bato-adv
کد خبر: ۱۰۱۹۳۶

پاسخ حسین شریعتمداری به سردار علایی

تاریخ انتشار: ۱۲:۳۴ - ۲۶ دی ۱۳۹۰

حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:

يادداشت امروز را برادر و همكار عزيزم آقاي سعدالله زارعي نوشته بود ولي طي چند روز گذشته بسياري از خوانندگان گرامي در تماس با روزنامه، نظر كيهان را درباره مقاله روز دوشنبه- 19 دي ماه- آقاي حسين علايي در روزنامه اطلاعات جويا شده بودند.

پاسخ اوليه ما اين بود كه واكنش نسبت به اينگونه نوشته ها يكي از اصلي ترين اهداف كساني است كه آن را تدارك ديده اند تا از اين طريق يك ماجراي دم دستي و كم اهميت را به موضوع روز تبديل كرده و به فتنه گران تنفس مصنوعي بدهند. از اين روي پرداختن به آن را غيرضروري مي دانستيم، اما بعد از انتشار نامه تعدادي از سرداران محترم سپاه در اعتراض به آقاي حسين علايي و نصيحت همراه با ملامت وي كه از غيرت ديني و انقلابي آن عزيزان حكايت مي كرد، اشاره به نكاتي چند درباره يادداشت آقاي علايي را ضروري تلقي كرديم و در اين وجيزه نگاهي - هرچند گذرا - از زاويه اي ديگر به ماجرا خواهيم داشت. اميد آن كه آقاي حسين علايي در اين نوشته انديشه كند و چنانچه گفتني هاي آن را شنيدني ارزيابي كرد، پاي از بازي بيشتر در ميدان دشمن بيرون بكشد.

1- «بازي با مهره حريف» يا «شكار مهره» يكي از ترفندهاي عمليات رواني است. دشمن در اين ترفند شكار خود را از ميان كساني انتخاب مي كند كه اولا؛ سابقه شناخته شده اي از همراهي با نظام را در كارنامه خويش داشته باشند و ثانيا؛ به هر علت، از جمله ضعف بينش سياسي، آرزوهاي برآورده نشده و امثال آن، با نظام فاصله گرفته باشند.

دشمن در اين حالت، از يكسو نقطه ضعف شكار خود را موجه جلوه داده و به تقويت آن مي پردازد. مثلا چنانچه «شكار» مورد نظر به مسئوليت دلخواه خود در نظام دست نيافته باشد، اين توهم را در وي مي دمد كه مسئولان بالادستي نظام حق او را ناديده گرفته و يا پايمال كرده اند! و از اين طريق مي كوشد تا حس انتقامجويي را در شكار خود تحريك كند. و از سوي ديگر، فرد شكار شده را گام به گام به موضع گيري عليه نظام مي كشاند و هريك از اين گام هاي زاويه دار او را به گونه اي -مثلاً از طريق رسانه ها- برملا مي كند تا به تدريج پل هاي پشت سر شكار خود را خراب كرده و راهي براي بازگشت وي باقي نماند. دشمن در اين مرحله، زبان خود را در كام فرد شكار شده مي گذارد و آنچه را كه از زبان و قلم دشمن تابلودار قابل عرضه نيست بر زبان و قلم شكار خود مي نشاند.

2- اكنون بايد ديد كه آقاي حسين علايي يك مهره شكار شده است و يا آنچه در يادداشت موهن خود آورده است، برخاسته از خواست و برداشت خود ايشان است؟ يافتن پاسخ اين سؤال دشوار نيست و براي كشف آن فرمول علمي و تعريف شده اي وجود دارد. با اين توضيح كه؛

الف: اگر اظهارات شخص مورد نظر- در اينجا، آقاي حسين علايي- برخاسته از ديدگاه و نظر خود او باشد، در بستر و چارچوب فرهنگ شناخته شده وي ابراز مي شود، چرا كه فرهنگ نوشتاري يا گفتاري افراد- صرفنظر از محتواي آن- به آساني قابل تغيير نيست و نمي توان اين تغيير فرهنگ را مثلاً به سادگي تهيه يك تابلو و نصب آن به يكي از ديوارهاي اتاق تلقي كرد!

