با سلام و احترام . نوشته ضميمه پرداختی دارد به فرصت نهفته در ماه مبارك رمضان برای تزكيه نفس و توبه . اميد آنكه مفيد و قابل استفاده باشد. " بسم الله الرحمن الرحيم "
" شهر رمضان الذی انزل فيه القران هدی للناس و بينات من الهدی و الفرقان "
" عجله كنيد! خدا، چشمهايش را بسته و آغوش خود را باز كرده است"كاش شما هم فيلم "حبيب" را با بازی خوب حميد فرخ نژاد ديده باشيد. فيلمی با داستانی ساده و روان و با اثر گذاری فوق العاده. چند بار اين فيلم را ديده ام و هر دفعه بيشتر از دفعه قبل لذت برده ام. سعی كنيد حتی برای يك بار، اين فيلم را با دلتان تماشا كنيد.
در بخشی از اين فيلم، حبيب كه تلاش داشت برای بهره مند شدن از مزايای قانونی مربوط به تخفيف مجازات محكومان، قران را حفظ كند؛ آيات ابتدایی سوره عنكبوت را در كنار بستر مادر بيمار و در شرف مرگ خود تلاوت می كند. در آيه 5 اين سوره، خداوند خوب و مهربان می فرمايد: من كان يرجوالقآء الله فان اجل الله لات و هو السميع العليم. يعنی هركس به ديدار خدا اميد دارد، پس بداند كه زمان آن نزديك است و او شنوا و آگاه است.
در كنار معنی تحت اللفظی اما، برداشت های عاطفی و عاشقانه ديگری نيز از اين آيه وجود دارد. به اين مفهوم: كه هر كس عاشق خدا و مشتاق ديدار خدا و رسيدن به ساحت قرب الهی است، پس بداند كه خدا از او عاشق تر است و بيش از او مايل به ديدار بنده است و خدا خواسته شما را می شنود و از نياز و تمنای باطن شما با خبر است.
برداشت ديگر اين است: كه اگر بنده مشتاق و دلداده به خدا، يك قدم به سوی خدای خود بردارد، خدا چندين گام به سوی او برخواهد داشت و خدا با دستان باز آماده است تا اين بنده و رهرو طريق وصل را، با مهربانی، در آغوش امن و گرم خود بگيرد؛ زيرا خدا از اضطراب و نگرانی و سردرگمی بندگان و نياز فطری آنها به آرامش و امنيت آگاه است.
او خود فرموده است: ادعونی استجب لكم – من را بخوانيد تا شما را اجابت كنم. ( سوره غافر آيه 60 )
و هم او فرموده است: ففروا الی الله انی لكم منه نذير مبين – به سوي خدا رهسپار شويد، همانا من (پيامبر) از طرف او برای شما پند دهنده ای آشكار هستم. ( آيه 50 سوره الذاريات )
در اين آيه خداوند، مشفقانه بندگان خود را دعوت می كند تا از حوادث روزگار و از سختی ها و بلاها و غم ها و ناراحتی ها و از هواهای نفسانی و وسوسه های شيطانی و از هر آنچه كه موجب ترس و تشويش و نگرانی است، به سوی او فرار كنند. فرار در اينجا به معنی شتاب داشتن به سوی پناهگاه و مأمن است.
خداوند دارای اسم ها و صفات و اوصاف فراوانی است كه تمام اين اسم ها و صفات، يک حقيقت وجودی را معرفی می نمايد و لذا تفاوتی ميان صفت رحمانيت خدا با صفت قادر بودن و كيفر دهنده بودن خداوند وجود ندارد. با اين حال، خداوند در قران كريم از صفت "رحمن" و "رحيم" بيش از هر صفت ديگری برای توصيف و معرفی خود استفاده كرده است و اين از رموز و از لطايف كلام الهی است كه خداِِ كه كيفر او عين پاداش است، برای جذب و دعوت بندگان گم شده و در تاريكی مانده و از قافله كمال عقب مانده، چراغ رحمانيت و رحيم بودن خود را برای آنها روشن می نمايد.
