روزنامه آرمان نوشت: اوباما
و روحانی چند دقیقهای با هم صحبت کردند، همین گفتوگوی چند دقیقهای کافی
بود تا واکنشهای متفاوتی در سطح جهان و در داخل ایران ایجاد شود. در
ایران واکنشها به دو شکل دیده شد. برخی گفتوگوی سران دو کشور را موثر
ومفید و گامی روبه جلو ارزیابی کردند اما برخی انتقادهای فراوانی به روحانی
وتیمش وارد دانستند. اتفاقی تلخی که رخ داد اعتراض حدود 100 نفر در انتقاد
به سیاستهای دولت در فرودگاه مهرآباد بود.
در ارتباط با دستاوردهای سفر رئیسجمهور به نیویورک برآن شدیم با یکی از شخصیتهای نزدیک به دولت یازدهم گفتوگویی داشته باشیم. آرمان پای صحبت کسی نشست که سالها با رئیسجمهور در مرکز تحقیقات استراتژیک کار کرده است. دکتر عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی در دولتهای اول و دوم هاشمی و از اعضای شاخص کار گروه تیم روحانی برای انتخاب وزرای کشاورزی و نیرو بود. او اکنون تشکل خانه کشاورز را در یوسف آباد تهران هدایت میکند. مشروح گفتوگوی ایشان را در ذیل میخوانید:
مکالمه 15 دقیقهای روحانی با اوباما باز هم بهانهای شد تا برخی از تندروها مقابل آقای روحانی هنگام بازگشتش در مسیر فرودگاه مهرآباد بایستند و به وی اعتراض کنند. علت این کار چه بود؟
البته آقای روحانی تمام رفتارهایی که الان انجام میدهد،
چه در مسائل داخلی و چه در مسائل خارجی حول همان شعارهای انتخاباتیشان
است، آقای روحانی به خوبی میداند که اگر مسائل سیاست خارجی کشور را حل
نکند، مسائل اقتصاد داخلی را نمیتواند اصلا کاری برایش انجام بدهد. اگر
تحریمها و بهخصوص تحریمهای بانک مرکزی برداشته نشود اگر سیستم بازرگانی
خارجی کشور فعال نشود، نمیشود کار چندانی برای اقتصاد ایران انجام داد.
آقای روحانی وقتی نتواند پول نفت را برای توسعه کشور وارد چرخه اقتصادی کند
چگونه میخواهد بیکاری را کاهش دهد، چگونه میخواهد تورم را مهار کند.
بدین ترتیب بود که در خواست ستاد اقتصادی آقای روحانی بعد از انتخابات و شعارهایی که قبل از انتخابات تحرک و پویایی سیاست خارجی کشور بوده است. اصلاح نگاه و دید در سیاست خارجی کشور کلید حل معمای مشکلات اقتصادی داخل کشور است. آقای روحانی هم شجاعت، تدبیر و سیاست تحول در سیاست خارجی ایران را دارد. وی به خوبی میداند که چگونه مسائل سیاست خارجی ایران به راحتی حل میشود. شما میبینید که در یک سفر سه روزه نگاه دنیا به ایران عوض شد. همین سفر را چندین بار آقای احمدینژاد به نیویورک داشت. حاصل این دیدارها اثری در کاهش تحریمها داشت یا روابط با دیگر کشورها را مستحکمتر کرد؟
آیا این اعتراضها را در تغییر روند دولت یازدهم موثر میدانید؟
اگر آقای روحانی موفق نشود هیچکس موفق نخواهد شد. من خیلی به صراحت بگویم آقای روحانی هم توانش را دارد وهم قدرتش را دارد و پشتوانهای که او از سوی حاکمیت دارد هیچکس ندارد. حالا عدهای نظرشان با دکترروحانی نبوده است وبه وی رای ندادهاند. اینها منتقد باقی بمانند هیچ اشکالی ندارد، همه کشور که نباید یک شکل فکر کند. حالا یک عده بخواهند ناسزا بگویند یا کفش پرتاب کنند اصلا مهم نیست.
آنها رفتارشان در هشت سال گذشته به همین شکل بوده است. رفتار همین گروهها در هشت سال گذشته بود که مملکت ما را به این وضع گرفتار کرد که تحریمهای سنگین و غیرمنصفانه علیه ما تصویب شود. همین کسانی که در رسانههای خود از اقدامات دیپلماتیک روحانی در نیویورک انتقاد غیرمنصفانه میکنند، همان افرادی بودند که در مقابل رفتارهای دولتهای نهم و دهم کف،سوت وهورا میکشیدند. حاصل کار هشت سال گذشته آنها مشکلات اقتصاد و صنعت کشور بوده است.
