فرارو- در میان تمام سوال های بی پاسخ از زمان بمبگذاری ماراتون بوستون، بزرگترین سوال این است: چرا القاعده حملات بیشتری مشابه آنچه در بوستون رخ داد را اجرایی نکرده است؟
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از واشنگتن پست، القاعده طی 12 سال گذشته تلاش کرده تا حملاتی را اجرایی کند که از نظر گستره و مقیاس با حادثه یازده سپتامبر برابری کند یا از آن فراتر باشد. این گروه تندرو مجموعه ای از توطئه ها را برای فرستادن هواپیماهای ربوده شده به ساختمان کتابخانه لس آنجلس، فرودگاه هیثرو و ساختمان هایی در قسمت مرکزی لندن داشته اند. این گروه تلاش کرد هفت هواپیمای مسافربری با دستکم یک هزار و 500 مسافر را بر فراز اقیانوس اطلس منفجر کند. گروه های یمنی القاعده تلاش کردند پرواز 253 هواپیمایی نورث وست بر فراز دیترویت را منفجر کند. آنها همچنین قصد داشتند با بمب های ساعتی مخفی شده در کارتریج یک پرینتر، هواپیماهایی به مقصد آمریکا را منفجر کنند.
هیچ یک از این حملات موفقیت آمیز نبودند. در مورد مسئله دیترویت القاعده موفق شد که از خطوط دفاعی عبور کرده و بمب را به داخل هواپیما ببرد اما بمب به درستی عمل نکرد. اما در دیگر موارد توطئه پیش از اجرایی شدن، مهار شد. واقعیت این است که آمریکا از یازده سپتامبر تاکنون توانسته شرایط را برای تروریست ها سخت تر کند.
بنابراین چرا القاعده باز هم اصرار دارد که شانس خود را امتحان کند؟ چرا این شبکه تروریستی اصرار دارد به جای حملات کوچکتری مانند آنچه در بوستون رخ داد، حملاتی با تلفات بسیار را اجرایی کند؟ مسلماً حملاتی مانند حمله بوستون راحتر اجرایی می شوند و شناسایی و ممانعت از بروز آنها دشوارتر است.
حملات کوچکتر هم می تواند برای فلج کردن یک کشور موثر واقع شود. به یاد بیاورید که چگونه یک مرد و یک پسر نوجوان در حملات اکتبر 2002 توانستند با یک سری حملات تک تیراندازی، مناطقی در واشنگتن را در وحشت فرو ببرند. اجرای حملاتی از این دست در واشنگتن، نیویورک و دیگر شهرهای آمریکا برای القاعده نیز آسانتر خواهد بود. حملاتی که می تواند با ترور اعضای کنگره یا شهروندان بی گناه همراه باشد یا انفجارهای مهیبی را در مناطق شهری به دنبال داشته باشد.
تصور کنید که بمب هایی به طور همزمان در نقاط مختلف شهر، در مراکز خرید منفجر شود یا انفجارهایی مانند انفجار بوستون طی چندین روز و چندین هفته در شهرهای مختلف آمریکا ادامه داشته باشد. واقعاً چنین اقداماتی چه تاثیری در پی خواهد داشت؟ القاعده می تواند از این طریق واشنگتن، نیویورک و بوستون را به بغدادی دیگر تبدیل کند.
اما طی یک دهه اخیر القاعده در چنین مسیری قرار نگرفته، چرا؟
یک توضیح احتمالی این است که شدت حملات یازده سپتامبر به نفع آمریکا تمام شد. القاعده با حمله به برج های دوقلو و پنتاگون و کشتن نزدیک به سه هزار نفر، حدود و استانداردهای خود را بسیار بالا تعیین کرده است. شاید این شبکه نگران بوده که اگر پس از یازده سپتامبر دست به یک سری حملات کوچکتر بزند، در جهان جهادی به ضعیف بودن متهم شود و این گمان شکل گیرد که القاعده دیگر قادر نخواهد بود دست به عملیاتی مانند یازده سپتامبر بزند.
هنوز مشخص نشده که دو بمبگذار چچنی که گفته می شود پشت پرده حادثه ماراتون بوستون بودند، از سوی القاعده آموزش دیده و مستقر شده باشند. اما اگر القاعده و گروه های متصل به آن مسئولیت این بمبگذاری را بر عهده بگیرند، سوالی که می ماند این است: آیا بوستون نقطه تحول القاعده است؟ آیا القاعده به طور داخلی تصمیم گرفته حملاتی کوچکتر از یازده سپتامبر اما با پیوستگی بیشتر را اجرایی کند؟ آیا حادثه بوستون نخستین بمبگذاری از سری بمبگذاری های القاعده خواهد بود؟
حتی اگر مشخص شود حادثه بوستون به توطئه القاعده صورت نگرفته، تاثیر این نمایش می تواند موجب تغییر استراتژی این شبکه شود. رهبران القاعده با دیدن پوشش خبری گسترده این انفجارها از سوی رسانه ها و مشاهده اینکه چگونه دو کودک با بمب های کوله پشتی خود در به تعطیلی کشاندن یکی از شهرهای مهم آمریکا موفق بوده اند، حال ممکن است به این نتیجه برسند که حملات کوچکی مانند بوستون می تواند همان تاثیری را داشته باشد که یک حمله چشم گیر با تلفات بسیار.
اگر چنین اتفاقی بیافتد، آمریکا با مشکل جدیدی روبرو خواهد شد. زیرا امکان ندارد که تمام نقاط کشور را به طور تمام وقت در مقابل شکل های مختلف حمله مصون نگه داشت. با این حال اگر بوستون نقطه اوج جنگ علیه تروریسم باشد، آمریکا با چالش های اطلاعاتی بیشماری روبرو خواهد بود.