«لوان جاگاریان» سفیر روسیه در تهران میگوید: در ایران این تصور وجود دارد که حکومت در روسیه منحصرا براساس رهبری دوجانبه «پوتین-مدودف» پایهگذاری شده است. چنین برداشتی یک توهم و بخشی از تبلیغات ضدروسی است که در جهت برهمزدن ثبات سیاسی در داخل کشور و ضربهزدن به مواضع آن در عرصه بینالمللی صورت میگیرد. هم ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری کنونی و هم دمیتری مدودف، رییسجمهور سابق و نخستوزیر فعلی روسیه از سوی مردم و در جریان انتخاباتی دموکراتیک برگزیده شدند.
روزنامه «شرق» قصد داشت تا با جاگاریان مصاحبهای حضوری داشته باشد اما چنین امکانی فراهم نشد و در عوض سفیر ترجیح داد تا به سوالات روزنامه پاسخ کتبی دهد، آنچه میخوانید پاسخ سفیر روسیه به سوالات «شرق» است:
نظر مسکو درباره روند پرونده هستهای ایران چیست؟موضعگیری روسیه درخصوص مساله حلوفصل برنامه هستهای ایران قاطع است. ما معتقدیم حلوفصل درازمدت این مساله باید بر اساس اصل به رسمیت شناختن حق ایران در توسعه برنامه هستهای صلحآمیز باشد. البته بعد از روشنشدن همه ابعاد این برنامه و کنترل قابل اطمینان و همهجانبه آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم از نظر کرملین حایزاهمیت است.
در جریان چند دور مذاکرات هستهای با ایران، گروه «1+5» میانجیگران بینالمللی، همواره موضعگیری واحد مورد توافقی دارد. هدف همه اعضای این گروه یکی است: حلوفصل سیاسی- دیپلماتیکی اوضاع پیرامون برنامه هستهای ایران، بر اساس اصول مرحله به مرحله و عمل متقابل. به همین دلیل هم ایران و هم گروه «1+5» باید به اقداماتی در جهت جلب نظر طرف مقابل بر اساس اصولی که در جریان دورهای قبلی مذاکرات به دست آمده، انجام دهند.
چرا نیروگاه اتمی بوشهر هنوز فعال نشده است؟در مساله راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر، برای ما مساله مهم امنیت است. تنها پس از آنکه بارها کار تمامی سیستمها مورد آزمایش قرار بگیرد، نیروگاه به صورت کامل شروع به فعالیت خواهد کرد. امیدواریم که این مساله بهزودی تحقق پیدا کند.
آینده روابط روسیه و ایران را چگونه میبینید؟همکاری روسیه- ایران جنبههای مختلفی دارد. ما درصدد توسعه همه جهتگیریها، از جمله در زمینه اقتصادی هستیم. امیدواریم که در پایان سالجاری موفق شویم تا بر روند منفی در کاهش حجم مبادلات بازرگانی فایق آییم.
روسیه و آمریکا چه توافقاتی برسر بحران سوریه داشتهاند؟موضوع سوریه امروزه جایگاه برتری در دستور کار بینالمللی دارد. طرف روسی خواستار توقف هرچه سریعتر خشونتها از سوی همه طرفین درگیری در جمهوریعربی سوریه و تحقق کامل مفاد بیانیه ژنو مصوبه نشست «گروه اقدام» درخصوص سوریه در تاریخ 30 ژوئن سال 2012 است. در این رابطه در تاریخ هفتم ماه می سالجاری در زمان سفر جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا به مسکو، توافقاتی با طرف آمریکایی درخصوص تشکیل کنفرانس بینالمللی بدون هیچگونه پیششرطی صورت گرفت. هدف اصلی کنفرانس آتی «نشاندن طرفین مناقشه سوریه بر سر میز مذاکره» است.