اثرات گفتوگوی روسای جمهور ایران و آمریکا بر اقتصاد و سیاست ایران چگونه بود؟ آیا اوضاع اقتصادی بهتر خواهد شد؟
من بهعنوان یک کارشناس که از نزدیک شاهد تلاشهای دولت یازدهم هستم نسبت به بهبود اوضاع خوشبینم، به این دلیل که سالها در مرکز تحقیقات استراتژیک در کنار آقای روحانی و همکارشان بودهام و او را میشناسم اگر اراده و اختیار داشته باشد حتما میتواند در مقابل مشکلات بایستد. به نظر میرسد دکتر روحانی هم اختیار ورود به مسائل دیپلماتیک را دارند مانند گفتوگوهای 1+5و مذاکره بین ایران و آمریکا دارد و هم قدرت حل بسیاری از مشکلات اقتصادی را، من یقین دارم که میتواند موفق شود.
دیروز برخی سایتها نوشتند که نتیجه عملکرد تندروها یکی است. نظر شما چیست؟
اینکه تندروها اقداماتی انجام دهند چیز عجیبی نیست.
صهیونیست بینالملل و حامیانش همیشه از ضعیف بودن موضع ایران در عرصه
بینالملل حمایت میکنند. صهیونیست بینالملل و جنگطلبان آمریکایی
بههیچوجه مایل نیستند که روابط مثبت و سازندهای بین ایران و آمریکا شکل
بگیرد. در این میان نباید از کشورهای عربی منطقه نیز غافل شد، آنها به دلیل
سودی که از تحریم یکجانبه اقتصاد ایران میبرند برقراری رابطه بین ایران و
آمریکا را به ضرر منافع اقتصادی خود میدانند. آنها حاضر نیستند که ایران
قوی و مقتدر در منطقه ظاهر شود.
اگر بخواهیم درمورد رابطه ایران و آمریکا درست قضاوت کنیم، خود آمریکا هم در این رابطه به لحاظ اقتصادی ضرر میکند اما نسبت به ما کمتر؛ ببینید چقدر هزینه صرف میکنند که مثلا امنیت عبور نفت از تنگه هرمز را تامین کنند. این ابتداییترین هزینهها برای دولت آمریکاست. اگر بخواهیم یک نسبت درست بین 400 میلیارد دلار تولید نا خالص داخلی ایران و ضرری که ایران از قطع رابطه متحمل میشود داشته باشیم آمریکا یکچهلم این ضرر را به خاطر تولید ناخالص داخلی بیشتر و اقتصاد بزرگتر متحمل خواهد شد. به این معنا که آمریکا با 16000میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی کمتر ضرر تحریمها را احساس خواهد کرد.
رابطه یا مذاکره با آمریکا یک تابوی بزرگ شده است. آیا میتوانیم با آمریکا مذاکره و ارتباط برقرار کنیم؟
برقراری ارتباط با آمریکا اگر براساس فرمول برد-برد باشد،
هیچ ایرادی در این ارتباط نمیبینم، بزرگان نظام معتقد هستند شرایط
برقراری رابطه بین ایران و آمریکا وجود ندارد ولی هیچگاه قرار نبود تا ابد
بین ایران و آمریکا قطع رابطه باشد. ما با حفظ عزت ملی خود میتوانیم با
آمریکا هم ارتباط داشته باشیم. اکنون سی و چند سال از قطع رابطه ایران و
آمریکا میگذرد.
ما میتوانیم با حفظ عزت ملی و اقتدار در مقابل غربیها به
گفتوگو بنشینیم. بالاخره ایران هم حق دارد براساس منافع خود تصمیماتی
اتخاذ کند؛ چراکه نباید ادامه یک روند هزینه سنگین را برای ما داشته باشد.
الان ظاهرا بیشترین سود را کشورهای همسایه عربی ما به لحاظ اقتصادی از این
قطع رابطه بردهاند. تا ابد که نمیشود روابط بین ایران و آمریکا برقرار
نباشد. ما امروز میخواهیم کشور را به سمت توسعه پایدار پیش ببریم، مسلما
نیاز ما به توسعه روابط با دیگر کشورهای دنیا براساس احترام متقابل و با
اتکا به حفظ منافعمان است.
