مرد سي و هفت سالهيي كه متهم است اعضاي خانواده سه نفرهيي را به قتل رسانده است به زودي در برابر قضات دادگاه كيفري استان تهران حاضر ميشود تا به دفاع از خود درباره آنچه سوم دي ماه در خانهيي در جنوب تهران روي داده بپردازد.
كار رضا وقتي سختتر ميشود كه وي به جز پاسخگويي در برابر سوالات قاضي دادگاه درباره نحوه و چگونگي قتل بايد به تشريح ماجرايي بپردازد كه منجر به قتل اعضاي خانوادهيي شد كه وي از شش سال قبل با آنها در رفت و آمد بود.
كيفر خواست پرونده سه فقره قتلي كه به قتل خيابان ابوذر معروف است صادر شده و به زودي متهم براي بازگويي جنايتي كه سوم دي ماه امسال در خانه مقتولان رخ داد پاي ميز محاكمه قرار ميگيرد.
به نظر ميرسد رضا در دادگاه بايد درباره انگيزه سه فقره قتلي كه مهدي 10 ساله، حسين 35 ساله و شكوفه 35 ساله قربانيان آن بودند توضيح دهد كه يك ماجراي ناموسي بوده است.
اين پرونده كه در شعبه دهم بازپرسي دادسراي جنايي تهران مورد رسيدگي قرار گرفت در كمتر از دو ماه و دو هفته به مرحله صدور كيفر خواست انجاميده است.
رسوايي چگونه برملا شد؟ ساعت 15 ششمين روز از دي ماه سال جاري خبر كشف جسدي در طبقه دوم خانهيي در خيابان8 متري رضايي محله ابوذر به ماموران كلانتري 161 ابوذر اعلام شد.
ماموران اين كلانتري هم بلافاصله بازپرس كشيك قتل را در جريان موضوع قرار دادند. دقايقي بعد اكيپي از عوامل تشخيص هويت حفظ صحنه جرم و كارشناس پزشكي قانوني به همراه بازپرس سپيد نامه وارد قتلگاه شدند. فردي كه اين خبر را به پليس اعلام كرد برادر حسين يكي از مقتولان بود.
او كه تا چند روز قبل از اين حادثه در بيمارستان بستري بود به ماموران گفت: چند وقتي بود كه از برادرم بيخبر بودم چندين بار با منزلش و شماره همراهش تماس گرفتم اما خبري نشد، اين شد كه اعلام فقداني كردم و امروز هم به در خانهشان آمدم اما كسي در را باز نكرد.
از همسايهها كه پرسيدم گفتند كه چند شب پيش صداي جيغ از خانه شان شنيدهاند. اين شد كه قفل در خانه را خراب كردم. وقتي وارد شدم بوي تعفن به مشامم رسيد. به سمت كمد رفتم، در آن را كه بازكردم جسد خون آلود حسين را ديدم كه داخل يك پتو پيچيده شده بود.
تيم جنايي پس از شنيدن اظهارات برادر مقتول به جستوجوي خانه پرداختند و در ادامه جسد همسر و پسر مقتول را در حالي كه پتو پيچ شده بودند پيدا كردند. نشانههايي از وضعيت لباسهاي مقتولان، كارآگاهان را متوجه يك جنايت ناموسي كرد. با دستور قاضي سپيدنامه، بازپرس شعبه 10 دادسراي جنايي تهران، پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
تخته نرد، يك سرنخ كارآگاهان در جستوجو از همسايههاي مقتول پي به اين نكته بردند كه شب حادثه مقتول ميهمان داشته است. يكي از همسايهها به ماموران گفت: آن شب آقا حسين به در خانه ما آمد و از من خواست تا تخته نردم را به او بدهم. او گفت كه ميهمان دارد و فردا تخته را برايم پس ميآورد. اما اين همه ماجرا نبود زيرا كارآگاهان با بررسي گزارش پزشكي قانوني و آزمايشهاي پزشكي رد يك مرد ديگر را در اين ميهماني شبانه گرفته بودند. با كشف اين سرنخ كارآگاهان شناسايي و دستگيري ميهمان ناشناس را در دستور كار خود قرار دادند.
سرانجام با رد زني تلفن مقتول موفق به شناسايي مردي 37 ساله به نام رضا شدند كه پس از شناسايي براي انجام تحقيقات به اداره آگاهي منتقل شد.
رضا در ابتدا با طرح مسائلي همچون اينكه روز حادثه خارج از تهران بوده است سعي در انحراف مسير تحقيقات كارآگاهان داشت. او ابتدا مدعي شده بود كه در تاريخ سوم دي ماه براي بردن بار به شهرستان آمل رفته است. با اينكه آثار درگيري و چند زخم سطحي روي دستان او قابل مشاهده بود وي عنوان كرد كه در آمل از او زورگيري كردهاند.
در ادامه با استعلام از پليس آگاهي آمل مشخص شد ادعاي او كذب بوده و هيچ زورگيرياي در آن روز صورت نگرفته است. با مشخص شدن اظهارات دروغ متهم وي سرانجام در بازجوييها لب به اعتراف باز كرد و اين سه قتل را گردن گرفت.
او در اعترافاتش به ماموران گفت: شش سال بود كه با خانواده حسين آشنا بودم و رفت و آمد داشتم. آن شب قرار بود برايشان باري ببرم. شب به خانهشان رفتم و با هم شام خورديم و با حسين تا ساعت 12:30 تخته نرد بازي كرديم. شكوفه، همسر حسين براي خودش و شوهرش و مهدي پسرشان جا انداخت تا بخوابند و براي من هم در هال جا انداخت.
هنوز چند دقيقهيي نگذشته بود كه در جايم دراز كشيده بودم كه ديدم شكوفه پيش من آمده است. از او پرسيدم اينجا چه ميكني كه او درخواست غير اخلاقي از من كرد و من هم به درخواست او تن دادم. يك دفعه ديدم حسين با يك چاقو بالاي سر ما ايستاده است و ميخواهد مرا بكشد. بلند شدم و با هم درگير شديم. نفهميدم چه شد كه چاقو را از دست او گرفتم و چند ضربه به حسين زدم كه روي زمين افتاد بعد از اين مجبور شدم كه شكوفه و مهدي را هم به قتل برسانم.
بعد از اينكه جسد حسين را در كمد و جسد شكوفه و مهدي را لاي پتو پيچيدم از خانه فرار كردم. دادگاه كيفري استان تهران با دريافت كيفرخواست اين پرونده به زودي به تعيين وقت براي محاكمه متهم اقدام ميكند.
منبع: اعتماد