December 01 2024 - يکشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳
- RSS
- |
- قیمت خودرو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- پیوندها و آگهی ها
- |
- آرشیو
- |
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- تبلیغات
- |
- استخدام
چه به دلیل تداخل برنامههای کاری، انتخابهای مبتنی بر داستان، و چه به دلیل شرایط پیش بینی نشده، تصمیم به جایگزینی بازیگران، چهرههای جدیدی را به نقشهای آشنای سریال زازی تاج و تخت آورد.
بازی تاج و تخت یا گیم آف ترونز (Game of Thrones)، سریال فانتزی حماسی شبکه HBO، به خاطر شخصیتهای فراوان و داستانهای پیچیده اش شناخته میشود که هر کدام به خلق دنیای غنی هفت پادشاهی کمک میکنند. در پی زنده کردن ترانه یخ و آتش اثر جورج آر آر مارتین، این سریال با چالشهای بسیار زیادی روبرو بود از جمله جایگزینی بازیگران نقشهای اصلی.
به گزارش روزیاتو، ۱۲ نقش در سریال «بازی تاج و تخت» که بازیگرانشان تغییر کرد و دلیل هر کدام چه به دلیل تداخل برنامههای کاری، انتخابهای مبتنی بر داستان، و چه به دلیل شرایط پیش بینی نشده، تصمیم به جایگزینی بازیگران، چهرههای جدیدی را به نقشهای آشنای سریال زازی تاج و تخت آورد. در این لیست، به تغییر بازیگران برای نقشهای سریال بازی تاج و تخت میپردازیم و علت هر تغییر و تاثیر آن بر داستان را بررسی میکنیم.
۱۲- ریکارد کارستارک- جان استال جایگزین استیو بلونت شد
زمانی که بازی تاج و تخت برای اولین بار ریکارد کارستارک را در فصل آغازین خود معرفی کرد، این شخصیت او نقش متوسطی داشت. استیو بلونت نقش این شخصیت را به تصویر کشید و با اعلام وفاداری خاطره انگیزی به راب استارک که در نهایت پادشاه شمال خواهد شد، در فصل اول برجسته شد. با پیشرفت داستان و به قدرت رسیدن راب استارک، شخصیت ریکارد کارستارک دگرگون شد.
پس از بازگشت در فصل دوم، ریکارد کارستارک که اکنون توسط جان استال به تصویر کشیده شده است، شخصیتی درمانده و عجول را از خود نشان داد. این تغییر به ویژه زمانی مناسب و بجا به نظر میرسید که این شخصیت با راب استارک سر ناسازگاری گذاشت و مرتکب اعمالی میشد که منجر به مرگ تراژیک او شد. تصمیم به جایگزینی بازیگر این نقش احتمالاً تحت تاثیر تمایل به بکارگیری یک بازیگر باتجربهتر و همه کارهتر بود که بتواند پیچیدگیهای شخصیت در حال تغییر کارستارک را به خوبی نشان دهد. این تغییر بازیگر با افزایش اهمیت شخصیت ریچارد به عنوان حامی و منتقد اصلی راب استارک در طول جنگ پنج پادشاه سازگار بود.
۱۱- تامن برثیون- دین چارلز چاپمن جایگزین کالوم واری شد
تامن باراتیون در داستان ترانه یخ و آتش اثر جورج آر. آر. مارتین، به عنوان جوانترین پسر سرسی لنیستر ظاهر میشود. پس از مرگ غیرمنتظره برادرش جافری برثیون، تامن به سلطنت میرسد و در فعالیتهای ستیزه جویانه مادرش سرسی و همسرش مارگری تبدیل به یک سرباز پیاده و آلت دست میشود. شخصیت تامن برثیون به ویژه پس از مرگ غیرمنتظره برادرش دستخوش تحولات قابل توجهی شد. کالوم واری که در ابتدا نقش تامین را به تصویر میکشید، از فصل چهارم جای خود را به دین – چارلز چاپمن داد.
