روزنامه آرمان نوشت:
ثبتنام کاندیداهای ریاستجمهوری شروع شد و در این میان هر روز از اردوگاه اصولگرایان خبری میرسد که کاندیدای دیگری به تعداد افرادی که اعلام حضور میکنند اضافه شده است. هرچند اصولگرایان اعتقاد داشته باشند که وزن سیاسی و کیفیت این افراد بالاست اما حقیقت آن است که نمیتوان از این نکته چشم پوشید که تلاش اصولگرایان برای رسیدن به وحدت هنوز ثمری نداشته است.
عماد افروغ در این گفتوگو با تمام خوشبینی اعلام میکند فضای انتخاباتی خاصی را شاهد خواهیم بود و برای اثبات مدعایش ما را به اتفاقات چند روز آینده حواله داد تا معلوم شود پیشبینیهایش درست بوده است:
ثبتنامهای ریاستجمهوری هم شروع شد اما چیزی تغییر نکرد. فضای سیاسی و انتخاباتی بالاخره کی شکل میگیرد؟
هنوز برای قضاوت زود است. باید تا روهای آخر ثبتنام صبر کرد. مشکل این است که بیش از برنامهمحوری، فردمحور هستیم. اعتقاد دارم پیش از آنکه افراد (از هر گروه و دستهای) بخواهند مطرح بشوند، این عقلانیت و برنامهریزی و تجربه متراکم تاریخی است که باید مطرح باشد. آرزو دارم به رشدی برسیم که از نگاه شخصی افراد گذر کنیم و به شرایط معطوف و مبتنی بر عقلانیت و علم تکیه بزنیم. بعد از تایید ثبتنامها میتوان فضای انتخاباتیتری را شاهد باشیم. هرچه جلوتر برویم، شور و نشاط و تحرکها بیشتر میشود و فضای انتخاباتی شکل میگیرد.
بعد از بیش از 30 سال از عمر انقلاب شما تازه میگویید کاندیداها برای حضورشان باید به عقلانیت تکیه بزنند؟
این اعتقاد من است و همواره هم تلاشم بر آن بوده روی اینگونه مسائل فعالیت کنم. باید از کسانی که کاندیدا میشوند، پرسید آیا با آسیبشناسی دقیق از مسائل خبر دارند یا خیر؟ اگر روزی گذشته را دریافتیم، میتوانیم علمیتر صحبت کنیم.
روند ثبتنامها را تا اینجا چگونه ارزیابی میکنید؟
جامعه عقلانیتر شده است. از طرف دیگر شورای نگهبان هم کار بسیار مثبتی را انجام داد و اعلام کرد قرار است از کاندیداها برنامه بگیرند تا مشخص شود هر کاندیدایی با چه رویکردی قرار است، حضور بیابند. برخی افراد آمدهاند و ثبتنام کردهاند اما مطالبه برنامه از سوی شورای نگهبان واقعا ستودنی است. همیشه برایم سوال بوده که مکانیزمهای تائید صلاحیت شورای نگهبان چیست و بر چه اساسی کسی را رد میکند. اینکه قرار است از این به بعد برنامه ارائه شود را به فال نیک میگیرم. این تصمیمگیری نشانه عقلانیت بیشتر شورای نگهبان است. در این بین رسانه در افزایش عقلانیت سهمی اساسی دارند. نخبگان برنامهها را به نقد بگذارند و در رسانهها روی این برنامهها کار بشود.
اینها همه بایدها هستند. در مورد شرایط الان بگویید.
اعتقاد دارم تنها راه این است که قدرت رسمی به قدرت و توان عمومی مردم محدود بشود و نهادهای مدنی باید روی آن نظارت کنند. شرایط الان بهگونهای است که این اتفاق به تنهایی نخواهد افتاد چراکه نیازمند کمک و یاری همه است.
تعدد کاندیداهای اصولگرایان را ناشی از چه میدانید؟
متاسفانه اتفاقی که افتاده این است که همه میخواهند احساس تکلیف کنند. اولین پرسش از این افراد باید این باشد که با چه برنامهای قرار است حضور پیدا کنند. در مورد تعدد کاندیداهای اصولگرایان، قبول دارم که تعدد آنها خیلی زیاد شده است اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که وزن کیفی اصولگرایان خیلی بیشتر شده است. فکر میکنم بعد کیفیتی جامعه در کاندیداهایی که تاکنون اسمشان مطرح است نمود دارد.
