فرارو- زندهیاد موذنزاده در سال 1334 موذن زاده تصمیم میگیرد یک اذان یادگاری بگوید. بنابراین به استودیوی 6 رادیو در میدان ارگ (15خرداد) میرود و تمام گوشهها را امتحان میکند. هر گوشهای را که امتحان میکند، خوب ازآب در نمیآید تا اینکه سرانجام گوشه «روحالارواح» که گوشهای روحنواز و حزنانگیز است از آواز بیات ترک در دستگاه شور به دلش مینشد.
زنده یاد علی تجویدی موسیقیدان و آهنگساز اذان مؤذنزاده را اذانی حسابشده میداند و معتقد است: «از این جهت حساب شده است که همه الحان در جایگاه خود اجرا شده است. همیشه این اذان برایت تازگی دارد و گویا برای اولین بار است که نوای دلنشین آن را میشنوی.»
کیخسرو پورناظری نوازنده تنبور و سرپرست گروه شمس نیز درباره اذان مؤذنزاده گفته بود: «آثاری نظیر اذان مؤذنزاده آثار ماندگاری هستند که توانستهاند معنویت را با هنر موسیقی پیوند دهند.»
او آثار جاویدان را «خدایی» میداند و معتقد است: «ارتباط آبا و اجداد هنرمندانی نظیر مؤذنزاده با پروردگار و متعاقبا ارتباط خالق این آثار با خداوند و مقولههای هنری منجر شد که چنین آثاری در وهله اول از وجود لایزال خداوند سرچشمه بگیرد.»
به گفته این نوازنده تنبور، تمام اذانهایی که امروزه از رسانههای جمعی پخش میشوند، ریشه در فرهنگ دیگر کشورها دارد، به همین خاطر مردم نمیتوانند با این آثار ارتباط عمیق برقرار کنند.
پورناظری، اذان مؤذنزاده را خارقالعاده میداند و معتقد است:« این اثر به دلیل ریشه داشتن در اعماق هنر و استفاده از فرهنگ ملی، جزء آثار یکبارمصرف و بیاصالت نیست، به همین خاطر مخاطبان بعد از گذشت سالها به این اثر گرایش دارند. پذیرش و باور مخاطب شرط اساسی قبول و ماندگاری اذان مؤذنزاده است.»
داریوش پیرنیاکان نوازنده تار نیز در جایی دیگر عنوان کرده بود: «انتخاب آواز بیات ترک و گوشه روحالارواح، شیوایی سخن و صدای خوب، نشاندهنده آگاهی کامل مؤذنزاده است.»
فرهنگ شریف نوازنده تار نیز معتقد است: «آثار ماندگاری چون اذان مؤذنزاده اردبیلی به دلیل اشراف او بر موسیقی ایرانی و رعایت تمام تکنیکهای آن و نیز پیوند دائمی صاحب اثر با منبع لایتناهی، در اذهان تمام مخاطبان مانده است.»