تصمیم به جایگزینی این بازیگر تحت تاثیر تقاضای داستان برای یک تامن مسنتر بود، که با داستان تکمیل در انتظار ازدواج همخوانی داشت. چاپمن، به خوبی پیچیدگیهای شخصیت در حال تکامل تامن و درگیریهای درونی او را به تصویر کشید که تصویری بسیار پرجزییات از شخصیت در حال تکامل تامن را نشان داد. این تغییر بازگیر اگرچه با تغییر ظاهر همراه بود، اما تا زمان مرگ هولناک او در فصل ششم، کمک زیادی به روایت درام داستان کرد.
۱۰- پادشاه شب- ولادیمیر فوردیک جانشین ریچارد بریک شد
او که زمانی یک انسان فانی بود، پادشاه شب به عنوان ارباب و اولین واکر سفید ظاهر میشود و فرماندهی ارتش مخوف مردگان را بر عهده میگیرد. ریشههای او به دوران نخستین انسانها باز میگردد که با تغییر همراه با نفرینی که توسط فرزندان جنگل ترتیب داده شده بود، شناخته میشود. حضور سرد و نگاههای خیره با آن چشمهای آبی یخ زده اش او را به عنوان شخصیتی افسانهای در میان خاندانهای اشرافی شمال شناخته شده میکرد.
ریچارد بریک در ابتدا شکوه فراموش نشدنی نایت کینگ را به تصویر کشید و او را با ویژگیها و ظرافتهای قابل توجهی به نمایش گذاشت. بازی او به یاد ماندنی بود، به خصوص در پایان ماجرای هاردهوم، جایی که پادشاه شب بدون هیچ حرفی مردگان را با یک حرکت ساده دست زنده میکند.
ماجرای پادشاه شب زمانی دچار تغییری غیرمنتظره شد که ریچارد بریک که این شخصیت را از فصل چهارم تا فصل پنجم به تصویر کشیده بود، به دلیل تداخل برنامهها به خاطر حضور در فیلم The Bastard Executioner در سال ۲۰۱۵ مجبور به کناره گیری از این نقش شد. پس از آن بود که ولادیمیر فردیک این نقش را بر عهده گرفت و از فصل ۶ این نقش را بازی کرد. تصمیم به تغییر بازیگر این نقش با تفاوتهای جزئی بین دو تجسم ارائه شده از شخصیت پادشاه شب همراه بود و علیرغم به افکتها و گریمهای سنگینی که در مورد این شخصیت وجود داشت، تغییرات ایجاد شده در شخصیت پادشاه شب کاملاً مشخص و مشهود بود.
۹- کلاغ سه چشم- مکس فون سیدو جانشین استروان راجر شد
کلاغ سه چشم موجودی مرموز و باستانی است که با قدرتهای عرفانی آن سوی دیوار ارتباط دارد. حضور کلاغ سه چشم که نقش او را در ابتدا استروان راجر، بازیگر بریتانیایی بازی میکرد، در روایت برن استارک نقشی محوری داشت، که نگاهی به گذشته، حال و آینده را فراهم میکرد. راجر در فصل چهارم بازی تاج و تخت در نقش شخصیت کلاغ سه چشم حضور یافت. تصویر راجر از این شخصیت که زیر کلاه گیس و ریشی بلند پنهان شده بود، حالتی مرموز به این شخصیت بخشید و به بخشی جدایی ناپذیر از روایت در حال تکامل برن استارک تبدیل شد.
