شقایق فراهانی بازیگر فیلم سینمایی "خنده در باران" ضمن تأکید بر علاقه خود به ایفای نقشهای مردانه، درباره بازیگر نقش مقابل خود گفت: بعضی نقشها جای کار به بازیگر نمیدهد، بر این باورم که اگر جای جلالیتبار رابرت دنیرو هم میآمد نقش همین بود و به همین شکل میشد.
عصر روز گذشته بیست و یکمین جلسه خانه فیلم فردوس با نمایش و نقد و بررسی فیلم "خنده در باران" برگزار شد. در این جلسه کاظم میرولیالله مدنی (تهیهکننده)، حبیب اسماعیلی (پخشکننده)، حسن قلیزاده (مدیر فیلمبرداری)، شقایق فراهانی (بازیگر) و محمدرضا لطفی(منتقد و مجری) حضور داشتند.
مدنی: نحوه فروش تابع شرایط است
در ابتدای این نشست محمدرضا لطفی گفت "خنده در باران" آخرین ساخته داریوش فرهنگ از موضوعی فانتزی بهره بردهاست که قصه اصلی آن جابجایی شخصیتهاست که بارها چه در ادبیات و چه در سینمای جهان و ایران به علت جذابیتهای این سوژه مورد استفاده قرار گرفته است، اما مشکل این فیلم در این است که اساس چنین فیلمهایی برپایه شخصیت است، اما در فیلمنامه بجای بهرهمندی از شخصیت با تیپ سروکار داریم و به همین دلیل در بعضی از صحنهها مخاطب وارد دنیای خیالی فیلم نمیشود.
وی با این توضیح خطاب به ولیالله مدنی ادامه داد: خنده در باران هدفش جذب مخاطب انبوه است، اما با نگاهی به آمار فروش میبینیم که فیلم از فروش مطلوبی برخوردار نیست، در آن سو وقتی به فروش بقیه فیلمها نگاه میکنیم میبینیم که این مهم در کل سینمای ایران سایه گسترانده و ما با یک ریزش شدید مخاطب روبرو هستیم.
مدنی در ادامه صحبتهای لطفی گفت: قطعا نحوه فروش تابع شرایط است، اما من با این حرف نمیخواهم ایرادات فیلم را توجیه کنم و بگویم که ما فیلم بینقصی ساختهایم و این شرایط بود که به ما لطمه زد. نه، قطعا در بخشی از آن ما مقصر هستیم و بخش دیگر به این برمیگردد که شاید هنوز مخاطب ایرانی با این جنس کارها ارتباط مستمر پیدا نکرده است و بخش دیگر هم مربوط به بحران مخاطب است که این روزها دامن سینمای ما را گرفته است.
او در ادامه در مورد اینکه چه چیز او را برای ساخت چنین فیلمی ترغیب کردهاست گفت: من مدتها بود که به این موضوع فکر میکردم که چرا ما در ایران کار تخیلی نداریم و همین موضوع را با آقای سهرابی فیلمنامهنویس کار درمیان گذاشتم و همین باعث شکلگیری نطفه فیلم شد و بعد از آقای فرهنگ دعوت به عمل آوردیم و در نهایت کار به ساخت چنین محصولی رسید.
شقایق فراهانی: همیشه دوست داشتم نقشهای مردانه بازی کنم
پس از پاسخ مدنی، منتقد برنامه با این توضیح که در این فیلم برای اولینبار در سینمای ایران در جابجایی شخصیتها شاهد جابجا شدن یک زن و مرد با یکدیگر هستیم، از شقایق فراهانی سوال کرد: فکر میکنید ما در سینمای ایران چقدر قادر هستیم تماشاگر را وارد دنیای خیالی یک فیلم فانتزی کنیم؟ که فراهانی در پاسخ گفت: به هر حال ما در جایی هستیم که تیزرهای ما هم دچار ممیزی میشود و ما سراغ سوژهای خاص رفتیم و خوشبختانه با تیم خوبی کار کردیم. همه همدل بودیم که کار را به بهترین نحو ممکن به سرانجام برسانیم و فکر میکنیم با تمام محدودیتها در همین حد هم واقعا شاهکار زدهایم!
در ادامه لطفی عنوان کرد: شما در این فیلم در مرحلهای از فیلم نقش یک مرد را ایفا میکنید که البته بازی شما در فیلم خوب است، اما به دلیل عدم پردازش صحیح توسط فیلمنامهنویس تلاش خوب شما در لحظاتی بیحاصل میماند، با این حال تلاش شما برای ارائه نقشی متفاوت مشهود است و سپس از فراهانی خواست تا درباره حال وهوای این بخش صحبت کند.
فراهانی هم در پاسخ گفت: من از بچگی عاشق فیلمهای مردانه بودم و همیشه دوست داشتم نقشهای مردانه بازی کنم و برای همین وقتی این فیلم پیشنهاد شد به شدت استقبال کردم و تمام تلاش خود را بکار بستم تا نقش را به بهترین نحو انجام دهم. چراکه معتقدم چنین نقشهایی برای یک بازیگر ممکن است یک بار پیش بیاید، برای همین ما به همراه کارگردان شروع به دور خوانی کردیم و انواع و اقسام راهها را رفتیم، از تقلید صدای آقای رادش تا دوبله صدای آقای رادش، اما در آخر به این نتیجه رسیدیم که باید تا میتوانیم به سمت رئالیته برویم و از غلو پرهیز کنیم.