مگر میشود خدا به عنوان ارحم الرحمين، بگوييد مرا صدا زنيد تا جواب گويم، اما ندای بندگانی كه صبح و شام او را صدا می زنند، نشنود و يا صدای آنها را بی پاسخ بگذارد؟ مگر می شود كه خداوند، فرد و يا گروهی را به سوی خود دعوت كند؛ آنگاه، آنها را نپذيرد و مشتاقان پس از رسيدن به آستانه حريم و حرم امن الهی با در بسته روبرو شوند و نا اميدتر و وحشت زده تر از گذشته، با اين سؤال بی پاسخ مواجه شوند: محرومان از درگاه لطف و امان خداوند و كسانی كه به در بسته رسيده اند، به كجا و به كدام درگاه ديگر بايد پناه ببرند؟ مگر قول و فرموده الهی حق و تخلف ناپذير نيست؟
خداوند خود فرموده است: و انی لغفار لمن تاب و امن و عمل صالحا ثم اهتدی - و به يقيين من آمرزنده كسی هستم كه توبه كند و ايمان بياورد و كار شايسته نمايد و به راه راست رهسپار شود. ( سوره طه آيه 82 )
خداوند خود فرموده است: و من تاب و عمل صالحا فانه يتوب الی الله متابا - و هركس توبه كند و كار شايسته انجام دهد، در حقيقت به سوی خدا باز می گردد. ( سوره فرقان آيه 71 )
خداوند خود فرموده است: فاما من تاب و آمن و عمل صالحا فعسی ان يكون من المفلحين - و اما كسی كه توبه كند وايمان آورد و به كار شايسته پردازد، اميد كه از رستگاران باشد. ( سوره قصص آيه 67 )
اين آيات و بسياری از آيات نورانی ديگر كه همه بر مهربانی خدا نسبت به بندگان و قبول توبه و نجات و هدايت بندگان دلالت دارد؛ فرصت و مجال بسيار ارزشمندی را برای همگان فراهم می آورد تا با توبه و ندامت كتاب زندگی و اعمال خود را ويراستاری و از زشتی ها و بدی ها ، پيراسته و پاكيزه نمايند.
نكته قابل توجه در فهم آيات اين است كه، عمل صالح، پيش شرط قبولی توبه نيست بلكه نتيجه و محصول توبه است. يعنی خود توبه به تنهایی و بی آنكه بنده ملزم به انجام عمل نيك باشد، موجب آمرزش گناهان و سبب رستگاری و نجات او، خواهد بود.
برای درك مطلب، چنين فرض نماييد كه فردی توبه نمود و در همان حال، مرگ او را در بر گرفت بی آنكه فرصت پيدا نمايد تا كوچكترين كار نيكی انجام دهد؛ با اين فرض آيا می توان حال اين فرد را قبل و بعد از توبه ، يكسان دانست؟ آيا می توان چنين فردی را از دايره بخشش و آمرزش خدا خارج دانست و او را رستگار ندانست؟ حتما پاسخ منفی است و چنين انسانی بدون ترديد در آغوش خدا جا دارد و او از رستگاران خواهد بود.
دقت نماييد: خداوند در آيات بسيار، انسان را به تفكر و تدبر و تعقل فراخوانده است. در بسياری ار روايات وارد شده از طرف معصوم نيز از فكر كردن با تعابيری چون افضل اعمال ياد شده و در مقايسه با عبادات معمول، برتر معرفی شده است و لذا توبه و ندامت كه فی نفسه اطاعت فرمان خدا و قبول دعوت حضرت حق است، اگر مبتنی بر تفكر و تدبر و شناخت باشد؛ در شمار افضل اعمال به حساب خواهد آمد. با اين وجود عمل نيك، نتيجه مسلم توبه و نشانه قبول شدن توبه است و فردی كه دارای توبه مقبول است در مقايسه با گذشته، بيشتر و بهتر، برای انجام كار نيك توفيق پيدا می نمايد.