ب: و اما چنانچه فرد مورد نظر با فرهنگي متفاوت از فرهنگ شناخته شده خود سخن بگويد و مخصوصاً هنگامي كه فرهنگ به كار گرفته شده با فرهنگ شناخته شده وي تفاوتي فاحش و در حد تضاد داشته باشد مي توان حدس زد- و البته متأسف نيز بود - كه به عنوان يك مهره از سوي دشمن شكار شده و چه بخواهد و بداند و يا نخواهد و نداند در ميدان دشمن به بازي گرفته شده است.

3- حالا به يادداشت آقاي حسين علايي توجه كنيد؛
«... حكومت شاه به بهانه نداشتن مجوز براي راهپيمايي- 19 دي ماه 56- به طلاب و جوانان در خيابان صفائيه حمله كرد و تعداد 6 نفر از طلاب و معترضين را كشت و عده اي را نيز مجروح كرد... رژيم شاه ظرف يك سال بيش از 2 هزار نفر از مردم معترض در خيابان هاي شهرهاي مختلف را كشت ولي هر چه بر كشته هاي خياباني افزوده مي شد...»

آيا يك سردار سپاه، آنهم در حالي كه كماكان خود را طرفدار انقلاب و جمهوري اسلامي معرفي مي كند، مي تواند به جاي واژه «شهيد» از شهداي مظلوم 19 دي قم از واژه «كشته شده» استفاده كند؟! آنهم نه يك بار و دوبار، بلكه 3 بار در يك نوشته كوتاه 4خطي و حتي يك بار هم به جاي «كشته» از واژه شهيد استفاده نكند؟! ممكن است گفته شود، اين جابجايي در نوشتار، از نوع «خطاي زبان و قلم» است! كه بايد گفت؛ آقاي علايي يك سردار سپاه است و فرهنگ شهيد و شهادت در وي نهادينه شده است بنابراين، اگر جابجايي اين واژه عمدي نبوده است، دستكم بايد يك بار به جاي «كشته شده» از لفظ شهيد استفاده مي كرد كه نكرده است! چرا؟!... بايد توجه داشت كه «خطا» وقتي در يك موضوع واحد به تكرار رسيد، ديگر «خطا» تلقي نمي شود، بلكه «خط» است!

4- آقاي علايي در يادداشت كذايي، برخلاف عقيده و نظر بارها اعلام شده خود به اين تحليل مي نشيند كه مردم ايران خواستار تغيير رژيم شاهنشاهي نبوده اند بلكه فقط انجام تغييراتي در رژيم شاهنشاهي را دنبال مي كردند!! ولي از آنجا كه شاه به اصلاحات مورد نظر آنها پاسخ مثبت نداد، تظاهرات و اعتراضات شدت گرفت و «عملاً از اقتدار نظام شاهنشاهي كاسته شد»! و سپس در 7 بند و در قالب پرسش هاي فرضي، محمدرضا شاه را نصيحت مي كند كه چرا با بي توجهي نسبت به اصلاحات مورد نظر مردم باعث فروپاشي رژيم شاهنشاهي شده است؟!

بايد از آقاي علايي پرسيد؛ آيا مردم خواستار سرنگوني رژيم شاهنشاهي و برپايي جمهوري اسلامي نبودند؟ و آيا بعد از تغيير نخست وزير، شعار نمي دادند «ما ميگيم شاه نمي خوايم، نخست وزير عوض ميشه» و...؟!

5- آقاي حسين علايي در يادداشت مورد اشاره، برخلاف فرهنگ رايج و جاي گرفته در قلب و جان سپاهيان، از بكارگيري واژه «امام» براي ناميدن آن مراد به حق پيوسته و رهبر كبير انقلاب اسلامي، خودداري مي ورزد و آنجا كه ناچار به نام بردن از آن بزرگوار است به عبارت «آيت الله خميني» بدون هيچ پيشوند و پسوند احترام آميز بسنده مي كند.

آيا، اين ديدگاه و فرهنگ و چارچوبي كه در بيان آن به كار گرفته شده مي تواند با ديدگاه كسي كه عمري را در كسوت يك سردار سپاه سپري كرده است كمترين همخواني و ارتباطي داشته باشد؟! قاعده آن بود و هست كه زبان جناب علايي در نام بردن از امام(ره)، به كمتر از «حضرت امام(ره)» حركت نكند و در كام نچرخد. آيا آن چرخش و اين نچرخيدن زبان و قلم ايشان را بايد- خداي نخواسته- به حساب چرخش مواضع آقاي علايي نوشت يا -باز هم خداي نخواسته- به حساب ديكته اي كه ديگران براي او نوشته اند؟! بي ترديد، اين نوشته با فرهنگ گفتاري و نوشتاري يك سردار سپاه آنهم با سابقه فرماندهي در جنگ تحميلي همخواني ندارد. دارد؟! پس چه كسي آن را ديكته كرده است؟!