با توجه به موانعی که ایجاد شده، آنهایی که میگفتند تحریمها کاغذپاره و بیاثر است باید پاسخگو باشند. ما در سال 74 یک تورم بسیار محدود و لحظهای داشتیم که به دلیل سیاستهای تعدیل اقتصادی بود که بعد کنترل شد. سال 74 رسید به 49 درصد و سال 76 به 17 رسید، ما اکنون سه سال است که تورم در کشورمان به بالای 30 درصد رسیده است. این تورم در جامعه دارد نهادینه میشود. اگر نخواهیم شغل ایجاد کنیم، اگر نخواهیم تورم را پایین بیاوریم مزیتهای تولید داخلی را از دست خواهیم داد. دیگر تولید ملی معنی پیدا نمیکند. اکنون در کشورما اشتغال کاذب و دلالی حکمفرما شده است. بالاخره اینها همه مسئولیت رئیسجمهور است، یک رئیسجمهور پیدا شده و شجاعتش را دارد که اصل مشکل را که در سیاست خارجی است تا حدودی حل کند، عدهای در داخل به وی میتازند و کارشکنی میکنند.
به نظر شما در 3 ماه آینده بخشی از تحریمها مرتفع خواهد شد؟
البته اگر آقای دکتر روحانی با این شجاعت کارش را پیش ببرد میتواند در سه ماه آینده بخشی از تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران را لغو کند. اگر تندروهای داخلی و خارجی بگذارند آقای روحانی به وعدهها و شعارهایی که به مردم داده است عمل کند، بخشی از مشکلات عمده حل واعتماد عمومی جلب خواهد شد.
شما به عنوان کسی که در کمیسیون آب و کشاورزی آقای روحانی حضورداشتید واز کسانی هستید که به خاطر داشتن سوابق بسیار زیاد اجرایی در وزارت کشاورزی با مشکلات اقتصاد کشاورزی ایران آشنا هستید، به نظرتان چرا نتوانستیم برخلاف وعدههای دولتها در تولید گندم و برنج خودکفا شویم؟ خودکفایی اصلا در ایران امکانپذیر است؟
ما باید واقعبین باشیم امکانات تولیدی ما بسیار محدود
است. این تبلیغاتی که امروزعدهای مطرح میکنند و اتفاقا کارشناس نیستند و
حتی اطلاع کافی درمورد اقتصاد ندارند. میگویند که ایران توانایی تولید
غذای یک میلیارد انسان را دارد، در بهترین شرایط موجودایران چنین قابلیتی
ندارد. ما در بهترین حالت اگر سالی 30 یا 40 میلیارد دلار سرمایهگذاری
کنیم، میتوانیم 900گرم ماده خشک تولیدی را به دو کیلو افزایش دهیم. این
نهایت پتانسیل ما در تولید داخلی کشاورزی است. با توجه به منابع محدود آب
در کشور تولید برنج در غیر از مناطق شمالی کشور امکانپذیر نیست. ما
محدودیت بسیار زیادی در کشور به لحاظ منابع آب و خاک و حتی پوشش گیاهی را
داریم. دادن وعده تولید غذای یک میلیارد نفر یک وعده درست محسوب نمیشود.
در سال 91 احمدینژاد با 11 میلیارد متر مکعب بیلان منفی آب زیرزمینی برای 33 میلیون نفر غذا تولید شد. درحالی که در سال 84 با 5میلیارد متر مکعب بیلان منفی برای43میلیون نفر غذا تولید شده بود. آمارهایی که به مردم داده شد، نادرست بود واین اطلاعات نباید باعث نتیجهگیری غلط برای ما شود. ما پتانسیل کشاورزیمان محدود است نمیتوانیم این مشکلات را حل کنیم. بنابراین تولید همه محصولات کشاورزی اصلا امکانپذیر نیست دولت احمدینژاد وقتی روی کار میآید میگوید ما در چهار سال آینده در برنج، گندم و..... خودکفا میشویم درحالی که اصلا این چنین امکانی برای ما وجود ندارد. سال گذشته میزان خودکفایی ما 44درصد بوده است و56 درصد غذا وارد کشور کردهایم. خودکفایی در زمینه تمام محصولات کشاورزی اصلا درست نبوده و یک حرف غیرکارشناسی است. دلیل مطرح کردن این بحثها این است که مردم بدانند روحانی چه چیزی را تحویل گرفته است.