از طرف دیگر هنوز نمود حزب در کشور جا نیفتاده است. احزاب ریشهدار نیستند. البته تا زمانی که اقتصاد ما اقتصادی نفتی است، مادامی که قائل به تمرکز قدرت هستیم و همچنین مادامی که از تجربه متراکم سیاسی استفاده نمیکنیم، نمیشود توقع داشت اینگونه اتفاقات پیش نیاید.
رابطه قدرت- ثروت در فضای جامعه تشدید میشود، هرکس به دنبال آن است که قدرت را در دست بگیرد. احزاب باید در فضایی شکل بگیرند که اقتصاد رانتی وجود نداشته باشد. اتفاقا باید عکس این مسئله وجود داشته باشد و دولتها به مردمشان وابسته باشند. واقعیت این است که اگر جریانیتر و بسامانتر پیش برویم، شاید حالتی بینابین را شاهد باشیم. نه بهگونهای خواهیم شد که تنها دو حزب داشته باشیم و نه شرایط طوری باشد که افراد بدون درنظر گرفتن جایگاههای مردمی و سیاسیشان فقط بخواهند ثبتنام کنند.
مسئله سهمخواهی مطرح است یا آنکه بعد از دولتهای نهم و دهم اصولگرایان خودباوری بیشتری پیدا کردهاند؟
قبول دارم، این شرایط وجود دارد اما ای کاش قبل از احساس تکلیف برای مردم احترام قائل بشویم و به جای تکلیف برنامه داشته باشیم. یعنی این احساس تکلیف به سمتی برود که برای مردم برنامه داشته باشد نه آنکه نگاه تکلیفگرا به مردم داشته باشد و بخواهد بر اساس تکلیف به مردم نگاه کند. نکته اساسی که اهمیت دارد این است که جامعه ما قطبی است. این وجه در اقتصاد، در قدرت دولتی، عرصه مدنی و... خودش را نشان میدهد. اگرکسی بناست کاری انجام دهد باید این قطبی بودن را مد نظر قرار بدهد.
فکر میکنید در روزهای پیش رو تغییری شاهد خواهیم بود؟
روزبهروز که به انتخابات نزدیک میشویم تکثر محدودتر میشود، تعدادی از کاندیداها خود به خود کنار میروند. توقع برنامهای مردم هم باعث خواهد شد که برخی دیگر از شخصیتها که برنامهای در اختیار ندارند، کنار زده بشوند. بخشی دیگر از کانالهای صلاحیت عبور نمیکنند. خود به خود تعداد محدود میشوند. هرچند باور آن سخت است اما به شخصی خیلی خوشبین هستم و میدانم به یاری خداوند شرایط خوبی را پیش روی خواهیم داشت. نگاه عقلانی که در حال حاضر وجود دارد، تلاش میکند از سیاستزدگی و بیاخلاقی عبور کنیم. امیدوارم و یقین هم دارم این اتفاق خواهد افتاد و فضای بهتری را شاهد خواهیم بود.
دولت فعلی اجماع کل اصولگرایان بود اما همین الان اصولگرایان خودشان نقدهای جدی بر جریان دولت دارند. با این حساب چگونه میتوان به انتخاب مجدد اصولگرایان اطمینان کرد؟
واقعا هیچ ضمانتی نیست. مقالهای در سال 83 نوشتهام و مسائل را توضیح دادم که فضا به سمت یکسویه شدن میرود که این فضا هم ناقوس دیکتاتوری است. بعد از آن هم در نطق پیش از دستور مجلس تمام این اتفاقات را پیشبینی کردم. وقتی میتوان ضمانت داد که ما وظیفه نقادی روشنفکری را فراموش نکنیم. زمانی چک سفیدامضا میدهم که تمام اندیشمندان ما ادای وظیفه کنند و از مشاهده مشکلات عبور نکرده و اطلاعرسانی کنند. جمهوری را با سیاستهای خودشان در معرض خطر نگذارند. تیغ تیز نقد همواره باید بالای سر مسئولان باشد.