در شرایط کنونی اصلیترین وظیفه روشنشدن مساله ترکیب شرکتکنندگان درنشست آتی است. دولت سوریه بهطور دقیق اعلام کرده است که در این کنفرانس شرکت خواهد کرد. اکنون لازم است موضعگیری از سوی مخالفان دولت هم دقیقا همین باشد. ضمن اینکه ضروری است توجه شود که علاوه بر «ائتلاف ملی نیروهای انقلابی و مخالفان سوریه» که در «خواسته اولتیماتوم وار» برای برکناری بشار اسد از سمت ریاستجمهوری با یکدیگر متحد هستند، سازمانهای دیگری نیز وجود دارند که در داخل سوریه فعالیت دارند. این سازمانها شامل کمیته هماهنگکننده ملی و سازمان کردهای سوریه و چندین ساختار دیگر هستند. آنها میخواهند نمایندگی همه طرفداران خود در کنفرانس را به نام خود داشته باشند، برای اینکه گروه خاصی از شهروندان سوری را در پشت سر خود دارند و حاضر نیستند تا در اصول تند حاکم بر «ائتلاف ملی نیروهای انقلابی و مخالفان سوریه» شریک شوند.
یکی از مسایل مهم دیگر، مساله شرکت نقشآفرینان خارجی است. یکی از مسایل کلیدی، مشکل حضور ایران در این نشست است. ما بر شرکت ایران در کنفرانس سوریه اصرار داریم، بهخصوص به این دلیل که نمایندگان همه کشورهای دارای نفوذ بر هریک از طرفین مناقشه سوریه بدون استثنا باید در این نشست شرکت داشته باشند. ایران، بدون تردید، از جمله کشورهای بسیار مهم در این بین بهشمار میرود. این مساله درخصوص شرکت عربستان سعودی دراین کنفرانس نیز صادق است.
لازم است به چند عامل موثر در ممانعت از برگزاری این کنفرانس بینالمللی نیز اشاره شود. تصمیم اتحادیه اروپا درخصوص عدم تمدید تحریم ارسال سلاح برای مخالفان در سوریه بسیار ناامیدکننده بود. بر اساس حقوق بینالملل، ارسال سلاح برای طرف غیردولتی در مناقشه داخلی یک کشور، اقدامی غیرقانونی بهشمار میرود. این مساله شامل پیشنویس قطعنامههای یکجانبه و غیرواقعبینانه مورد بررسی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد هم میشود که اقدامات مقامات دمشق را محکوم کرده است. قطعنامه مشابهی اخیرا در شورای حقوق بشر سازمان ملل مورد تصویب قرار گرفته است.
آیا موشکهای اس-300 به سوریه فرستاده شده است؟روسیه در حال اجرای قراردادهایی است که مدتها قبل در مورد فروش تسلیحات نظامی تدافعی با طرف سوری منعقد کرده و قصد ندارد تا سلاحهایی را بهغیر از توافقات قبلی به این کشور بفروشد. فروش سامانههای موشکی اس-300 به سوریه هم برای ایجاد ثبات در وضعیت منطقه است و امکان دخالت از خارج در این مناقشه را از بین میبرد.
آینده روابط روسیه و آمریکا را چگونه میبینید؟در مرحله کنونی میتوان به فعالسازی تماسها بین مسکو و واشنگتن درخصوص طیف وسیعی از روابط، چه دوجانبه و چه بینالمللی اشاره کرد. بعد از انتخابات ریاستجمهوری که در سال 2010 در هردو کشور برگزار شد، دستور کار روابط روسیه و آمریکا شامل یکسری نقاط مشکلساز بود: فقدان درک مشترک در مساله سامانه دفاع ضدموشکی، تا حدودی ضعف مشارکت در زمینه مبارزه با مواد مخدر، برخوردهای متفاوت در حلوفصل مناقشه سوریه، گفتوگوها در زمینه برنامه هستهای ایران و کره شمالی و دیگر مسایل. در حال حاضر درخصوص اکثر این مسایل روسیه و آمریکا اگرچه هنوز با یکدیگر به توافق نرسیدهاند، ولی فعالانه تلاش میکنند تا نقاط مشترکی پیدا کنند.
طبق ارزیابی دیپلماتهای بلندپایه، این امکان بعید نیست که مشارکت روسیه و آمریکا بهزودی وارد سطح جدیدی شود. تبادل پیامهای اخیر بین روسای جمهوری دو کشور که شامل برخی پیشنهادات در عرصه اقتصادی و سیاسی، از جمله مسایل مربوط به ثبات راهبردی، تروریسم، سپر موشکی و سوریه است، گویای این مساله میباشد. علاوه بر این، در آینده نزدیک قرار است سه ملاقات شخصی بین روسای جمهوری دو کشور صورت گیرد که باز هم گویای علاقهمندی مشترک دو طرف به گفتوگو با هدف رسیدن به نتیجه است.