6- يك بار ديگر به يادداشت آقاي حسين علايي مراجعه كنيد. ايشان اولا؛ به حضرت امام(ره) اهانت مي كند و بناي مستحكم آن بزرگوار يعني انقلاب اسلامي و نظام برخاسته از آن را بدون انگيزه الهي و اسلامي قلمداد مي كند! ثانيا؛ خاستگاه اسلامي انقلاب را نفي مي كند و خواست با خون نوشته مردم مسلمان ايران را در حد و اندازه اصلاحات در رژيم شاهنشاهي تنزل مي دهد! ثالثا؛ از فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 حمايت مي كند و...

حالا امضاي يادداشت را ناديده بگيريد. آيا نوشته ايشان با نوشته اي كه از يك ضد انقلاب دوآتشه انتظار مي رود كمترين تفاوتي دارد؟! اگر تفاوتي ندارد- كه ندارد- احتمال سفارشي بودن آن دور از ذهن نيست!

7- در حالي كه انقلاب اسلامي به الگوي تحولات در جهان اسلام تبديل شده و ملت هاي مسلمان با در دست داشتن اين نسخه بر ديكتاتورهاي دست نشانده شوريده و پوزه آمريكا و اسرائيل و متحدان اروپايي آنها را به خاك مذلت ماليده اند و در حال و هوايي كه دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب، انكار نمي كنند كه از اقتدار ايران اسلامي تحت رهبري امام راحل و خلف حاضر او به تنگ آمده و فرياد استيصال سرداده اند، مخالف خواني افرادي كه روزي همراه انقلاب بوده اند جز آن كه براي دهان هاي گرسنه دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها خوراكي در حد و اندازه يك ساندويچ فراهم كند چه تأثير ديگري مي تواند داشته باشد؟! جناب علايي! «قطره درياست، اگر با درياست ورنه او قطره و دريا، درياست».

8- ديروز آقاي حسين علايي طي يادداشت كوتاهي بر وفاداري خود به اسلام و انقلاب و ولايت فقيه تأكيد كرد كه اميد است اولين گام ايشان براي بازگشت از بيراهه اي باشد كه در آن گام نهاده بود و همين جا گفتني است و عبرت آموز نيز هست كه يادداشت كذايي آقاي علايي، به به و چهچه و استقبال همراه با ذوق زدگي فراوان رسانه هاي دشمن و گروه هاي ضد انقلاب را در پي داشت ولي نوشته كوتاه ديروز او با بي اعتنايي همان رسانه ها روبرو شد. عبرت انگيز نيست؟! فاعتبروا يا اولي الالباب...
bato-adv
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
درودبررهبرکبیرانقلاب وکلیه خادمان ملت چوب خداصدانداره هرکسی رابزند دوا ندارد علایی منتظرچوب خداباش
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۲۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
ای کاش بجای این همه سخن بیهود کمی هم از کاستی ها می گفتی وزبان حق گوی داشتی وتحمل شنیدن سخن دیگران از صفات بزرگان است
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۲۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
حسین آقا خیلی لطف کرده که فعلا نام اون موسسات و تشکیلات جاسوسی آمریکا- اسرائیلی مرتبط با سردار علایی را ذکر نکرده و الا او در استین و آرشیو خود همه آن مراکز را آماده داره .
ناشناس
United Arab Emirates
۲۱:۲۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
آقای شریعت مداری می فرمایند «قطره درياست، اگر با درياست ورنه او قطره و دريا، درياست» توجه به این نکته هم ضروریست:

