فرارو- در هیاهوهای سیاسی و اقتصادی کنونی کشور، بسیاری از صداها شنیده نمی شوند. همیشه صداهای ضعیف در هیاهو ها گم می شوند، چه صدا از یک سیاستمدار باشد، چه یک تحلیلگر و چه یک شهروند عادی. مدتی است یک جانباز دفاع مقدس به رسانه ها پناه آورده تا صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان برساند. او میگوید نماینده قریب به 100 جانباز دیگر است که همگی مشکلی واحد دارند.
هفته گذشنه بود که امیر حسین خرم و علیرضا آجرلو، دو جانباز عزیز دفاع مقدس، با حضور در دفتر "سایت فرارو" نسبت به وضعیت خود و نحوه برخورد با آن ها در مراجع ذی ربط در امور جانبازان گلایه کردند.
آقای خرم این بار دوستش را هم با حود همراه کرده بود. آن ها با دست پر آمده بودند. با مدارکی برای اثبات حقانیت سخن خود و با نسخه ای از تمام مصاحبه های اعتراضی در رسانه های دیگر. مجموعه ای که نشان می داد که امیر حسین خرم برای رسیدن به حقی که مدعی آن است دست به دامن بسیاری از رسانه ها شده است، از کیهان گرفته تا اعتماد. مصاحبه هایی که هیچ یک نتیجه مطلوبی در بر نداشته است. با این حال، این دو عزیز، باز هم به کوشش خود ادامه داده اند و این بار دست به دامان "فرارو" شده اند. شاید که این بار سنبه پر زورتر باشد!
در این نشست دو ساعته، امیر حسین خرم و علیرضا آجرلو دردِ دل های زیادی داشتند. از درد ترکش گفتند تا درد برخوردهای خارج از عرف از سوی مقامات بنیاد جانبازان. آنها گلایه داشتند از وضعیت معیشتی خود، گلایه داشتند از این که بنیاد درصد جانبازی آن ها را کاهش داده است و آن ها را از دریافت حقوقی که مستحق آن اند محروم نموده است.
امیر حسین خرم و علیرضا آجرلو با سند و مدرک آمده بودند تا بگویند که درصد جانبازیشان توسط بنیاد جانبازان 20 و 25 درصد کاهش یافته است. آجرلو که ویلچر نشین بود و بدنش پر از ترکش و دندان هایش وضعیت ناراحت کننده ای داشت، براساس اسنادی که ارائه کرد، جانباز 70 درصدی بود که بنیاد آن را تا 50 درصد کاهش داده است. امیر حسین خرم نیز که در دفاع مقدس شیمیایی شده بود و جانباز اعصاب و روان است، اسنادی ارائه کرد که رقم جانبازی اش از 50 درصد به 25 درصد کاهش یافته است.
از سوی دیگر علیرضا آجرلو نیز از وضعیت اسفناک زندگی خود گفت. از این که نمی تواند در این شرایط سخت اقتصادی، زندگی خانواده اش را تامین کند. او عنوان کرد: «من نمی خواهم در رفاه باشم، اما باید نیاز زندگی ام برآورده شود، چرا باید در زندگی این قدر درد بکشم؟!» آجرلو گفت: «حاضرم همان حقوق 10 سال پیش را بگیرم ولی تورم هم مثل 10 سال پیش باشد.»
این دو جانباز دفاع مقدس لیست بلند بالایی ارائه کرده اند و مدعی اند که بنیاد جانبازان به افراد حاضر در آن لیست نیز ظلم کرده است. به گفته ی آنان، بنیاد تاکنون به هیچ کدام از اعتراض های رسانه ای آن ها واکنش نشان نداده است اما امیر حسین خرم مدعی است که بارها توسط افراد ناشناس به خاطر اعتراض هایش تهدید شده است. او اخراجش از بنیاد جانبازان را در همین راستا اعلام کرد.
بخش دیگر سخنان این دو جانباز گرامی دفاع مقدس به گلایه های آن ها از مقامات دولتی اختصاص داشت. آن ها عملکرد آقای مسعود زریبافان، رییس بنیاد جانبازان، را زیر سوال بردند و گفتند: «دردها را در بنیاد به چه کسی بگوییم؟ تابه حال هیچ کس نتوانسته است با آقای زریبافان مصاحبه کند. اصلا نمی شود ایشان را دید.» این دو جانباز به عملکرد رییس حراست بنیاد جانبازان شدیدا اعتراض داشتند و از مسئولان دولتی خواستند که عملکرد رییس حراست بنیاد را بررسی کنند.
علیرضا آجرلو از آقای محمود احمدی نژاد نیز انتقاد کرد. آجرلو گفت: «آقای رییس جمهور در تمام سخنرانی های خود از عدالت سخن می گوید، این "عدالت" چیست؟ آیا عدالت این است که آقایی پورشه سوار شود و چفیه بیندازد؟! آیا عدالت این است که یکی پولش از پارو بالا برود و دیگری گرسنه بخوابد؟! آقای احمدی نژاد! عدالت این نیست که فقط حرفش را بزنید. عدالت در عمل ثابت می شود. وقتی که شما رییس جمهور شدید حقوق من 300هزار تومان بود و الان یک میلیون و سیصد هزار تومان، ولی حالا هشت ام گرو نه ام است. آقای احمدی نژاد! ما جانبازی داریم که همسرش کلفتی می کند تا مخارج زندگی را تامین کند!»
آجرلو در ادامه، در خواست کرد که شرایطی مهیا شود تا بتواند با رییس جمهور دیدار داشته باشد. وی و خرم اعلام کردند که چند بار به دفتر رییس جمهور مراجعه کردند اما در آن جا برخورد بسیار بدی با آن ها داشته اند و اعتراض شان به جایی نرسیده است.
فرارو، از رییس جمهور محترم و رییس بنیاد امور جانبازان درخواست می کند تا غیرت مندانه به دردهای کهنه و جگرسوز این بازماندگان سرفراز دفاع مقدس رسیدگی کنند. این دو بزرگوار و سایر جانبازان عزیز، حق بسیار بزرگی بر گردن ما و نظام و مسوولان آن دارند. اینان از جان و سلامتی و رفاه خود و زن و فرزندشان گذشتند تا ما آسوده بمانیم؛ جبران از خود گذشتگی های اینان و درد و رنجی عظیمی که از صدمات جنگ کشیده و می کشند، این گونه پشت گوش اندازی ها و بی احترامی ها نیست!
از خدا و حساب و کتاب او در دنیا و قیامت بهراسیم!
ازردپاهادره هايت را...
فانوس دل هاي پريشان را
برشاخه هاي نخل مي پيچيم
بادست چوبي پرچمت راباز
درچنگ مي گيريم
درشعله باروت مي خوانيم:
ازگنج مدفونت
مشتي مدال ازسرب مارابس!
ايران درآتش!
1359