************** *************** **************
اما در ماه مبارك رمضان، اين مجال در مقايسه با ساير ماه ها و روزها، ممكن الوصول تر و فراخ تر است. اينكه خداوند هميشه و در همه حال، مهربان و آمرزنده است و شايد از منظر رحم و عطوفت خدا، تفاوتی ميان اين ماه شريف با ساير ماه ها نباشد، چندان محل بحث نيست، بلكه اين تفاوت ها به خاطر آن است كه به لحاظ ويژگی های مخصوص و آثار اين ماه، انسان سر گشته، در مقايسه با ساير مواقع از امكان و استعداد بيشتری - كه خود موهبتی ارزشمند است - برخوردار می گردد تا آماده رفتن به محضر الهي شود.
اگر در دعای مربوط به تعقيبات نمازهای ماه مبارك رمضان كمی دقت نماييد، به سادگی متوجه اين حقيقت خواهيد شد كه خدا به بركت اين ماه، همه را در سايه توجه مخصوص خود قرار داده است و از زبان معصومين (صلوات الله عليهم اجمعين) به ما آموخته است كه ما نيز در اين ماه نه فقط برای خودمان كه برای همه دعا كنيم و نه فقط مسلمانان و افراد با ايمان و افراد با تقوا را كه همه را مورد توجه قرار دهيم. آنجا كه برای همه اموات اعم از مسلمان و غير مسلمان، آشنا يا بيگانه، زن يا مرد، گناه كار يا نيكوكار، جديد و قديم، طلب مغفرت مي نماييم.
شفای تمام مريضان، پوشيده شدن همه برهنگان، سير شدن همه گرسنگان، بی نیاز شدن تمام نيازمندان و و و را بدون هيچ شرط و فارغ از قيد زمان و مكان، از محضر خداوند مسئلت می نماييم. ما نيز در اين ماه شريف با دست و دلبازی بيشتر دعا می كنيم. گرسنگانی را ياد می كنيم كه در قلب جنگل های آمازون و در صحرای داغ افريقا و هزاران كيلومتر دور تر از ما قرار دارند. نه ما آنها را می شناسيم و نه آنها كمترين شناختی از ما دارند. اين بذل و بخشش و اين ريخت و پاش و اسراف، شايد تنها اسرافی است كه انجام آن عين ثواب است و در ازای آن به مسرفان پاداش می دهند و عجيب است كه دعا و طلب آمرزش برای مسلمان و غير مسلمان و مسئلت نمودن سيری گرسنگان و پوشيده شدن برهنگان گبر و نا مسلمان، حسنه محسوب می شود. اين آموزه در حقيقت به ما نويد می دهد كه هر كس كه باشيم و در هر كجا كه باشيم، با هر سابقه و دارای هر پيشينه ای كه باشيم؛ خداوند، ما را نيز در دايره توجه و لطف و مرحمت خود قرار داده است.
حكايت بسته بودن چشمان خدا در ماه رمضان، حكايت معلمی است كه قبلا نسبت به تنبيه دانش آموز خطا كار و بی انضباط، هشدار داده است و در همان حال از ضعف بدنی و يا بيماری و يا عذر او نيز آگاه است. در اين حال معلم، آگاهانه حواس خود را از دانش آموز خطا كار به موضوع ديگری معطوف می نمايد و راهی را نيز باز می گذارد تا دانش آموز بی انضباط و خطاكار، به زعم خود از غفلت معلم استفاده كرده و بی آنكه تنبيه شود، از تنگنا بگريزد. اين غفلت آگاهانه برای دانش آموز لذت بخش و برای معلم او لذت بخش تر است.
خدا در ماه رمضان چشمان خود را بر پرونده سياه و خجالت آور همه ما بسته است تو گويی ما آن كس كه هستيم، نيستيم.
