فرارو- یک کارشناس مسائل مصر گفت: «ارتش می خواهد اخوان را در روندی فرسایشی قرار دهد تا به تدریج دچار ریزش
نیرو گردد. با توجه به اهمیت عامل زمان، به نظر می رسد ارتش بتواند دست
بالاتر را داشته باشد و کمتر دچار شکاف و دودستگی شود، اما چنانکه گفتیم
این نکته به معنای پایان کار اخوان نیست.»
دکتر سیدعبدالامیر نبوی، کارشناس مسائل مصر و عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات علمی و فرهنگی، در گفتگو با فرارو گفت: «پس از اقدام ارتش مصر علیه مرسی و برکناری وی گمانه زنی های مختلفی درباره آینده سیاسی این کشور صورت گرفته است.»
وی ادامه داد: «برخی ناظران با توجه به جایگاه ممتاز و منزلت بالای ارتش در جامعه مصر، حمایت فرماندهان ارتش از تظاهرات میلیونی علیه مرسی و واکنش حمایت آمیز کشورهایی مانند عربستان و امارات متحده عربی نتیجه می گیرند که احتمال عقب نشینی ارتش اندک است و این اخوان المسلمین و گروههای هم پیمان با آن هستند که بایستی خود را با شرایط جدید تطبیق دهند.»
وی افزود: «در مقابل عده ای دیگر با توجه به سابقه طولانی مدت فعالیت های سیاسی اخوان و تجربه تاریخی – تشکیلاتی آن معتقدند در نهایت این ارتش است که باید دست به عقب نشینی بزند؛ زیرا علیه یک دولت قانونی و دموکراتیک کودتا کرده است. اینان به خصوص به توانایی اخوان در لشگرکشی خیابانی طی روزهای اخیر تاکید می کنند.»
نبوی گفت: «چنانچه به صحنه سیاسی مصر از منظری دیگر نگاه شود شاید بتوان نتیجه دقیق تری گرفت. واقعیت آن است که در صحنه سیاسی فعلی بازیگران گوناگونی با گرایشهای مختلفی وجود دارند؛ از احزاب و گروههای سیاسی با سابقه یا جدید التاسیسی مانند الوفد، الغد، النور و الدستور گرفته تا گروههای اثرگذار اما غیرسازماندهی شده ای مانند جوانان انقلاب 25 ژانویه و جنبش تمرد.»
وی ادامه داد: «در میان این بازیگران، فقط دو بازیگر از ویژگی های مهم و نسبتا مشترکی برخوردارند که بقا و اثرگذاری آنها را در صحنه سیاسی مصر همواره تضمین کرده است: یکی ارتش و دیگری اخوان المسلمین؛ چه آنکه هر دو نهاد دارای انسجام سازمانی، منابع مالی، روابط خارجی و توانایی بسیج گسترده نیرو در زمانی اندک هستند. البته ارتش در مورد ویژگی های یادشده فعلا از توانایی های بالاتری برخوردار است.»
این کارشناس مسائل مصر افزود: «لذا با توجه به نکات یادشده به نظر می رسد مانند گذشته هیچ یک نمی تواند دیگری را به طور کامل حذف کند و صحنه سیاسی مصر در میان مدت و بلند مدت بار دیگر از رهگذر چانه زنی و مصالحه میان این دو نهاد رقم خواهد خورد.»
پژوهشگر ارشد مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه خاطرنشان کرد: «همانگونه که اشاره شد فعلا اخوان موضع ضعیف تری در مقایسه با ارتش دارد؛ به ویژه آنکه ارتش اقدام خود علیه دولت مرسی را با توجه به تظاهرات گسترده و تحصن جنبش تمرد سامان داد و پس از انقلاب 25 ژانویه به خاطر رویکرد خاص خود نسبت به فرایند انقلاب از وجهه بالاتری نیز برخوردار شد.»
وی ادامه داد: «در اینجا آنچه اهمیت می یابد آن است که کدام یک طی هفته های آینده بتوانند انسجام میان اعضای خود را بیشتر حفظ کنند. اخوان برای تحقق این امر ناچار است که هرچه سریعتر نتیجه بگیرد و از طولانی شدن مدت مقابله با ارتش و دولت موقت جلوگیری کند تا مانع از خستگی و ناامیدی اعضاء شود. به همین دلیل هم فراخوان هواداران برای تظاهرات مستمر در قاهره صورت گرفته و هم تهدید به تشکیل ارتش آزاد مطرح شده است.»
