مردی که در حمایت از خواهرش شوهر او را به قتل رسانده بود، در حالی به اتهام شرکت در نزاع دستهجمعی محاکمه شد که همسر عقدی مقتول گفت راضی به قصاص برادر هوویش نیست.
به گزارش خبرنگار ما، متهم که سعید نام دارد، پنجسال قبل در جریان نزاع، شوهرصیغهای خواهرش را به قتل رسانده بود.
کرمی، نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد گفت: متهم سال 87 به جرم قتل مردی به نام فتاح بازداشت شد و در تحقیقات نیز به قتل اعتراف کرد هرچند متهم سه سال قبل در دادگاه کیفری شعبه 71 محاکمه و به قصاص محکوم شد اما به خاطر مجازات شرکت در نزاع رای صادره نقض شده و بهعنوان نماینده دادستان تهران میگویم دادسرا بر نظر خود درخصوص اتهام شرکت در نزاع برای متهم ایستاده و درخواست صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه، متهم در جایگاه حاضر شد او اتهام شرکت در نزاع را قبول کرد و گفت: مقتول و هفتنفر دیگر به سمت من حمله کردند. چارهای نداشتم مگر اینکه مقتول را با چاقو بزنم.
متهم درباره قتل هم گفت: فتاح، شوهر صیغهای خواهرم بود اما اصلا با هم خوب نبودند و هر روز دعوا میکردند، روز حادثه من اصلا در جریان درگیری نبودم وقتی به خانه خواهرم رفتم دیدم دخترانم گریه میکنند و حال خوشی ندارند، خواهرم هم صورتش خونی شده بود، بیرون آمدم و دیدم برادرم چاقو خورده و مادرم هم دستش زخم شده است. سراغ فتاح رفتم و گفتم چرا این کار را کردی؟ متوجه شدم مشکلش با خواهرم به خاطر پول پیش خانهاش است و به بنگاه رفته و گفته خواهرم باید خانهاش را ترک کند. به فتاح گفتم نباید این کار را بکنی، هر اتفاقی افتاده باشد باید صحبت کنی نه اینکه به خانه بروی و زنت را کتک بزنی، اینطور که نمیشود زندگی اداره کرد. خیلی عصبانی بود گفت همه شما را میزنم و میکشم من نمیگذارم کسی در این خانواده سالم بماند. چیزی نگفتم و دوباره به سمت خانه خواهرم رفتم در راه دیدم حدود هشتنفر آدم ایستادهاند و میخواهند به من حمله کنند فتاح هم بود و درگیری را او آغاز کرد. من یک ضربه بیشتر به او نزدم افراد دیگری هم در درگیری بودند که چاقو داشتند. آنها هم به فتاح چاقو زدند اما من مقصر شناخته شدم. با این حال نتوانستم ادعایم را ثابت کنم و به قصاص محکوم شدم و حکم هم تایید شد اما قسمتی که مربوط به نزاع دستهجمعی بود نقض و همین هم باعث شد من به این شعبه بیایم.
متهم در مورد اینکه تا به حال برای جلب رضایت اقدام کرده یا نه گفت: خانواده فتاح گفتند اول خانواده من باید رضایت بدهند چون برادر و مادرم زخمی شده و از برادران فتاح شکایت کرده بودند، گفتند اول شما رضایت بدهید بعد ما این کار را میکنیم، مادرم هم که از قصاص من میترسید قبول کرد و خیلی سریع رضایت داد اما آنها زیر حرفشان زدند و گفتند رضایتی در کار نیست و تو باید قصاص شوی.
در این هنگام قضات از همسر فتاح که بهعنوان قیم فرزندش در دادگاه حاضر شده بود، خواستند در صورتیکه امکانش وجود دارد رضایت دهد. این زن گفت: من خودم دختر کوچکی دارم که به سختی او را بزرگ میکنم و میدانم بچه را بیپدر، بزرگکردن چقدر سخت است به همین خاطر هم نمیخواهم متهم قصاص شود و در دادگاه هم گفتم اگر پدرشوهر و مادرشوهرم رضایت بدهند من هم این کار را میکنم. هنوز هم میگویم دوست ندارم دختران متهم بیپدر شوند و حاضرم رضایت بدهم و دیه بگیرم تا آینده دخترم را تامین کنم.
مادر متهم نیز با درخواست گذشت از این زن گفت: متاسفانه ما پولی نداریم که به شما بدهیم من حقوق شوهر مرحومم را میگیرم و با آن زندگی خودم را تامین و دو دختربچه پسرم را بزرگ میکنم و هیچ چیز ندارم که بفروشم و پول بدهم. چندین جا رفتم که وام بگیرم دختران بدبخت پسرم را بردم تا وضعیت این بچهها را که هنوز به سن نوجوانی هم نرسیده و دارند پیر میشوند، ببینند و دلشان به رحم بیاید و وام بدهند گفتند نمیشود قتل عمد است و هرطوری شده باید خودتان پول را بپردازید من روزهای آخر عمرم است و پسرم هم در زندان. این دو دختر در حال نابودی هستند اگر قبول کنی رضایت بدهی پسرم کار میکند و دیه را میپردازد.
بعد از پایان دادگاه هیات قضات برای صدور رای پرونده وارد شور شدند.