در اين ماه خدا به هيچكس اخم نمی كند، بلكه با لبخندی پر اميد و اطمينان بخش، آغوش خود را گشوده است تا ما را يك به يك در بر گيرد. در اين ماه خدا آنقدر با بندگان، صميمی و مهربان و نزديك است، كه همه دچار توهم و اشتباه می شوند و هر كس می پندارد خدا غير از او بنده ديگری ندارد و تمام اين مقدمات و همه اين مهمانی و اين بساط و همه اين عطايا و بخشش ها و رحمت و مغفرت ها، مخصوص اوست و فقط به او تعلق دارد.
در نوشته ای كه سال گذشته به مناسبت حلول ماه مبارك رمضان تحت عنوان: " گوش كن! خدا تو را صدا می زند" تقديم داشتم؛ بر اين نكته مهم و ظريف تأكيد نمودم كه شيطان نيز در اين ماه و در اين ايام با همت و تلاش افزون تری، بندگان خدا را زير نظر می گيرد و به اصطلاح خودمان اوضاع را رصد می نمايد و به محض اينكه مشاهده می كند دل بنده ای شكست و قلب او به سمت خدا چرخيد و از گذشته خودش نادم شد و خلاصه نيت كرد كه از اردوگاه شيطان خارج شود و به سوی خدا برود ؛ شخصا به سوی او می رود و همه ترفند ها را بكار می برد تا مانع از توبه و بازگشت بنده به سوی خدا شود. او تلاش می كند تا با بزرگ جلوه گر ساختن گناهان فرد و هرچه قطور تر نمايان ساختن پرونده سياه او، او را در قبول توبه و آمرزش گناهان دچار ترديد نمايد.
شيطان با لطايف الحيل و با ادبيات سراسر مكر و فريب خود، تلاش می نمايد تا از ريزش پيروان و سربازان خود پيشگيری نمايد. مثلا با زيركی بعضی از خطاها و گناهان را مشخص كرده و چنين عنوان می نمايد كه خدا ممكن است فلان گناه و فلان خطا را مورد عفو و بخشش قرار دهد اما محال است كه اين چند قلم گناه را ببخشد و به همين دليل تو چه توبه كنی و از گذشته خود پشيمان شوی و چه توبه نكنی و همچون گذشته در خوشی و لذت باشی، در هر دو حال در روز قيامت محكوم به مجازات و مخلد در جهنم خواهی بود پس لااقل خوشی و لذت اين دنيا را از دست نده و آن را غنيمت بدان.
شيطان در ترفند ديگر و در مواجهه با گروهی ديگر، از رحمت و مغفرت خدا بسيار می گويد و در ادامه تير خلاص را می زند و چنين می گويد كه تو اگر سال بعد و سال های بعد هم توبه كنی، خدای با عظمت و به اين خوبی، باز هم تو را خواهد بخشيد. پس چند صباحی باز هم خوش باش و در سال های بعد توبه نما.
برای باطل ساختن سحر شيطان و ناكام گذاشتن شيطان در استمرار بخشيدن به ضلالت و گمراهی خودمان، بهتر است باز هم از خداوند و آيات نورانی قران كريم استمداد بجوييم. در سوره شريف حضرت يوسف (ع) ملاحظه می شود كه حضرت يعقوب (ع) در مقام هشدار و تحذير به فرزندان خطا كار اما نادم خود می فرمايد: يا بنی اذهبوا فتحسسوا من يوسف و اخيه و لا تايئسوا من روح الله انه لا يايئس من روح الله الا القوم الكافرون - ای پسران من برويد و در مورد يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا [ در اينجا شايد مراد ازمطلق رحمت ، كمك و راهنمایی در يافتن گم شده باشد] نااميد نشويد زيرا جز گروه كافران كسی از رحمت خدا نا اميد نمی شود. ( سوره يوسف آيه 87 )
مفهوم مخالف آيه اين است كه اميد و باور به رحمت و مغفرت و نصرت خدا وند، عين ايمان و يقين به وحدانيت خدا است. همه می دانيم كه كفر نسبت به خدا از كبائر گناهان است. در اين آيه ترديد و نا اميدی نسبت به رحمت خدا، به مثابه كفر آمده است. در نتيجه می توان اينطور در نظر گرفت كه اگر همه گناهان و تمام خطا ها و اشتباهات ما را در يك كفه ترازوی سنجش اعمال قرار دهند و نااميدی از خدا و به رحمت او را در كفه ديگر قرار دهند؛ اين يك گناه به تنهایی سنگين تر از تمام گناهان ما است و شيطان با ترفند خود و قرار دادن بذر نا اميدی از خدا در وجود ما ، علاوه بر گناهان قبلی ، گناه كفر را نيزدر پرونده ما جای داد.