"کویر لوت زمانی دریا بوده قطره هایش را از دست داد کویر شد"
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۴۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۳۰
سلام
برحسب اتفاق امشب سایت شما را بعد از مدتی ملاحظه کردم و به این مطلب برخوردم.
برای من جالب بود که آقای شریعتمداری که از دلسوختگان و امانت داران این سرزمین و این ملت و این انقلاب میباشند برای موضوعی که سر و ته آنرا اگر وزن کنند به مقدار یک میلیاردیم مشکلات عدیده مردم هم نمیشود اینقدر سخن پراکنی کردند و موضع گرفتند و ......... و آخرش هم ؟؟؟؟
دوستان و برادران بخصوص آقای شریعتمداری
- در کمتر از یک سال پول ملی ضعیف شده و به کمتر از نصف رسیده و درصورتیکه قدرت پول ملی ضعیف بماند و یا قدرت درآمد مردم به همین نسبت ضعیف شود بالتبع آن وضع معیشت مردم پس از عید نوروز بدتر خواهد شد؟ به عبارت دیگر روغنی راکه چند ماه پیش با دلار 1200 تومانی خریداری و وارد میشد و به مبلغ لیتری 2200 تا 2400 در دسترس مردم قرار میگرفت بعد از عید باید با دلار حداقل 1800 تومانی خریداری و وارد شود و همین روغن میباید به مبلغ لیتری حدود 3000 تا 3300 تومان در بازار در دسترس مردم قرار بگیرد ؟ و الی ........ آخر ؟ با این وضع مردم چگونه زندگی خواهند کرد ؟ آیا در این مورد قدرت تحلیل و موضع گیری دارید ؟
- عدد نرخ تورم + نرخ بیکاری به معنای واقعی دو رقمی است و هیچ سازگاری با وضع دخل و خرج زندگی مردم ندارد ؟ آیا در این مورد قدرت تحلیل و موضع گیری دارید ؟
- کشور قطر با یک وجب قد و بالا به پشتوانه قلدر جهان سال هاست از چاه های مشترک مرزی سالیانه ده ها میلیارد دلار از ثروت ملی ما برداشت و تاراج و بر علیه منافع ملی ما هزینه میکند و ما ساکت نشسته ایم ؟ راستی میدانید ما چند میلیارد دلار از قطر بابت این تاراج ها طلب داریم؟ آیا در این مورد قدرت تحلیل و موضع گیری دارید ؟
و الی ما شاء الله
آیا برادران و دوستان عزیز که در مواقع حساس احساس مسئولیت میکند و موضع گیری میکنند نمیتوانند در این خصوص اعلام موضع کنند تا عامه مردم هم دلشان گرم باشد و به خود بگویند این برادران نیم نگاهی هم به ما دارند؟
سید
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳۱
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
سرنوشت منتقد اتهام همکاری با دشمن است وگرنه جز پیامبر و امامان معصوم نیستند و باید انتقاد پذیر باشند.
ناشناس
Finland
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
چه کسی می تواند انکارکند که قیام مردم قم در آن روز صرفا برای اعتراض به آن مقاله کذائی بودو تاسیس جمهوری اسلامی به فکرکسی خطور نمی کردوپس از سرکوب خونبار قیام 17 شهریور بود که مردم در پشت سر امام (ره)مصمم به براندازی نظام شاهنشاهی واستقرار نظام جمهوری اسلامی شدند . چرا به دغدغه سرداری که با آزاد اندیشی نگران آینده نظام است احترام نگذاریم وکمی تامل نکنیم .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
مرا به رندي و عشق آن فضول عيب كند
كه اعتراض به اسرار علم غيب كند
كمال صدق و محبت ببين نه نقص گناه
كه هر كه بي هنر افتد نظر به عيب كند
ناشناس
-
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
اين رسم امانت داري است كه مطلب را نزديد ان وقت جوابش را مي زنيد؟؟؟؟ شما مثل ان ها نباشيد
ناشناس
-
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
از نظر آقاي شريعتمداري، هر چه كه ايشان باور دارند درست است و بقيه بيراهه. اين يعني ديكناتوري!!!!
ناشناس
-
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
تحليل جالبي بود متشكرم جناب شريعت مداري
خداوند امثال علايي ها را به راه راست هدايت فرمايد
ناشناس
United States of America
۱۵:۰۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
نه مقاله آقای علایی را خواندم و نه ایشان را میشناسم. پاسخ جناب آقای شریعتمداری به سردار محترم را خواندم که البته ایشان بسیار صاحب نام و مقام هستندو فضیلت ایشان بر کسی پوشیده نیست منتها جواب ایشان بویی از فضل ندارد سراسر جواب آن است که چرا در مقاله آقای علایی از این واژه استفاده شده و از آن واژه استفاده نشده که لابد ایشان قصد و غرضی دارد و اینها قراینی هستند که سردار نام برده مهره دشمن!!! شده است. این نوع کلام و استدلالات زیبنده صاحبان رسانه و خبرنگاری نیست .
ناشناس
-
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
برادر حسين ، چه زيبا غمخوار انقلابي !!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۱۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