قلیزاده: تهیهکننده را برای کار با دوربین دیجیتال قانع کردم
در ادامه این نشست لطفی خطاب به حسن قلی زاده گفت در فیلمبرداری این کار بی تعارف بگویم که آنقدر شور و شوق و طراوت میبینیم که من اگر تیتراژ را نگاه نمیکردم تصورم بر این بود که فیلمبردار این فیلم جوانی سی ساله است و از این بابت با اینکه در مقام پیشکسوت هستید، اما همچنان سرشار از شور و انرژی هستید جای تقدیر دارد، حال درباره این فیلم میخواهم بدانم که با توجه به این موضوع که قرار بوده یک فیلم تخیلی ساخته شود، شما در ابتدا چه تصویری در ذهن پروراندید؟
قلیزاده ضمن تشکر گفت: اساسا فکر میکنم که خوبی این جلسات در این است که مخاطبان و حضار گوشهای از ندانستههایشان درباره هنر سینما پر و باعث میشود تا متوجه شوند که فیلم فقط بازیگر یا کارگردان نیست. فیلم یک هنر جمعی است و فیلمبردار اولین فردی است که تصویر را پشت دوربین میبیند، اما در مورد سوال شما باید بگویم که وقتی فیلمنامهای به من داده میشود ذهن من ناخودآگاه به سمت تجسمسازی میرود و این تجسمسازی به من برای ارتقاء کار کمک میکند و دائم با کارگردان مشورت میکنم تا به یک تفاهم برسیم.
وی افزود: در مورد این کارهم باید بگویم که آقای مدنی در ابتدا مخالف سرسخت فیلمبرداری با دوربین دیجیتال بودند و ایشان از آن دست تهیهکنندگانی هستند که معتقدند سینما یعنی نگاتیو، اما در این فیلم به دلیل حجم بالای تروکاژهای کامپیوتری که وجود داشت پیشنهاد دادم که کار را دیجیتال بگیریم و دست آخر توانستم آقای مدنی را در این زمینه قانع کنم و در نهایت هم برای اولینبار در ایران تبدیل دیجیتال به نگاتیو به شکل بلوغ یافتهای انجام شد.
حبیب اسماعیلی: قهر مخاطب با سینماها مقطعی است
حبیب اسماعیلی پخشکننده فیلم در ادامه این نشست گفت: تصور میکنم در شرایط فعلی تماشاگران با سینما قهر کرده اند و فکر نمیکنم که این شرایط پایدار باشد. علت آن هم به زعم من اتفاقاتی است که در ابتدای سال برای دو فیلم روی پرده رخ داد و باعث دلزدگی تماشاگر از سینما شد، وگرنه وقتی فروش ابتدای سال را نگاه میکنیم، میبینیم که سینما در ابتدای سال استارت خوبی داشته و حتی نسبت به سال گذشته هم پررونقتر بود، اما به هرحال شرایط به شکلی رقم خورد که مردم به نوعی نسبت به سینما سرد شدند، که این اتفاق در مورد تمام فیلمهای بعد هم افتاد.
وی افزود: حتی مثلا باید بگویم وقتی فیلمی مثل چک در جشنواره به نمایش درآمد دفاتر پخش برای اکران آن دعوا داشتند یا همین طور فیلم شبکه، ساخته مرحوم قادری. اما امروز میبینیم که این فیلمها با فروش بسیار نازلی روبرو هستند و فکر میکنم "خنده در باران" با توجه به سوژه لب مرز و احتمال افتادن در دام ممیزی توانسته کار خوبی از آب دربیاید و فیلم آبرومندی است و فروش پایین مربوط به تمام فیلمها است.
شقایق فراهانی: اگر رابرت دنیرو هم میآمد همین بود
پس از پاسخ اسماعیلی لطفی از فراهانی پرسید قطعا کارگردان برای آنکه محدوده کارکتر حفظ شود و کار به مثلا فانتزی زیاد کشیده نشود مرزبندی را ترسیم کرده بودند، درباره این راکورد حسی چه تمهیدی اندیشیدید؟ فراهانی ضمن تایید حرفهای لطفی گفت: آقای فرهنگ دقیقا در طول فیلمبرداری مواظب بودند که راکورد حسی این شخصیت از مسیر ترسیم شده خارج نشود و البته این راکورد و کارکتر در دورخوانیهای ابتدایی درآمد و ما در طول کار آن را حفظ میکردیم، البته من پیش از این در فیلم "شبهای تهران" برای ایشان بازی کرده بودم و همچنین مدت پنج سال در کلاه پهلوی در کنار هم بازی کردهایم و به همین جهت شناخت کاملی از روحیات و نوع کارهای یکدیگر داریم و از نظر ذهن بهم نزدیک بودیم.
منتقد فیلم در ادامه از فراهانی سوال کرد که نقش مقابل شما علیرضا جلالیتبار با سابقهای تئاتری بود که پیش از این هم با هم در فیلم "وقتی همه خوابیم" بهرام بیضایی کار کرده بودید، وقتی متوجه شدید که نقش مقابل شما جلالی تبار است، دچار تردید نشدید که او از پس نقش طنز برخواهد آمد؟ که وی هم پاسخ داد: خیر. چون سابقه ایشان را میدانستم، ضمن اینکه بعضی نقشها هستند که جای کار به بازیگر نمیدهد، بر این باورم که اگر جای جلالی تبار رابرت دنیرو هم میآمد نقش همین بود و به همین شکل میشد.
این نشست در ساعت بیست و دو با تجلیل از مهمانان پایان یافت.