جالب آنجاست كه به فرموده خدا و به استناد آيات قران، همين شيطان كه با ترفندها و حيله گری های مختلف، انسان ساده انديش را اغوا می نمايد، در قيامت و به هنگام مؤاخذه و در پيشگاه عدل خداوندی، مسؤليت گمراهی بندگان را به خود آنها نسبت می دهد. مثلا، ملاحظه نماييد كه در آيه 22 سوره حضرت ابراهيم ( ع ) آمده است كه شيطان خطاب به گناهكاران می گويد: خدا به شما وعده درست داد و من به شما وعده دروغ دادم و شما من را اجابت كرديد و من شما را مجبور نكردم و شما بايد خودتان را ملامت نماييد.
همچنين در آيه 30 سوره صافات آمده است كه در قيامت، كسانی كه ديگران را به گناه تشويق و ترغيب نموده اند در پاسخ اعتراض آنها می گويند ما بر شما هيچ تسلط و نفوذی نداشتيم، شما خودتان در برابر خدا سركش و نافرمان بوديد. درمقابل، در قرآن آيات بسيار ديگری نيز وجود دارد كه از منظری ديگر موضوع عدم تسلط و عدم نفوذ شيطان بر بندگان با ايمان را مورد تأكيد قرار داده است از جمله آيه 42 سوره حجر و آيه 65 سوره اسراء آيه 21 سوره سباء و آيه 99 سوره نحل.
كلام پايانی: عمر آدمی سريعتر از برق و باد در حال سپری شدن است و فرصت ها و موقعيت های طلایی آن نيز با غفلت و فراموشی ما، به راحتی از دست ما می رود و ما امكان بهره مندی از عمر زود گذر و فرصتهای آن را بی محابا از كف می دهيم. يك لحظه تصور كنيم كه اين ماه مبارك، آخرين ماه مبارك رمضان در عمر ما است و امروز آخرين روز باقی مانده از حيات ما است و امروز آخرين فرصت برای توبه و تطهير سابقه سياه ما است.
نشانه هدايت آن است كه اين آخرين فرصت را غنيمت بشماريم . چه اينكه هيچ عذر و بهانه اي در پاسخ به خدا نداريم كه فرموده است: و هو الذی يقبل التوبة عن عباده و يعفوا عن السيئات و يعلم ما تفعلون – اوست خدایی كه توبه بندگان را می پذيرد و از گناه آنان می گذرد و آنچه را انجام می دهيد می داند (آيه 25 سوره شوری) و اگر در قيامت خدا فقط با همين آيه - و نه با ده ها و صدها آيه مشابه ديگر كه تماما بر عفو و مغفرت گناه توبه كاران دلالت دارد - ما را مورد سؤال قرار دهد و احتجاج نمايد، چه پاسخی برای ما وجود دارد جز آنكه خود را از كسانی بدانيم كه مصداق آيه 12 سوره سجده هستند.
آنجا كه خدا فرموده است: ولو تری اذ المجرمون ناكسوا رؤسهم عند ربهم ربنا ابصرنا و سمعنا فارجعنا نعمل صالحا انا موقنون - و كاش هنگامی را كه مجرمان در مقابل پروردگار سرهايشان را به زير افكنده اند می ديدی [ كه می گويند ] پروردگارا ديديم و شنيديم. ما را بازگردان تا كار شايسته انجام دهيم، زيرا ما يقيين داريم.
غلام رضا كاظميان پور 1393/4/8 مطابق با اول ماه رمضان المبارك 1435 هجری قمری