مجید جلالی- ورزش و سياست رابطه عجيبي با هم دارند. اين دو مقوله از هم جدا هستند اما در عين حال چنان به يكديگر ربط پيدا ميكنند كه گويي از روز نخست با هم زاده شدند.
اما انتظار ورزش از عالم سياست چه ميتواند باشد جز نگاه خاص به اين پديده؟
پيش از اين به شخصه نگاه مثبتتري به تغييرات بنيادين در ورزش داشتم مخصوصا فوتبال.از اين رو تنها مربي ليگ برتر بودم كه در نامهاي به رئيسجمهور از وي مدد خواستم براي نجات دادن فوتبال.
آن روز احساس كردم براي برون رفت از اين وضعيت بايد دست به كار شد، از اين رو در نامهاي جامع خواستار تغيير نگاه به پتانسيل سرمايه ايراني شدم.
آن روز مجيد جلالي ديد كه در حق مربيان بومي اين مملكت اجحاف ميشود از اين رو از دومين شخص مملكت درخواست كمك كرد، اما حاصل چه بود؟
نه جوابي، نه تغييري در روند ناصواب مديريت فوتبال و نه هيچ چيز ديگر.
هشت سال قبل فكر ميكردم ميتوان از رئيسجمهور براي حل بخشي از معضلات فوتبال كمك خواست اما وقتي آن بيتفاوتي را ديدم ديگر دلسرد شدم.
هرگز پاسخي براي آن نامه نگاشته نشد و بدتر از آن موج بياعتمادي به مربي ايراني فزوني بيشتري گرفت.
بنابراين مهمترين خواسته فوتباليها از رئيس دولت يازدهم ميتواند يك چيز باشد؛ گوش جان سپردن به گلايه دلسوزان اين رشته.
مگر قرار ما حمايت از كار و سرمايه ايراني نبود؟ بنده در آن نامه از آقاي احمدينژاد درخواست كردم نوع نگاه مديران فوتبالي را تغيير دهد.
در آن برهه فضا به گونهاي بود كه گويي مربيان ايراني هيچ سهمي در پيشرفت فوتبال ندارند و اين اتفاق در حالي رخ ميداد كه اكثر موفقيتهاي بزرگ فوتبال ايران توسط مربيان بومي صيد شده بود.اما متاسفانه نه توجهي به نامه بنده شد و نه تغييري در نوع نگاه ما به مربيان وطني حاصل شد.
اما رئيسجمهور آتي ميتواند تغييرات را خيلي سريع نهادينه كند. امروز مشكل فوتبال ما علاوه بر امور سخت افزاري (مثل چمن مناسب) عدم توجه به تربيت مربي كارآزموده است.
دولت ميتواند بستري را فراهم كند تا مديران فوتبالي و از همه مهمتر متخصص در راس امور گماشته شوند.
همين يك كار باعث ميشود روند بهينهسازي مربيان ايراني تسري پيدا كند. اينكه مديران ما براي در امان ماندن از گزند انتقادات سراغ گزينههاي خارجي بروند مشكلي از مشكلات فوتبال را حل نميكند.در طول دوازده دوره ليگ برتر كه 150 مربي خارجي به ايران آمدند چه تغييري در روند فوتبال ما حاصل شد؟
همانطور كه در بخشهاي ديگر، شعار حمايت از سرمايه ايراني مطرح است، ميشود در فوتبال هم چنين شعاري را عملياتي كرد و در اين بين چه كسي كار آمدتر از شخص رئيسجمهور؟
البته اينها همه منوط به اين است كه رئيس دولت بعدي همه اين حرفها را بشنود. اينكه ما بنويسيم و بگوييم اما تغييري به وجود نياید، تنها موجب دلسردي ميشود.
منبع:
تهران امروز