دیدارهای تقریبا شخصی بین سرگئی لاوروف و جان کری، وزرای امور خارجه (تاکنون شش دیدار ظرف سه ماه گذشته) و نتیجه این مذاکرات به ویژه درخصوص مشارکت در حلوفصل بحران سوریه در سطح بینالمللی، نیز قابل توجه است. ضمن اینکه به نظر ما صحبت تنها بر سر فصل جدیدی از همکاری روسیه و آمریکا در مسایل خاورمیانه نیست، بلکه به احتمال زیاد، ابزار تازهای پیدا شده که پاسخگوی منافع هردو کشور در تمایل برای کمک به روند حلوفصل مسالمتآمیز مناقشه سوریه است. روسیه و آمریکا مبتکر نخستین کنفرانس ژنو درخصوص سوریه در سال گذشته بودند که منجر به امضای بیانیهای شد که به عامل کلیدی برای حلوفصل این مناقشه تبدیل شد. در سالجاری دو کشور همه تلاش خود را بهکار بستهاند تا هر دو طرف مخاصمه، چه نمایندگان رسمی دولت سوریه و چه رهبران مخالفان پراکنده را مجبور کنند تا در جریان دومین کنفرانس ژنو، بر سر میز مذاکره بنشینند.
آیا قرار است در آینده نیز روسیه با همان فرمول پوتین – مدودف اداره شود؟امروزه در میان جوامع خارجی، از جمله، با توجه به موضوع، در ایران، این تصور وجود دارد که حکومت در روسیه منحصرا بر اساس رهبری دوجانبه «پوتین-مدودف» پایهگذاری شده است. بسیاری حتی از این صحبت میکنند که این «رابطه دوجانبه» دیگر در ساختار سیاسی روسیه ریشهای محکم یافته و دیگر سیاستمداران را که گویا روسیه را به راه توسعه دموکراتیک سوق میدهند از «عرشه هدایت کشور» بیرون رانده است.
در اینجا میخواهم تاکید کنم که چنین برداشتی یک توهم و بخشی از تبلیغات ضدروسی است که در جهت برهم زدن ثبات سیاسی در داخل کشور و ضربهزدن به مواضع آن در عرصه بینالمللی صورت میگیرد. هم ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری کنونی و هم دمیتری مدودف، رییسجمهور سابق و نخستوزیر فعلی روسیه از سوی مردم و در جریان انتخاباتی دموکراتیک برگزیده شدند. و این واقعیت که شهروندان روسی بیشترین آرا را به آنها دادند، مظهر اعتماد به این رجال سیاسی و گویای درستی خطمشی انتخابشده از سوی آنها چه در امور داخلی و چه در مسایل خارجی است.
واضح است که در طول کار مشترک چندین ساله در سمتهایی چنین مهم، بین پوتین و مدودف، ارتباط قابل اعتماد محکمی به وجود آمده است که این امکان را به آن دو میدهد تا وظایف دولتی پیشرویشان را بهطور موثر انجام داده و بهتدریج روسیه را به موقعیت رهبری جهانی سوق دهند. البته مسلما چنین مسالهای به مذاق بسیاری در غرب خوش نیامده و چنین واکنشهایی دقیقا از همینجا ناشی میشود.
روسیه مدعی مبارزه با فساد مالی در داخل است. این پروندهها به کجا رسیده است؟در رابطه با مساله فسادمالی و فقدان آزادیهای شهروندی در روسیه باید بگویم که به نظر من این مشکلات هم در بسیاری از موارد از سوی ناظرانی که درصدد بزرگ جلوهدادن مشکلات روسیه در جهت منافع خاص خویش هستند، دامن زده شده است. بله، مسلما در حال حاضر در کشور ما بسیاری، از جمله در سطح مقامات بلندپایه، از مشکلات مربوط به فسادمالی و رشوه در جامعه و اجرای سیاستی در جهت ریشهکن کردن این «پدیده شوم» صحبت میکنند. ولی شما یک کشور را نام ببرید که درگیر این مشکل نبوده و در حال مبارزه با آن نباشد.
