فرارو- سفیر پیشین ایران در فرانسه معتقد است ایران، امروز در مصاف با امریکا به نقطه ای رسیده که باید بین دو راه تعامل و تقابل یک راه را انتخاب کند. وی در عین حال تاکید کرد که کلید حل تمامی مشکلات امروز ما در کشور در گرو روابط ایران و امریکا نیست.
به گزارش فرارو، روز گذشته نشست دیپلماسی ایرانی با عنوان "ایران و آمریکا؛ تعامل یا تقابل"، برگزار شد در این نشست تعدادی از تحلیلگران سیاست خارجی به بررسی روابط ایران و آمریکا پرداختند. صادق خرازی، صادق زیباکلام ، فواد ایزدی از سخنرانان این نشست بودند.
صادق خرازی، سفیر پیشین ایران در فرانسه و مشاور سید محمد خاتمی به عنوان میزبان این نشست در سخنرانی خود با عنوان "لزوم تصمیم گیری استراتژیک ایران در برابر آمریکا"، ضمن تحلیل انتخابات آمریکا گفت: «اوباما با قدرتی که در دست دارد، می تواند تحولاتی نوین در بستر مسائل داخلی و خارجی امریکا پدید آورد.»
خرازی با مطرح کردن ای سوال که " آیا سیاست خارجی امریکای چهار سال آینده در ادامه و استمرار سیاست خارجی دوره اول باراک اوباما خواهد بود؟"، افزود: «به زعم من با توجه به نشانه هایی که شاهد هستیم، سیاست خارجی دوره دوم باراک اوباما کاملا متفاوت با دوره اول ریاست جمهوری می تواند تعریف شود. اینک باراک اوباما در جایگاهی متفاوت از دوره نخست خود قرار دارد که به افزایش قدرت وی منجر خواهد شد؛ مسلماً وی نگران دور بعدی انتخابات خود و انتخاب مجدد خود نیست، بنابراین به راحتی می تواند تصمیم گیری کند.»
این دیپلمات برجسته دوران اصلاحات معتقد است ایران، امروز در مصاف با امریکا به نقطه ای رسیده که یا باید بین دو راه تعامل و تقابل یک راه را انتخاب کند. اگر ایران بخواهد منافع ملی خود را در نظر بگیرد در شرایط فعلی باید تصمیمات استراتژیکی گرفته شود که زودتر به هدف برسد. ایران به نقطه حساسی رسیده که برای منافع ملی و حیات ملی کشور بسیار تعیین کننده است.
خرازی در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: «در رابطه با مشکلات ما با آمریکا نباید فکر کرد که اگر امشب رابطه با امریکا برقرار شود، تمام مشکلات کشور حل خواهد شد. باید توجه داشت که اتفاقا اگر رابطه ایران با امریکا برقرار شود، ابتدای کار و آغاز مشکلات جدی از نوع دیگر خواهد بود. زدودن مشکلات، مطالبات و سوء تفاهم هایی که در طول زمان شکل گرفته اند، زمان طولانی نیاز خواهد داشت.»
صادق زیباکلام: سوال اصلی این است که علت تضاد ما با آمریکا بر سر چیست؟صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران دیگر سخنران این نشست بود. وی با بیان این که " سوال اصلی این است که علت تضاد ما با آمریکا بر سر چیست؟" اظهار کرد: «اگر کسی بگوید دشمنی با امریکا جهاد است و این مبارزه «دار الکفر» علیه «دارالاسلام» است من می توانم بفهمم. در واقع تنها استدلالی که از منطق درونی برخوردار است همین استدلال است که جمهوری اسلامی ایران برای ایستادگی در مقابل استکبار جهانی رسالت تاریخی دارد. هرچیز دیگری غیر از این گفته شود دچار مشکل و تناقض درونی می شود.» وی تاکید کرد که مبارزه با امریکا در ذات انقلاب اسلامی ایران نبود.»