روزنامه اطلاعات هم امروز صفحه 2 روزنامه دوشنبه 19 دي را در سايت خود غير قابل دسترسي كرد!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۴۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
حسین آقا. به فرض تمامی این فرمایشات اشتباه جنابعالی را درست فرض کنيم آقای علایی از سر دلسوزی نکاتی را متذکر شدند. شما هم بایستی با منطق جواب بدهی نه اینکه خط و خطوط را واکاوی کنی. هر چند که از شما چیزی غیر از این هم انتظار نمیره.
ناشناس
-
۱۵:۵۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
کارنامه سردار جنگ مشخص است و کارنامه حسین آقا هم مشخص. فقط کافی است نگاهی به تیراژنچندان بالای فروش کیهان در دکه های روزنامه فروشی بیاندازیذ تا بفهمید چه کسی برحق است(یدالله مع الجماعه)
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
سردار حسین علایی ... باکتان نباشد، مقاله شما نشان داد یک حر دیگر به جمع آزادمنشان حسینی اضافه شد ... سردار شمایید
ناشناس
Australia
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
Drood bar Sardar Alai!!!!
ناشناس
Germany
۱۷:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
حسین آقا یعنی نظام ، و حرفهایش یعنی آیه قرآن باقی مردم و دلسوزان این آب و خاک و خانواده های بسیاری از شهدا و سرداران یا دیگران همه گمراه و بازیچه دست دشمن و وابسته به صحهیونیزم ووو فقط از آسمان حسین آقا و هم تیمهایش پائیین فرستاده شده اند تا گمراهان را ارشاد و در صورت عدم ارشاد کم کم به مسلخ ببرد .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۲۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
مغزهای گندیده راننده قلمهای متعفن و تراونده کلمات تهوع اورند!.
ناشناس
-
۱۷:۵۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
بنا به گفته ی اکثر تحلبلگران و محققان و حتی انقلابیون ، شاه اگر مرتکب آن اشتباه بزرگ یعنی قتل عام طلاب و روحانیون در 19 دی نمی شد و همانگونه که سردار عزیز گفتند آن مسایل را رعایت می کرد،معلوم نبود انقلابی رخ دهد ، همانگونه که حضرت امام بارها شاه را نصیحت کردند که به اصلاح امور بپردازد ولی شاه از سر کبر توجهی به نصایح نکرد.
ناشناس
United Arab Emirates
۱۸:۰۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
آنچه که باعث سربلندی و سرافزاری هر چه بیشتر جمهوری اسلامی می گردد درس و عبرت از تاریخ می باشد مقاله سردار علایی بازگویی برهه ایی از تاریخ ایران می باشدکه قدرت حاکمه تحمل شنیدن صدای مخالف را نداشت.
ناشناس
Kazakhstan
۱۸:۰۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
متاسفم برای کشوری که دم از آزادی اندیشه و بیان می زنه ولی تحمل یه انتقاد رو از کسی که زندگیشو در راه انقلاب و کشور گذاشته و وفاداریش بر هیچکس پوشیده نیست, نداره. . این رو هم بدونید که کشوری که اینقدر ظرفیتش پایین باشه ممکنه خدای ناکرده همون اتفاقی براش میفته که آقای علایی فرمودند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۰۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
اتفاقاً سردار علائی خودشان در هنگامه انقلاب در متن بودند و هوشیار.
ناشناس
United Arab Emirates
۱۸:۰۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
اصلا سردار علایی باید مقاله را میداد به برادر حسین که براش بنویسه آخه اون بلدتر هسش . اصلا مرحوم محتشم هم اون روز که این شعرو گفت:(این کشته فتاده به هامون حسین توست.....الخ)باید اول با روح برادر حسین در اصلاب پدرانش مشورت می کرد بعد این شعر را می سرود آخه مگه الکیه!!!!
ناشناس
United Arab Emirates
۱۸:۰۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
اصلا سردار علایی باید مقاله را میداد به برادر حسین که براش بنویسه آخه اون بلدتر هسش . اصلا مرحوم محتشم هم اون روز که این شعرو گفت:(این کشته فتاده به هامون حسین توست.....الخ)باید اول با روح برادر حسین در اصلاب پدرانش مشورت می کرد بعد این شعر را می سرود آخه مگه الکیه!!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۲۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
آقای شریعت مداری در بند پنجم مقاله خود در پاسخ به سردار اعلایی آورده اند:
5- آقاي حسين علايي در يادداشت مورد اشاره، برخلاف فرهنگ رايج و جاي گرفته در قلب و جان سپاهيان، از بكارگيري واژه «امام» براي ناميدن آن مراد به حق پيوسته و رهبر كبير انقلاب اسلامي، خودداري مي ورزد و آنجا كه ناچار به نام بردن از آن بزرگوار است به عبارت «آيت الله خميني» بدون هيچ پيشوند و پسوند احترام آميز بسنده مي كند.