با این اوصاف چه محصولی برای تولید در کشور ما دارای مزیت اقتصادی است؟
تولیدات باغی برای شرایط فعلی ایران مزیت بیشتری دارد. البته باید بدانیم که کارگر ما یک وقتی از ما یک دلار میگرفت دهه 70 یا دهه 60 الان حدود 12 دلار با دلاری 3000 تومان یعنی مزیت نیروی انسانی مان را از دست دادهایم . فقط به لحاظ توپوگرافی و تنوع ژنتیکی است که میتوانیم ادامه دهیم. ما بخشی از کالاهای اساسی را برای بهداشت خاک و نیاز اساسی باید تولید کنیم.
دو سال تا انتخابات مجلس دهم باقی است. اگر جناح اعتدالگرا و اصلاحطلب بخواهند به روحانی کمک کنند، باید حضور قوی در انتخابات مجلس در دو سال دیگر داشته باشند. نظر شما چیست؟
نه الزاما؛ اگر مجلس به منافع ملی فکر کند، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. هر کسی اگر به منافع ملی کشور توجه داشته باشد میداند که باید و الزاما از دولت حمایت صورت گیرد. شکست روحانی یعنی شکست همه، متاسفانه کلمهای که در این سالها در ایران گم شده است، منافع ملی است. چرا دولت احمدینژاد مورد حمایت روشنفکران قرار نگرفت؟ جوابش فقط یک کلمه است این دولت فقط منافع سیاسی و جناحی یک گروه خاص را دنبال میکرد. شعارهایشان هم بیشتر پوپولیستی بود. اگر همه گروهها شعارشان وخط مشیشان منافع ملی کشور باشد بسیاری از مشکلات حل میشود.
با وجود این مشکلات آیا امیدی به موفقیت اقتصادی آقای روحانی وجود دارد؟
دولت تدبیر و امید با سیاست اعتدالی خود موفق خواهد شد. وضع مردم بهتر خواهد شد. منابع سرمایهای کشور مدیریت خواهد شد. با تدبیر از تبدیل به بازار مصرف کالاهای بیکیفیت چین رهایی خواهیم یافت. آنها دارند تصمیم میگیرند که در مقابل نفت چه کالایی به ما بدهند، این استعمار جدید است. مشکل ما در کشور بیتوجهی به منافع ملی در بزنگاههاست. آقای روحانی کارش سخت است اما او و تیمش مصمم هستند با سیاستهایی که بهویژه در حوزه اقتصاد برنامهریزی کردهاند وضعیت را از این حالت خارج و به سمت بهبود شرایط اقتصادی سوق دهند و در این رابطه با تعامل با مجلس میتوانند این سیاستها را تسریع کنند.
با توجه به سوابق شما و حضورتان در وزارت جهاد کشاورزی چالشهایی که آقای حجتی به عنوان وزیر با آن روبرو است را چه چیزهایی میدانید؟
هر دولتی موظف بود، برای 6 ماه آینده بعد از خودش مایحتاج
مردم را تامین کند. کود، بذرو..... تامین نشده است. ما برای کشت پاییزه
کود و بذر نداریم. دامداریها خوراک دام ندارند و مشکلاتی که شاید بتوان
گفت ما هیچ ذخیرهای برای 6 ماه آتی امسال نداریم. آقای حجتی از
وزارتخانهاش فقط یکسری ساختمان تحویل گرفته است حتی نیروی کار در وزارت
جهاد کشاورزی موجود نیست درحالی که تعداد زیادی فارغالتحصیل بیکار کشاورزی
داریم. نیروها جایگزین نشدهاند.
آقای حجتی فقط وارث چند ساختمان خالی و نیروی کار فرسوده است که چالشها و مشکلاتی را در مسیر کار خود احساس میکنند. ملت باید بدانند که افزایش قیمتها علتش فعالیت دوره آقای روحانی نیست. در کنار مسائل کوتاهمدت تامین سرمایه و مشکل تامین آب چالشهای بزرگ بلندمدت دولت روحانی است که جز با جذب سرمایهگذاری نمیشود کار کرد. بنابراین نیاز است که دیپلماسی فعالی داشته باشیم.