فرارو- محمد نوین؛ نظام جمهوری اسلامی ایران در انتخابات روز بیست و چهارم خرداد به دو چیز نیاز دارد. یکی شرکت گسترده مردم پای صندوق رای و دیگری احیای کارآمدی و کارایی.
با شرکت شهروندان پای صندوق رای جمهوریتاش استوار خواهد شد. با احیای کارآمدی و کارایی اسلامیتاش بر خواهد نشست. بدون این هر دو چانهزنی و پای میز مذاکره نشستن با جهان بسی سخت و ناشدنی خواهد بود. همچنان که اگر این هر دو نباشند، شعار الگو بودن این نظم به عنوان یک نظم بیبدیل برای دیگر ملتها عبث خواهد بود.
بر این قرار است که میتوان تشخیص داد که نامزد نظام کیست؟
کسی که بتواند شهروندان را پای صندوق رای کشاند. نور امید را در دل آنان زنده گرداند. بدانها یادآور شود که رایشان ارزش دارد و این رای محفوظ خواهد بود؛ نخستین جرقه را خواهد زد و مردم با اعتماد به تغییر و اصلاح جان گرفته و به حرکت در خواهند آمد.
اما بازگرداندن اعتماد مردم کار دشواری است که هر کس بتواند این موهبت را به چنگ آورد و از قِبل آن بر مشکلات بتازد، اولین گام را برای کاندیدای نظام بودن بر داشته است.
اجماع میان نیروها و ایجاد توازن میان آنها و استفاده کردن از تمام ظرفیتها و استعدادها، شاید تنها راهی باشد که اعتماد در مسیر آن احیا میشود. چرا که تنها توازن میان نیروها است که راه را بر بیعدالتی و پایمال شدن حق فردی و گروهی میبندد و امیدها را شعله ور میکند. توازن و تعادل نیروهای سیاسی و اجتماعی، ضامن حق اقلیت و اکثریت خواهد بود و بازگردان و نشاندن حق بر سر جای خود، زایش اعتماد را در پی دارد.
از سوی دیگر نظام در زمانه عسرت اقتصادی خویش به فردی نیازمند است که کارآمدی و کاراییاش را از جزئیترین امور تا پیچیدهترین امور بازیابی کند. فردی که در بستری بدون تنش و درگیری به پیش رود و بستر را برای مبارزه با روحیات سخت شده (بیقانونی، مقدسمآبی، رانتخواری، دلالی و...) مهیا کند.
کارآمدی و کارایی و بهره وری مهمترین ایدههایی است که میتواند تنظیم کننده هر سیاستی اعم از اقتصادی و سیاسی در مقطع کنونی برای نظام باشد. در افق این ایدهها است که باید سیاستها سنجیده شوند تا با تکیه بر عمل و تمرکز بر حل مسئله و مشکل، از تنگنای بحرانهای کنونی بیرون جهید.
از این رو است که نامزد نظام در شرایط کنونی در سلک میانهروها است و بر جبین داغ میانهروی دارد. او در پی تقویت خردجمعی است و از تکروی و تندروی به شدت پرهیز میکند و خوب میداند برای غلبه بر مشکلات معیشت و جیب خالی مردم باید در متنِ آرام حرکت کند و نه در حاشیه پر تنش.
چرا که راه اقتصاد در ایران از سیاست میگذارد و بدون کوتاه کردن دست مفسدان و رانتخوران و بدون ریشهکنی کلونیِ چرک منفعتطلبان که مانع تغییرات اساسی اقتصادی هستند، نمیتوان اقتصاد ایران را به روند طبیعی باز گرداند.
درست در اینجا است که کلونی چرک منفعت طلبی، نامزدی برای خود دارد که فرسنگها از نامزد نظام بودن فاصله دارد. نامزد نظام، در افق عملگرایی به تحقق آرمانها و ارزشها میاندیشد و نامزد منفعتطلبان، در افق ارزشها، تامین کننده منفعت باند خود خواهد بود.
گذر از این مقطع تاریخی جز با هماهنگ کردن بالا و پایین و همراستا کردن منافع بالا و پایین حاصل نمیشود. بدین سبب نامزد نظام کسی است که میان بالا، آنان که در قدرت اند و پایین، آنان که بیرون از قدرت اند، توازن برقرار کند!
و اين امر كار عارف و اصلاح طلبها را بسيار دشوار مي كند
البته اين موضوع تنها مي تواند كار جليلي را راحتتر كند و دقيقا اين همان چيزيست كه نظام مي خواهد