طولی نکشید که نقش کلاغ سه چشم در فصل ششم به طور قابل توجهی بیشتر شد و حضور پررنگتر و شناخته شده تری را طلب کرد. این موضوع باعث شد تا اچ بی او به سراغ مکس فون سیدو برای این نقش برود، بازیگری شناخته شده و قابل اعتماد که به این شخصیت اهمیت بیشتری میبخشید. در حالی که تصویر اولیه استروان راجرز یک رازآلودگی جذاب را به همراه داشت، بازی مکس فون سیدو در نقش کلاغ سه چشم نشان دهنده تمایل یک بازیگر برای تجسم یک کلاغ سه چشم در حال تکامل بود. در حالی که ظاهر کلی و پرسونای این شخصیت با تغییر بازیگر دستخوش تغییر و تحولی ظریف شد، تصمیم به آوردن یک بازیگر باتجربه مانند فون سیدو با استقبال مثبتی مواجه شد و کلاغ سه چشم را به قلههای جدیدی از قدرت تاثیرگذاری و جذابیت حضور ارتقا داد.
۸- میرسلا برثیون- نل تایگر فری جایگزین ایمی ریچاردسون شد
میرسلا برثیون که با قدرت و فریبندگی در هفت پادشاهی جست و خیز میکرد، به عنوان ابزاری در دسیسههای سیاسی خاندان لنیستر به کار گرفته شد. میرسلا که در ابتدا توسط ایمی ریچاردسون به تصویر کشیده شده بود، زمانی که به عنوان بخشی از یک اتحاد استراتژیک به دورن فرستاده میشود، نقشی محوری پیدا میکند. ریچاردسون، در ابتدا به عنوان یک بازیگر رزرو برای تستهای بازیگری اپیزود پایلوت پخش نشده بازی تاج و تخت استخدام شد و بعدها نقش میرسلا برثیون را برای دو فصل اول بازی تاج و تخت به دست آورد. او در ابتدا شخصیت کوچکی بود که در کینگز لندینگ بزرگ شده بود، اما روایت داستانی مهم او زمانی شروع شد که به دورن فرستاده شد. با این حال، همان طور که داستان او در حال روایت شدن است، در یک تصمیم غیرمنتظره، نل تایگر فری در طول فصل پنجم جای ریچاردسون را میگیرد.
تصمیم برای تغییر بازیگر این نقش در طی پنل کامیک کان سن دیگو فاش شد و هم بازیگر و هم طرفداران را شگفت زده کرد. دلیل رسمی این تغییر بازیگر هیچ گاه ارائه نشد، اما با گسترش نقش میرسلا همراه با تنش عاطفی و درام شدید روایت او، احتمالاً سازندگان سریال به دنبال بازیگری بودند که بتواند چیزهای بیشتری برای این شخصیت به ارمغان بیاورد. اگر چه فری تنها در چهار اپیزود در این نقش ظاهر شد، اما نقش آفرینی او به ویژه در مرگ تراژیک میرسلا به دلیل اقدامات انتقام جویانه الاریا ساند، برای طرح داستان بسیار حیاتی شد.
۷- لوثار فری- دانیل تویت جانشین تام بروک شدلوث
ار فری که اغلب با نام “لیم” به معنای چلاق شناخته میشود، یکی از فرزندان متعدد والدر فری بدنام است. مشارکت سنگدلانه لوثار فرای در عروسی سرخ که در ابتدا توسط تام بروک به تصویر کشیده شد، به خاطرهای فراموش نشدنی و ترسناک تبدیل میشود. با این حال، در یک تغییر بازیگر مهم، دانیل تویت را در فصل ششم بازی تاج و تخت در این نقش دیدیم. بروک در فصل سوم زندگی شومی را برای شخصیت لوثار فری به ارمغان آورد، به ویژه اینکه نقش مهمی در سازماندهی عروسی سرخ داشت. دخالت او در این ماجرا، از جمله عمل تکان دهنده چاقو زدن به همسر باردار راب استارک، تالیسا، لوثار را به عنوان یک شخصیت به یاد ماندنی و در عین حال فرومایه و پست نشان داد.
