bato-adv
کد خبر: ۱۲۲۷۳۰

ناگفته‌هاي مخفيگاه صدام

تاریخ انتشار: ۱۳:۳۸ - ۲۸ مرداد ۱۳۹۱
فردی که ماه‌ها صدام را در حفره‌ای در مزرعه خود پنهان کرده بود، ناگفته‌هایی را درباره حضور 9 ماهه وی در حفره عنکبوت بازگو کرد.

به گزارش روزنامه آمریکایی "واشنگتن پست"، "علاء نمیق" تمایل زیادی برای صحبت کردن درباره این موضوع [پناه دادن به صدام پس از حمله آمریکا به عراق] ندارد. خیلی سخت است که درباره این موضوع صحبت کند. حدود یک دقیقه وی سرش را به علامت رد صحبت کردن درباره این موضوع تکان می‌دهد. سرانجام وی قانع می‌شود که صحبت کند و بدون توقف صحبت می‌کند.

در حالی که غرور در چشمانش موج می‌زند، گفت: من حفره را برای وی [صدام] حفر کردم.

"حفره عنکبوت" برای جهانیان نام آشنا است، حفره‌ای که در نزدیکی مزرعه نمیق قرار دارد و دیکتاتور سابق عراق در آنجا توسط نظامیان آمریکایی در روز 13 دسامبر 2003 دستگیر شد.

نمیق و برادر بزرگترش قیس، کمتر آشکارا درباره چگونگی کمک به صدام صحبت می‌کنند، فردی که 9 ماه نیروهای آمریکایی و عراقی به طور گسترده‌ای به دنبال وی برای بازداشتش بودند.

اما هم اکنون، در حالی که چای خود را در رستوران کوچکی که در کنار مزرعه‌اش افتتاح کرده، می‌نوشد درباره حفره عنکبوت صحبت کرد.

وی درباره چگونگی مخفی کردن صدام حسین گفت: وی [صدام] اینجا آمد و از ما درخواست کمک کرد و من پاسخ مثبت به درخواست وی دادم.

نمیق 41 ساله که لباس عربی بلندی به تن داشت، ادامه داد: وی به من گفت که ممکن است به دلیل پناه دادن به او بازداشت و شکنجه شود.

وی افزود: اما در سنت قبیله‌ای ما و احکام اسلامی، زمانی که کسی درخواست کمک کند، ما به او کمک می‌کنیم.

صدام حسین متولد روستایی در نزدیکی شهر تکریت است و زمانی که ارتش آمریکا به دنبال وی بود، صدام متقاعد شده بود که بهترین مکان برای پنهان شدن، پیش افراد قبیله‌اش است.

نمیق گفت که پس از بازداشت صدام، وی و برادرش قیس نیز بازداشت شدند و حدود شش ماه را در زندان ابوغریب سپری کردند.

نمیق به خبرنگار واشنگتن پست گفت: من همه چیز را به تو نمی‌گویم. روزی تمام چیزهایی را که می‌دانم خواهم گفت. شاید من کتابی بنویسم. شاید هم یک فیلم. اما من همه چیز را به تو نمی‌گویم.

وی گفت: پس از حمله مارس 2003 آمریکا به عراق، خانواده وی، به جابجایی صدام در  خانه‌های مختلف کمک زیادی کردند.

نمیق ادامه داد: صدام هرگز از تلفن استفاده نمی‌کرد و می دانست که آمریکایی ها به صدای وی گوش می‌دهند.

وی افزود: صدام به طور گسترده‌ای به مطالعه و نوشتن می‌پرداخت، شعر و نثر، نوشته‌های وی توسط نیروهای آمریکایی که اقدام به بازداشتش کردند، مصادره شد.

نمیق گفت: صدام برای همسر و دخترانش مطالبی را نوشت اما وی هرگز آنها را ندید. تنها بازدید کنندگان از صدام، دو پسرش عدی و قصی بودند که نمیق ترتیب ملاقات آنها با صدام را در سفرهای مخفیانه به مزرعه می‌داد.

صدام در زمانی که خود را پنهان کرده بود، سخنرانی‌های آتشینی را منتشر می‌کرد و از طرفدارانش می‌خواست که با آمریکا مبارزه کنند.

نمیق گفت که وی و برادرش سخنرانی‌های صدام را با ضبطی کوچک ضبط می‌کردند.

وی افزود: از آنجایی که می‌دانستیم آمریکایی‌ها صدای ضبط شده را آنالیز می‌کردند تا به محل اختفای صدام پی ببرند، حدود 10 مایل به سمت شهر سامرا رانندگی می‌کردم و در کنار جاده‌ای پارک می‌کردم و اقدام به ضبط صدای ترافیک عبوری از خیابان می‌کرد.

نمیق گفت: صدام می‌دانست که سرانجام روزی بازداشت و اعدام خواهد شد. در قلبش، می‌دانست که همه چیز اتفاق می‌افتد و وی دیگر رئیس جمهور نیست بنابراین وی، اقدام جدیدی را آغاز کرد، جهاد علیه اشغالگران. صدام هر آنچه که داشت حتی دو پسرش را در راه وطن قربانی کرد.

نمیق گفت: زمانی که در ابوغریب بوده، بازجوی زنی از وی بازجویی می‌کرد و بارها از وی پرسیده که سلاح های کشتار جمعی کجا مخفی شده‌اند و مکان پنهان شدن معاونان ارشد صدام کجاست.

وی افزود: سلول من در ابوغریب 24 ساعته تاریک بود و نگهبانان همیشه سلول من را مرطوب نگه می‌داشتند.

نمیق از ضرب و شتم‌های نگهبانان آمریکایی،‌ اعدام ساختگی و موسیقی کر کننده نیز سخن به میان آورد.

نمیق گفت: من توانستم حمله سگ‌ها و شکنجه را تحمل کنم اما توانایی تحمل صدای موسیقی کر کننده را نداشتم.

هنوز به طور کامل مشخص نشده است که مکان اختفای صدام حسین چگونه لو رفته است اما برخی رسانه‌ها اعلام کرده‌اند که قیس مکان پنهان شدن صدام را به نیروهای آمریکایی لو داده، موضوعی که وی شدیداً آن را رد کرده است.

صدام حسین در جاده‌ عوجا و در روستایی که در آنجا متولد شده بود، دفن شد. "حفره عنکبوت" جایی که وی در آنجا برای ماه‌ها مخفی شده بود نیز با بتن پر شده است.
برچسب ها: صدام مخفیگاه
bato-adv
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۸
لعنت خدا بر او که این همه جوان ایرانی و عراقی را به کشتن داد.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv