فرارو- محمد نوین؛ زنده باد بهار، زنده باد بهار، زنده باد بهار... محمود احمدی نژاد سه بار پشت سر هم گفت: "زنده باد بهار!" منظور احمدی نژاد کدام "بهار" است؟ بهار امسال، بهار پارسال یا بهار سالهای گذشته، شاید هم بهار سالهای بعد؟!
بهار پیش رو با دستگلهایی که دولت ایشانِشان بر عرصه مدیریت بر آب داده است، تعریف آنچنانی ندارد!
شاید هم ایشان نمادین- استعارهای -کنایی سخن رانده باشند، خواسته باشد که از بهاری دیگر سخن بگوید. مثلا بگوید چشم منظورش نرگس باشد! البته که این "بهار دیگر" اهمیت چندانی ندارد. چرا که "واقعیات" چیز دیگری میگویند.
در ثانی مگر "انسانها" (همانها که بهارشان نزدیک است!) مغز خر خوردهاند که که کردار را بی خیال شوند و به شعارهای پر طمطراق بنگرند؛ مگر نه اینکه گذشتگان گفتهاند که "حرف باد هواست" یا "دو صد گفته چو نيم كردار نيست!"
بهار اول، بهار آخر!بهار اول که محمود احمدی نژاد بر مسند قدرت نشست بسی بهارتر بود برای مردم، تا بهار آخری که باید با تاج و تخت قدرت وداع کند، یا تاج و تخت قدرت ریاست جمهوری را نامتعارف واگذرد و برود دنبال بهاران!
بنده قصد سیه نمایی ندارم، آمارها سیاه روز اند! تورم و تولید را بنگرید یا میزان بیکاری و سرمایه گذاری را محاسبه کنید (من عدد نمی دهم تا سوءتفاهم نشود، شما خودتان آمار رسمی که مراکز دولتی می دهند، بنگرید.) آن وقت دستتان میآید بهار داریم تا بهار و تومني صنّار توفير داره بهار تا بهار.
در جمع و تفریقهایتان میزان درآمد نفتی را هم در نظر آورید. درآمد نفتیای که در زمان دولت محمود احمدی نژاد نسبت به دولتهای قبل "افسانهای" بوده است.
پا از کفش اقتصاد که بیرون کنید، فرهنگ و سیاست و جامعه و اخلاق را بکاوید؛ خواهید دید که بهاری که محمود احمدی نژاد آمد با بهاری که میرود تا کجاها فرق میکند! ببیند "رکود تورمی" چگونه در این عرصهها هم رخنه کرده است. "ارزش"ها بی ارزش شدهاند و ارزش فروشان زیاد!
زنده باد زمستان!
من نمی دانم کدام بهار مد نظر رئیس جمهور است، اما کلاه را که قاضی میکنم، میبینم زنده باد بهار یک کنایه سیاسی-شبهعرفانی توخالی است، چرا که فرصتها برای دولت تمام شده است. این دولت هشت سال بر مسند قدرت بوده است و اکنون در این زمستان اقتصاد و سیاست باید "پاسخگوی" تصمیمات و نحوه مدیریت خود باشد!
حال اگر قائل به بیداری انسانها و بهار انسانها و پختگی عقل و شکوفایی انسان و انسانیت هستیم باید به محکمه قضاوت بیاییم تا شهروندها(انسانها) در زمستانی که برایشان با فرصت سوزی و مدیریت اشتباه رقم زدهایم، از ما حساب بکشند. نه آنکه فریاد بر آوریم که زنده باد بهار!
پس زنده باد زمستانی که دولت باید در آن پاسخگوی صدارت و "مدیریت ناکارآمد" خود باشد.
زنده باد زمستان، زنده باد زمستان، زنده باد زمستان!