دنیل تویت در فصل ششم بازی تاج و تخت وارد نقش لوثار فری و جایگزین تام بروک شد. با اینکه دلیل دقیق این تغییر بازیگر به صورت رسمی اعلام نشده، اما حدس زده میشود که در دسترس نبودن تام بروک، احتمالاً به خاطر تعهدات بازیگری دیگر، منجر به جایگزینی او با تویت شده است. غیبت این شخصیت در طی دو فصل ممکن است در تداخل برنامهها موثر بوده و نیاز به تعویض بازیگر را به وجود آورده باشد.
تغییر بازیگر نقش لوثار فری تاثیر او را کاهش نداد، به ویژه در زمان بازگشت فریها به داستان. دانیل تویت به صورت بی نقصی وارد این نقش شد و لوثار را در لحظات کلیدی، از جمله تلاش ناکام برای پایان دادن به محاصره ریورران به تصویر کشید. با وجود تغییر بازیگر، خط داستانی لوثار فری تنش خود را حفظ کرد و منجر به سرنوشت هولناک او به عنوان بخشی از انتقام آریا استارک در فصل هفتم شد.
۶- کوهستان- هافثور جولیوس پی یرشون جانشین یان وایت شد که خود جانشین کونان استیونسون شده بود
گرگور کلیگین، که به کوهستان معروف است، به عنوان شخصیتی مخوف و تهدیدآمیز شناخته میشود. کوهستان که در ابتدا نقش او را کونان استیونز، بدلکار کهنه کار، به تصویر میکشید، با تغییرات بعدی در بازیگرش دچار تحول شخصیتی میشود. یان وایت قبل از اینکه این شخصیت شکل قطعی خود را با حضور ورزشکار قدرتمند ایسلندی، هافثور جولیوس “ثور” پی یرشون پیدا کند، برای مدت کوتاهی وارد این نقش شد. کوهستان اولین تغییر بازیگر خود را زمانی تجربه کرد که یان وایت در فصل دوم جانشین کونان استیونز شد. هدف از این تغییر حفظ جثه ترسناک شخصیت و در عین حال سازگاری با تداخل برنامهها بود. تصویر وایت از این شخصیت فراتر از کوهستان رفته و تطبیق پذیری و قدرت او را در دنیای بازی تاج و تخت به نمایش گذاشت.
سپس هافثور جولیوس پی یرشون در فصل چهارم به عنوان بازیگر نقش کوهستان انتخاب شد. بر خلاف بازیگران قبلی، زمان طولانیتر حضور این شخصیت در داستا اجازه داد تا تصویر ظریف تری از گرگور کلیگین به نمایش گذاشته شود که منجر به لحظات نمادینی مانند دوئل با اوبرین مارتل و رویارویی حماسی با سگ شکاری در فصل آخر شد.
در میان بازیگرانی که نقش کوهستان را به تصویر کشیدند، زمان بیشتر حضور هافیور جولیوس پی یرشون او را قادر ساخت تا به یادماندنیترین لحظات این شخصیت را ارائه دهد. در حالی که کونان استیونز و یان وایت هر کدام عناصر متمایزی را در این نقش به کار گرفتند، حضور فیزیکی قابل توجه و مشارکت پی یرشون در بزنگاههای داستانی مهم، میراث این بازیگر بر پرده تلویزیون را تعریف کرد.
با تغییر بازیگر نقش کوهستان، تصویر روی پرده گرگور کلیگین تفاوتهای قابل توجهی با متن اصلی داشت. علی رغم حذف بخشهایی از داستان کتاب ها، بازی تاج و تخت با موفقیت کوهستان را به عنوان یکی از به یادماندنیترین شخصیتهای این فرنچایز خلق کرد. این سریال تغییرات در بازیگران را به صورت بی نقصی اجرا کرد و تصویر هافثور جولیوس پی یرشون از شخصیت کوهستان در نهایت موقعیت کوهستان را در لحظات نمادین سریال تثبیت میکرد.