این استاد دانشگاه تهران در ادامه سخنان خود به این مطلب اشاره کرد که در حل معضل ما با آمریکا اصولگرایان نمی توانند اقدام کنند. بنا به گفته وی؛ اگر اصولگرایان روزی بخواهند مشکل رابطه ایران و آمریکا را حل کنند در واقع خود را بی اعتبار می کنند. آنها چگونه می توانند پشت میز مذاکره با آمریکا بنشینند در حالی که سی و سال تنش زدایی با آمریکا را خیانت دانسته اند؟
زیباکلام معتقد است که حل تنش با امریکا "در گرو پیشرفت جنبش دموکراسی خواهی در ایران است". وی تاکید کرد اگر جنبش دموکراسی خواهی بتواند رشد کند و به اهداف خود برسد، مسئله تنش با آمریکا هم حل خواهد شد ولی اگر جنبش دموکراسی خواهی ناقص و ابتر بماند دشمنی ما با آمریکا هم تداوم پیدا خواهد کرد.
فواد ایزدی: ایران به فکر لابی در آمریکا باشدیکی دیگر از سخنرانان نشست، فواد ایزدی استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل امریکا بود. وی در سخنان خود از اهمیت لابی ایران در امریکا سخن گفت و عنوان کرد: «در داخل کشور ما زمانی که درباره رابطه با امریکا صحبت میشود عموما به اشتباه بر قوه مجریه امریکا متمرکز می شود. در حالی که در مباحث مذاکره ایران و امریکا حرف آخر را کنگره امریکا می زند. برای همین عدهای از مقامات هنگامی که سیگنالهایی را از دولت امریکا دریافت می کنند، وقتی به آن پاسخ می دهند می بینند که پاسخی دریافت نمی کنند چون که کنگره تصمیم گیر اصلی رابطه امریکا با ایران است.»
ایزدی سپس گفت: «سیستم حکومت امریکا به این گونه است که شبیه یک شرکت مشارکتی است. هر چه سرمایهگذاری بیشتر باشد سود آن نیز بیشتر است. ما چه در دولت اصلاح طلب چه در دولت اصول گرا، به دلیل عدم اشراف برنامهای برای این کار نداریم. اسرائیلیها که قدرت 70 ساله در امریکا دارند در این زمینه بسیار فعالیت کردهاند و برنامهریزی مفصلی دارند. لابی اسرائیل نمونه فعالیتهای آنها در این زمینه است. ایران نیز باید چیزی شبیه همین لابی را راه بیندازد.»
این استاد دانشگاه در ادامه به بحث مذاکره میان ایران و امریکا پرداخت و با بر شمردن دو نوع مذاکره خوب و بد اظهار کرد: «در مذاکره خوب ما باید آن افرادی که قابل رایزنی هستند را کشف کنیم و با آنها وارد مذاکره شویم تا در دولت اوباما تقویت شوند. مثلا خانم رایس نقدی بر سیاست بوش در قبال ایران چندی پیش نوشت که می گفت چرا بوش برای مذاکره با ایران پیش شرط گذاشت. یا مثلا دنیس راس نیز در نقدی که به سیاست بوش نوشته بود، او نیز میگفت که چرا بوش برای مذاکره با ایران پیش شرط گذاشت. البته هدف او این بود که مذاکرات به گونهای پیش برود که شکست بخورد.»
وی در سیاست اوباما قبال مذاکره با ایران را، همچون ریکرد دنیس راس سیاستی "برای شکست مذاکره" دانست و افزود: «میگوید مذاکرات شکست خورده و فشارها و تحریمها را تشدید کرده و اروپاییها را نیز در این رابطه همراه خود کرده است. اکنون راس به دنبال این است که مذاکره شود تا شکست بخورد تا به فکر حمله بیفتند. این همان مذاکره بد است.»
ایزدی در ادامه با انتقاد از سخنان یک مقام عالیرتبه ایران درباره مذاکره با امریکا اظهار کرد: یکی از مقامهای عالی رتبه ما گفت که ما می رویم مذاکره میکنیم، شد شد نشد هم نشد، این تحلیل اشتباهی است چرا که میتواند نتیجه آن جنگ باشد و چنین مذاکراتی برای ما هیچ سودی نخواهد داشت.»