وی افزود: «در مقابل، ارتش می خواهد اخوان را در روندی فرسایشی قرار دهد تا به تدریج دچار ریزش نیرو گردد. با توجه به اهمیت عامل زمان، به نظر می رسد ارتش بتواند دست بالاتر را داشته باشد و کمتر دچار شکاف و دودستگی شود، اما چنانکه گفتیم این نکته به معنای پایان کار اخوان نیست.»
نبوی درباره احتمال بروز جنگ داخلی در مصر گفت: «پس از انقلاب 25 ژانویه وقوع تحولات و رویدادهایی چند این گمان را پدید آورده که مصر به سمت جنگ داخلی پیش خواهد رفت. وقوع رویدادهایی در شبه جزیره سینا یا گروگان گیری و اخاذی از گردشگران و همچنین ائتلاف اخوان المسلمین با سلفی ها که سبب شد درگیری میان مسلمانان و قبطی ها از یکسو و سلفی ها و شیعیان از سوی دیگر در مصر پس از انقلاب شدت یابد، همگی مواردی هستند که ناامنی را به ذهن متبادر می کند و اتفاقا دولت مرسی به دلایل گوناگون نتوانست در زمینه برقراری امنیت اقدامات موثری انجام دهد.»
وی یادآور شد: «تا پیش از انقلاب 25 ژانویه گزارشی از درگیری وسیع میان شیعیان و اهل سنت، مشابه آنچه در ماه گذشته رخ داد، گزارش نشده بود؛ کما اینکه برخورد سلفی ها با قبطی ها همواره با واکنش سریع نیروهای امنیتی کنترل می شد.»
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه ادامه داد: «لذا شدت یافتن این رویدادها و ناتوانی دولت مرسی از کنترل این گونه وقایع سبب شد جامعه مصر با نگرانی تحولاتی از این دست را دنبال کند؛ چنانکه نوع رابطه اخوان با حماس و تجزیه سودان به دو کشور نیز بلافاصله بر افزایش نگرانی ها در داخل مصر دامن زد.»
وی افزود: «شهروندان مصری همواره با نگرانی مسائل و اخبار اینچنینی را دنبال می کنند و همین امر بخشی از نارضایتی ها نسبت به عملکرد دولت مرسی در زمینه امنیت اجتماعی را پدید آورده بود.»
نبوی تصریح کرد: «در عین حال نباید از پیشینه تمدنی و توان فرهنگی کشور مصر غافل شد که اتفاقا بر اساس تکثر فرهنگی در این کشور پدید آمده است. از سوی دیگر نهاد ارتش با منزلت بالای اجتماعی همواره خود را حافظ استقلال، ملیت و تمامیت ارضی کشور دانسته و کوشیده است هرگونه اقدام جدایی خواهانه و تجزیه طلبانه را کنترل کند.»
وی ادامه داد: «از این رو به نظر می رسد مسئله تجزیه طلبی و جدایی خواهی وجود نخواهد داشت و سیر این کشور به سمت جنگ داخلی نیز کنترل شود. همچنین بایستی توجه داشت که با توجه به پیامدهای تحولات سوریه، شرایط منطقه ظرفیت بروز یک جنگ داخلی دیگر را ندارد.»
پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه افزود: «البته بخشی از بدنه اخوان در واکنش به تحولات دو هفته اخیر رادیکالیزه می شود و ممکن است دست به اقدامات مسلحانه بزند، ولی بعید است نتیجه بخش باشد و مورد حمایت داخلی یا خارجی قرار گیرد.»
نبوی گفت: «چنانچه به تجربه اخوان در دوره های سرکوب ناصر و سادات توجه شود، نتیجه می گیریم رهبران اخوان در این موارد سیاست احتیاط و شکیبایی را با هدف کاهش آسیب ها و یافتن فرصت مناسب در پیش خواهند گرفت.»
وی در پایان تصریح کرد: «وقوع رویدادهای هفته های اخیر بیشتر ناشی از نامناسب بودن فضای اقتصادی کشور مصر، وخیم تر شدن وضعیت معیشتی مردم و همچنین آثار طبیعی تحولات مهم و سرنوشت ساز سیاسی در این کشور است که مهم ترین آن انقلاب 25 ژانویه و کنار زدن دولت مبارک بود. همین عوامل نشان می دهد که دولت موقت نیز مسیر دشواری در پیش رو دارد.»