۵- داریو ناهاریس- میشائیل هویسمن جانشین اد اسکرین شد
داریو ناهاریس، یک فرمانده نظامی کاریزماتیک و کمی متکبر از پسران دوم، متحد مهم و علاقهمند به دنریس تارگرین است. نقش داریو که در ابتدا توسط اد اسکرین به تصویر کشیده شده بود، با تغییر قابل توجهی در انتخاب بازیگر همراه شده و میشائیل هویسمن در فصل چهارم این نقش را بر عهده گرفت و تفسیر گرمتر و کمتر دمدمی مزاج را از این شخصیت ارائه داد. اد اسکرین در قسمتهای پایانی فصل سوم بینندگان را با داریو ناهاریس آشنا میکند. اسکرین فاش کرد که این تصمیم تحت تاثیر دلایل “سیاسی” بوده است، که نشان میدهد برخی مسائل حل نشده یا اختلافات در پشت صحنه وجود داشته است. برنامه اولیه او این بود که برای مدت طولانی در سریال بماند، اما چالشهای پیش بینی نشده منجر به تغییر بازیگر این شخصیت شد.
تصویر میشائیل هویسمن از داریو ناهاریس در فصل چهارم با یک تغییر چشمگیر در رفتار شخصیت ناهاریس همراه است. داریو از یک ضدقهرمان کمی عصبی به یک خواستگار رمانتیک برای دنریس تبدیل میشود. تعریف هویسمن از ناهاریس فعالانه در بزنگاههای کلیدی داستان شرکت میکند، با دنریس پیمان وفاداری میبندد و در فتح یونکای و میرن کمک میکند. با این حال، غیبت او در فصلهای بعدی، سرنوشت این شخصیت را در هالهای از ابهام قرار میدهد.
۴- دیکان تارلی- تام هاپر جایگزین فردی استروما شد
دیکان تارلی، برادر کوچکتر سامول تارلی، برای اولین بار در فصل ششم ظاهر میشود. دیکان که در ابتدا توسط فردی استروما به تصویر کشیده شده بود، پس از مخالفت پدرش با سم، وارث هورن هیل میشود. به دلیل تداخل برنامه ها، استروما در فصل هفتم جای خود را به تام هاپر میدهد که شخصیت دیکان را در نقشی بزرگتر، از جمله در یک نبرد مهم و یک اعدام تراژیک در کنار پدرش به تصویر میکشد.
جدایی فردی از این سریال ناشی از یک تداخل برنامهای به خاطر تعهد او به سریال علمی تخیلی Time After Time بود. تام هاپر در فصل هفتم نقش دیکان را بر عهده میگیرد و چشم انداز تازهای را برای این شخصیت به ارمغان میآورد. تصمیم به تغییر بازیگر نقش دیکان تارلی گرفته شد و به تام هاپر اجازه داد تا وارد این شخصیت شود. گذار از استروما به هاپر فرصتی برای کاوش عمیقتر در شخصیت دیکان را فراهم کرد و به او نقش اساسی تری در فصل هفتم داد.
۳- بریک دونداریون- ریچارد دورمر جایگزین دیوید مایکل اسکات شد
بریک دونداریون، لُرد بلک هیون، برای اولین بار در فصل اول بازی تاج و تخت در طول قسمت “تاج طلایی” دیده شد. بریک که در ابتدا شخصیت کوچکی به نظر میرسید، وظیفه تعقیب و اعدام سر گرگور کلیگین را از ند استارک دریافت کرد. با این حال، بریک تا فصل سوم در داستان نبود، زمانی که بریک به عنوان یکی از اعضای کلیدی انجمن برادری تا زمان فداکاری قهرمانانه اش در نبرد وینترفل دوباره وارد داستان شد.
