اعظم 22 ساله بود که برای شرکت در مراسم عروسی برادرش به تهران آمد اما شب قبل از عروسی به جای اینکه خود را برای حضور در مراسم آماده کند روانه بیمارستان شد تا همچنان پس از گذشت 9 سال از وقوع حادثه نداند که چه کسی روی صورتش اسید ریخت.
این قربانی اسیدپاشی در گفتوگو با ایسنا، در این باره گفت: بهار سال 84 بود که برای شرکت در مراسم عروسی برادرم از شهرستان به تهران آمده بودیم که یک روز پیش از حادثه در حالی که قصد داشتم برای خرید مانتو به بیرون بروم با بازکردن در خانه، یک دست را دیدم که لیوانی از اسید را روی صورتم ریخت.
اعظم ادامه داد: پس از آن به بیمارستان منتقل شده و تحقیقات پلیس برای شناسایی متهم آغاز شد اما این تحقیقات هیچ نتیجهای در بر نداشت و تاکنون نمیدانم که چه کسی روی صورتم اسید ریخت.
وی با اشاره به انجام عملهای جراحی روی صورت و گردنش برای ترمیم چهرهاش، گفت: از آن موقع تا چهارشنبه گذشته قریب به 30 عمل جراحی انجام دادهام که خوشبختانه عمده این جراحیها موفقیتآمیز بود.
این قربانی اسیدپاشی که این روزها مشغول تحصیل در رشته مترجمی اسناد و مدارک در دانشگاه علمی کاربردی است، ادامهداد: عمده هزینههای درمان از سوی پدرم تامین شد و پس از آن که با آمدن به تهران شغلی برای خود یافتم با استفاده از بیمهام هزینه تعدادی از عملها را خود پرداخت کردم.
وی با انتقاد از اینکه هیچ کمکی از جانب دولت و مسئولان برای رسیدگی به قربانیان اسیدپاشی انجام نمیشود، به ایسنا گفت: حداقل توقع داشتم دولت در پرداخت هزینههای دانشگاه مساعدتی داشت که متاسفانه حتی ریالی نیز به من کمک نشد و تخفیفی تعلق نگرفت.
این قربانی اسیدپاشی هزینههای درمان را برای قربانیان اسیدپاشی سرسامآور دانست و افزود: تنها هزینه یکی از عملهای جراحیام رقمی بالغ بر 10 تا 15 میلیون تومان میشود.
وی که این روزها در یکی از محلات مرکزی تهران در خانهای استیجاری زندگی میکند، ادامهداد: قربانیان حوادث اسیدپاشی باید از حقوق ثابت بهرهمند شوند و چتر حمایتی دولت و دستگاهها برای این افراد وجود داشته باشد.
این قربانی اسیدپاشی با انتقاد از اقدامات تبعیضآمیزی که میان قربانیان اسیدپاشی انجام میشود، اظهارکرد: چرا باید به آمنه بهرامی سه طبقه خانه با میلیونها تومان کمک بلاعوض داده شود اما قربانیان اسیدپاشی دیگری در کشور ما وجود داشته باشند که حتی ریالی نیز کمک به آنان تعلق نگرفته است.
اعظم از آمادگی خود برای انتقال تجربیاتش و همچنین آموزش مباحث رایانه به قربانیان اسیدپاشی و شهروندان عادی خبرداد و گفت: به نظرم بهتر است قربانیان اسیدپاشی در کنار یکدیگر بوده و دیگران را از تواناییها و تجربیات خود بهرهمند کنند.
وی درباره انجام اقدامات روانکاوی و رواندرمانی خود نیز خاطرنشان کرد: در این مورد نیز با توجه به اینکه هزینههای بالایی را متحمل میشوم متاسفانه هیچ یک از نهادها کمکی به من نکرده به طوری که چند ده جلسه را به ازای هر جلسه مشاوره 35 هزار تومان پرداخت کردم و داروهای کنترل اعصاب و روان نیز بسیار گرانقیمت است.
این قربانی اسیدپاشی اضافهکرد: مگر تعداد قربانیان اسیدپاشی چند تن است که دولت نمیتواند به آنان یک واحد مسکونی 36 متری با حقوقی ثابت بدهد تا نگرانی از بابت آینده و زندگی خود نداشته باشند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر مشغول ادامه تحصیل است، گفت: پس از آن که ترمیمها را در صورت، لب، پلکها و دیگر قسمتهای صورت و بدنم انجام دادم تازه متوجه شدم، چه نعمتهای بیشماری را خداوند در اختیار ما قرار داده و ما از آن بیخبر بودیم.