دستکم
یکبار به فالگیر مراجعه کردهاند،۵۰درصد نیز چند بار مراجعه کردهاند و
۸۳درصد از دانشجویان حرفهای فالگیران را تصدیق کرده و با اعتقاد به سراغ
آنها رفتهاند.
پژویان نیز گرایش به خرافات و مقولاتی چون فالگیری را براساس برخی تحقیقات
در زنان بیش از مردان میداند و از سویی گرایش به چنین مواردی را در
کشورهای مختلف جهان متفاوت ارزیابی کرده و میگوید: «در برخی از کشورها
مانند آمریکا یا انگلستان، توقع بر این است که گرایش به چنین مواردی کم
باشد، اما حقیقت این است که بسیاری از افراد در این کشورها به سمت این امر
گرایش دارند و شاید کشوری مانند سوییس در این زمینه آمار کمتری داشته باشد و
مردم کمتر به سمت خرافات و ... گرایش داشته باشند که در این زمینه هم
عوامل گوناگون، از وضع اقتصادی تا آداب و رسوم، نوع زندگی، تحصیلات و ...
افراد دخیل است.
اما همچنان استثنائات بسیاری نیز در این راستا به چشم
میخورد که افرادی که هرگز از آنها توقع نمیرود به سمت انجام چنین کارهایی
حرکت کنند.»
روی آوردن به انجام کارهایی چون رمالی و فالگیری و استفاده از خرافات،
درحالی در جامعه افزایش یافته و بسیاری از افراد به گرفتن فال و ... در
منزلشان روی آوردهاند که مطابق قانون مصوبسال ١٣٢٤ (ه.ش)، هرگونه اقدام
به رمالی، جنگیری و فالگیری جرم محسوب میشود و طبق بند ۱۸ماده ۳آییننامه
همین قانون، فرد یا افرادی که از طریق رمالی و پیشگویی در منزل یا مغازه
اقدام به فریب مردم کنند و این کار را پیشه خود قرار دهند مرتکب جرم شده و
قانون برای این افراد یک تا ۷سال حبس و جریمه نقدی را پیشبینی کرده است و
براساس قانون مجازات فعلی کشور برای برخورد با رمال، جنگیر و... مجازاتی
برابر با کلاهبرداری در نظر گرفته شده است.
هر چند برخی کارشناسان حقوقی بر
این باور هستند که عزم جدی برای برخورد با این قبیل جرمها وجود ندارد چرا
که اگر چنین بود با حجم گسترده افراد در این زمینه مواجه نبودیم. برخی
دیگر اما ریشه چنین گرایشاتی را بسیار عمیقتر از آن میدانند که موارد
بازدارندهای از این دست بتواند در مقابل آنها بایستد و بعضا از خطرات
بسیاری که میتواند برای مردم و جامعه داشته باشد، جلوگیری به عمل آورد و
درواقع ریشههای اجتماعی و اقتصادی بسیار عمیقی را برای آن نام میبرند.
قراردادهای خرافی
در این میان بسیاری از کسب و کارها و در حقیقت شرکتها و موسسات اقتصادی در
سراسر جهان نیز کار خود را با استفاده از خرافات و جادوهای موجود پیش
میبرند و برخی از صاحبان این موسسات برای انجام معاملات خود به خرافات روی
میآورند. مومبای میرور، طی گزارشی در The Economic times در این خصوص
مینویسد: «بسیاری از افراد حرفهای در محیط کار، بهصورت عمیقی خرافی
هستند و معتقدند بدین وسیله میتوانند خوش شانسی و سود بیشتری کسب کنند.
شاید تصورها بر این باشد که کار حرفهای و در مکانهای حرفهای بهصورت
کاملا منطقی انجام میشود اما ظاهرا اینگونه نیست و در بسیاری از مناطق
جهان و در بسیاری از روابط و مناسبات کاری، خرافات شایع است.
نکته جالب توجه این است که برخی از موسسات خاص، خرافات مختلفی را برای
انجام فعالیتهایشان در دستور کار قرار میدهند و اصلا عجیب نیست زمانی که
در راهروی یک شرکت بزرگ راه میروید، با گیاه خوش شانسی«پول» - نوعی گیاه
که عامل خوش شانسی برای کسب پول است - مواجه شوید!» میرور در ادامه
مینویسد: «خرافات موجود در محل کار، گونههای مختلفی دارد. برای مثال
آراتی سینگ، مدیر برند و کمپانی FMCG در محل کارش انواع و اقسام مواردی که
میتواند برای کمپانیاش خوش شانسی بیاورد را، گذاشته است که از آن جمله
میتوان به یک گیاه رقص بامبو، یک رشته از پرچمهای بودایی و یک مجسمه مقدس
که پدر و مادرش به او هدیه دادهاند، اشاره کرد که بهوجود آنها در محل
کارش اعتقاد خاصی دارد.
وی در ادامه درخصوص چرایی نفوذ چنین مواردی به
بسیاری از کسب و کارهای حرفهای در جهان میگوید: «انسانها به صورت طبیعی
حدی از خرافی بودن را به همراه دارند و از این رو محیطهای کاری هم از این
مورد مستثنی نیستند و در حقیقت تمامی انسانها خواهان کسب شانس هستند.
از سوی دیگر این خرافات ممکن است به صورت اتفاقی یا تصادفی شروع شوند و به
سرعت بهعنوان یک باور خرافی در جامعه شکل گیرند. اما واقعیت این است که
ریشه خرافات، ترس از آینده و ناشناخته بودن آن است و به همین دلیل نیز
خرافات به آنها اعتماد به نفس کاذبی میدهد که به این وسیله بتوانند تاثر
سودمندی در آیندهشان داشته باشد.» به این ترتیب استفاده از خرافات نهتنها
زندگی شخصی افراد در سراسر جهان را تحتتأثیر قرار داده است، بلکه بسیاری
از افراد زندگی و فعالیتهای شغلیشان را نیز براساس نظر فالگیران، شانس،
اقبال و ... پیگیری میکنند.
هرچند تاکنون رقم دقیقی از قراردادهای تجاری
در سراسر جهان که با توسل به اینگونه موارد بسته یا منحل شده است و همچنین
کشورهایی که بیشترین گرایش به این مورد در آنهاست، در دست نیست؛ اما آنچه
دارای اهمیت است، تاثیرپذیری تجارت برخی از شرکتها و موسسات بزرگ از
خرافات و توسل جستن آنها به این موارد برای کسب سود بیشتر است. سودی که
درنهایت میتواند ثروت آنان را بیشتر و قدرت خرافات در کارشان را افزونتر
سازد.