گذار از دیوید مایکل اسکات به ریچارد دورمر یک تغییر قابل توجه بود و دورمر به شکل بی نقصی خط داستانی گسترش یافته این شخصیت را پیش برد و خود را به عنوان یکی از بهترین نقش آفرینیهای این سریال تثبیت کرد. در فصل اول، اسکات به عنوان یک “سیاهی لشکر برجسته” شناخته میشد که تنها یک شخصیت را پر میکرد تا اینکه شخصیت محوریتر در روایت فراگیر داستان را بر عهده گرفت. تصاحب این نقش توسط دورمر در فصل سوم، امکان کاوش عمیق تری از روایت بریک، به ویژه با انجمن برادران بدون پرچم را فراهم کرد و بر تعهد این سریال به انتخاب دقیق بازیگر برای شخصیتهایی که قرار است در آینده مهمتر شوند، تاکید دارد.
۲- لیف- کی الکساندر جایگزین اوکتاویا الکساندرو شد
هنگامی که لیف، کسی که ظاهراً رهبر عرفانی کودکان جنگل است، برای اولین بار در اپیزود پایانی فصل چهارم حضور آسمانی خود را به مخاطبان اعلام میکند، نقش او را یک مدل کودک به نام اوکتاویا الکساندرو بازی میکند. در آن حضور کوتاه، لیف تاثیری ماندگار بر جای گذاشت و فضا را برای ملاقات با برن و میرا در غار کلاغ سه چشم آماده کرد. با این حال، هنگامی که لیف برای نقش برجسته تری در فصل ششم بازگشت، مشعل این نقش به بازیگر مسنتر و باتجربهتر ژاپنی، کای الکساندر، داده شد.
علیرغم این که ذاتً بچههای جنگل پیر نمیشدند، این شخصیت دچار تحول بصری و بازیگری شد. اوکتاویا الکساندرو که در فصل چهارم تنها ۱۲ سال سن داشت، سکان هدایت را به کای الکساندری سپرد تا نقشی را ایفا کند که نیازمند بازیگری باتجربهتر بود. در حالی که ماجرای لیف در تنها پنج قسمت در بازی تاج و تخت پخش شد، تغییر بازیگر آن باعث کنجکاوی و گمانه زنی در مورد دلایل این تغییر شد.
حضور این شخصیت در نقاط کلیدی داستان، از جمله تبدیل برن به “کلاغ سه چشم” و افشاگری در مورد منشاً پادشاه شب، مستلزم حضور بازیگری بود که قادر به به تصویر کشیدن عمق و پیچیدگی مورد نیاز برای این لحظات حیاتی باشد.
۱- سلیس برثیون- تارا فیتزجرالد جایگزین سارا مک کیور شد
در قسمت آغازین فصل دوم، ورود استنیس برثیون به داستان، اولین حضور همسرش، سلیس برثیون را رقم زد که نقش او را سارا مک کیور بدون حضور در تیتراژ به تصویر کشید، نقشی که تنها به عنوان یک جا پُرکن و یک باره در سکانسی بدون دیالوگ ایفا کرد. اما نقش مک کیور در فصل سوم گسترش یافت و به شخصیتی با اهمیت بیشتر تبدیل شد. با این حال، برای این تغییر، سازندگان سریال یک بازیگر باتجربه به نام تارا فیتزجرالد را بری این نقش انتخاب کردند. در حالی که ماهیت دقیق انتخاب اولیه هنوز مشخص نیست، تغییر بازیگر به شخصیت سلیس عمق بیشتری بخشید، به ویژه در سکانس واکنش هولناک او به سرنوشت تراژیک شیرین.
این سوال که آیا بازیگر نقش سلیس برثیون واقعاً تغییر کرد همچنان وجود دارد، با توجه به این که مک کیور حضوری در تیتراژ نداشت. این حضور بدون ذکر در تیتراژ، راه را برای فیتزجرالد هموار کرد تا در فصل سوم این شخصیت را برای همیشه در اختیار بگیرد و این نشان دهنده تصمیم استراتژیک بازی تاج و تخت برای به تاخیر انداختن استخدام یک بازیگر دائمی برای این نقش تا زمانی بود که نقش سیلس پررنگتر میشود. بلاتکلیفی نقش آفرینی سارا مک کیور در فصل اول، رازآلودگی ماجرای سیلیس را بیشتر میکرد.