مساله مهم آن است که روسیه در این مسایل درجا نزده و دایما در حال تکمیل مکانیسمی برای به حداقل رساندن فساد مالی موجود در ساختارهای دولتی و البته سایر ساختارهاست. استعفاهای هر از چندگاهی یکبار و برکناری برخی مقامات از سمتهای بالای خود که ما امروزه شاهد آن هستیم، دقیقا گویای وجود و موفقیت تحقق برنامه دقیق برای سالمسازی دولت ما و برخورد کاملا جدی رهبران روسیه برای حل این مشکل است. در عین حال، مبارزه با فساد مالی در روسیه، مبتنی بر یک پایه و اصول حقوقی محکم است.
فدراسیون روسیه از مرکزیت نقش هماهنگکننده سازمان ملل متحد و همکاری بینالمللی در مساله مقابله با فساد مالی حمایت میکند. کشور ما از جمله نخستین شرکتکنندگان و تصویبکنندگان کنوانسیون سازمان ملل علیه فساد مالی است.
فدراسیون روسیه عضو کنوانسیون شورای اروپا در زمینه کیفر حقوقی در ازای فساد مالی و مطابق با آن، عضو گروه کشورهای مخالف فسادمالی است که در چارچوب همکاری با دفتر سازمان ملل در مبارزه با مواد مخدر و جنایات در چهار طرح مشترک ضدفساد مالی تامین مالی شده و موسس مشترک و اعطاکننده مالی آکادمی بینالمللی ضدفساد مالی محسوب میشود. مقابله با فسادمالی همچنین یکی از اولویتهای نمایندگی روسیه در «گروه 20» است.
همچنین بسیار مهم است یادآور شد که 21 سپتامبر سال 2012 در چارچوب یازدهمین نشست بینالمللی سرمایهگذاری «سوچی-2012» منشور مبارزه با فساد مالی تجارت روسیه و «نقشه راه» برای تحقق آن مورد تصویب قرار گرفت. این اسناد از سوی جامعه کارشناسان بینالمللی با بازتاب مثبتی مواجه شد.
برخی معتقدند روسیه دچار یک رکود فرهنگی شده و دیگر از نامآوران گذشته دراین کشور خبری نیست؟در رابطه با مساله توسعه فرهنگی روسیه میخواهم در همینجا اشاره کنم که اظهارات شما درخصوص رکود در این زمینه در مجموع با واقعیات موجود مطابقت ندارد.
امروزه در کشور ما نویسندگان، کارگردانان، بازیگران، موسیقیدانان و هنرمندان بسیاری وجود دارند که آثار آنها سزاوار احترام و توجه بسیار فراوان است. بله، ممکن است مقایسه آنها با افراد نابغهای مانند چخوف، تولستوی، داستایفسکی و تارکوفسکی مشکل باشد، ولی حتی این افراد برجسته هم همیشه در میان همزمانان خویش مورد درک واقع نمیشدند و تنها بعد از گذشت زمان بهطور شایسته مورد قدردانی قرار گرفتند.
در همین رابطه احتمالا چنین سوالی هم عجیب به نظر میرسد که چرا امروزه در ایران شخصیتهای برجستهای همچون فردوسی، حافظ، منوچهری، طبری، بیرونی، مسعودی و دیگران دیده نمیشوند. به عقیده من، در این قبیل مسایل نمیتوان از اصل تشابه سفت و سخت استفاده کرد، چرا که دقیقا هنر در همه زمینههای ظهور آن سنگ قیمتی است که تنها منعکسکننده دوران معاصر خویش نیست، بلکه در حقیقت شکلدهنده صفحهای از تاریخ تمدن هم محسوب میشود. بنابراین بهتر است نسلهای آینده در مورد دستاوردها یا ناکامیها در این زمینه قضاوت کنند.
درخصوص همکاری دوجانبه در این عرصه نمیتوانم به تاریخ 24-20 ماه می سال جاری اشاره نکنم که روز فرهنگی اصفهان در سنت پترزبورگ برگزار شد و به همین دلیل میخواهم از مقامات این دو شهر «خواهرخوانده» و به ویژه از کنسولگری روسیه در اصفهان تشکر کنم. من معتقدم که ما باید چنین ابتکارعملهای سودمندی را گسترش دهیم و در فکر اقدامات مشابه نظیر برگزاری روز فرهنگی ناحیه آستاراخان در استان گیلان باشیم.