در حالی که اگر کمی در مقاله آقای اعلایی دقت بفرماییم متوجه می شویم که ان جا که از عنوان آیت الله خمینی استفاده کرده اند در واقع نام مقاله ای به نام "ارتجاع سرخ و سياه عليه آيت الله خميني" را برده اند که روزنامه اطلاعات در آن زمان منتشر کرده. اگر صاحب قلب سلیم باشیم متوجه هستیم که وقتی نام مقاله را می بریم نام مقاله را می بریم.
آن قسمت از مقاله آقای اعلایی چنین است:
در روز 17 دي ماه روزنامه اطلاعات که توسط يک سناتور مورد اعتماد اداره مي‌شد مقاله‌اي را با عنوان ارتجاع سرخ و سياه عليه آيت الله خميني که توسط شاه به عراق تبعيد شده بود به چاپ رساند. چاپ اين مقاله مورد اعتراض طلاب حوزه علميه قم قرار گرفت و من که خود در آنجا بودم به اتفاق تعدادي از طلاب به در منزل تعدادي از اساتيد حوزه علميه قم مراجعه کرديم تا آنها به درج يک طرفه مقاله توهين‌ آميز عليه شخصيت محبوب مردم اعتراض کنند. اين رفت و آمد به در خانه علماي قم دو روز به طول انجاميد و حکومت شاه به بهانه نداشتن مجوز براي راهپيمايي به طلاب و جوانان در خيابان صفائيه حمله کرد و تعداد 6 نفر از طلاب و معترضين را کشت و عده‌اي را نيز مجروح کرد. رفتار غلط مأمورين امنيتي شاه، نارضايتي مردم از حکومت سلطنتي را به اوج رسانيد و به استمرار آن کمک کرد.
---
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۲۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
جناب آقاي شريعتمداري: درسته كه براي هر چيزي توجيهي در آستين داريد، ولي هيچ ميدانيد اين همان روش امويان بوده كه با استدلالات عام پسند خود زمانه را بر له علي (ع) شوريدند گو اينكه شهادت امام در مسجد هم تعجب همگان را برانگيخت كه مگر علي نماز هم ميخوانده! آنها نيز منطق خود را بر اساس خصومت روميان و يونانيان استوار كرده بودند. اگر ذره‌اي به اصول دين اعتقاد داشتيد اينچنين بي مهابا از در بازي با كلمات همچون تئوري پردازان نظامات كمونيستي انسانهاي شريف و آزاده‌اي چون علائي را نوك كينه توزي خود نمي‌گرفتيد. احتمالا اگر روزي بنيانگزار انقلاب نيز بر شما خرده بگيرد، او را نيز آماج تئوري‌هاي ماركسيستي خود ميگيريد، چون چنين ادبياتي بين مسلمانان بي سابقه است!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۷
سلام وخسته نباشید فقط میخواستم یه مطلب و یاد آوری کنم.
خدایا به ما بصیرت وتحمل شنیدن عقیده مخالفین را ارزانی فرما.
ناشناس
United Arab Emirates
۲۲:۱۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۷
با سلام به همه عزیزانی که ایراز نظر کردند : البته من اولین باره که وارد سیاست می شم چدن اونقدر درس دارم که وقتشو ندارم اما شنیدم که خارجیها خیلی از مقاله علائییه خوشحال شدند ما که نفهمیدیم علائی طرف کییه؟ یه بچه هرچی هم باباش بد باشه جلو غریبه ها چاک دهنشو داره . اگه نه احترام نگه نداشته ... ما که نفهمیدیم خدائیش
ناشناس
-
۱۱:۰۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۹
دوست واقعی کسی است که عیب را بگوید نه تملق کند.
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین