روز گذشته «عمو حاجی» مرد تنومند و کهن سالی که بیش از نیم قرن از رعایت کردن بهداشت و استحمام گریزان بود، در ۹۴سالگی در روستای دژگاه از توابع بخش دهرم شهرستان فراشبند فارس درگذشت.
«عمو حاجی» مردی که ۶۰ سال از حمام گریزان بود، در ۹۴ سالگی درگذشت. یک مستندساز که مدتی با این پیرمرد ارتباط داشته و فیلمی از او ساخته، از عجایب زندگی او میگوید.
به گزارش خراسان، با گذشت روزگار، شاید هر روز و هرشب در خبرهایی که منتشر میشود اتفاقات و موضوعات عجیب و غریبی را ببینیم و شگفت زده شویم. اما داستان پیرمرد ۹۴ ساله اهل استان فارس که بیش از ۶۰ سال به حمام نرفته، یکی از آن قصههای تلخ و باورنکردنی است که از دیروز خبرساز شده است.
روز گذشته «عمو حاجی» مرد تنومند و کهن سالی که بیش از نیم قرن از رعایت کردن بهداشت و استحمام گریزان بود، در ۹۴سالگی در روستای دژگاه از توابع بخش دهرم شهرستان فراشبند فارس درگذشت.
خبر تلخی که در رسانهها و فضای مجازی هم ترند شد وتعدادی از کاربران و همشهریهای این پیرمرد ۹۴ ساله درباره مهربانیهای این پیرمرد کثیف نوشتند. در ادامه، نکات جالبی از زندگی این پیرمرد را مرور میکنیم و در گفتگو با یک مستندساز که فیلمی از عموحاجی را در جشنواره سینما حقیقت و فیلم کوتاه شیراز اکران کرده، از عجایب زندگی کثیفترین آدم ایران میگوییم. در بخشی از این گزارش هم به کثیفترین آدمها در جهان میپردازیم.
تصور کنید برای ۱۰ روز به حمام نروید، چه حسی دارید؟ عموحاجی که با عنوان کثیفترین مرد جهان شناخته میشد حدود ۶۰ سال، رنگ حمام را ندید! البته خودش کاملا از این وضعیت راضی بود.
جالب است بدانید که عمو حاجی هیچ مشکل و بیماری خاصی نداشت و عقیده اش این بود که حمام رفتن و تمیزی، او را از سلامتی دور میکند. این پیرمرد ۹۴ ساله، حدود نیم قرن با این عقیده زندگی کرد، تا جایی که شیوه زندگی اش یکی از دیدنیهای شهرش به حساب میآمد و افرادی از شهرها و حتی کشورهای مختلف سفر میکردند تا عمو حاجی را از نزدیک ببینند.
چون او نمونهای از انسانهایی با عادت غیر معمول بود که به این نوع از زندگی عادت کرده و ترجیح میداد تمام عمر به همین شکل زندگی کند. اگر به عکسهای عموحاجی نگاهی بیندازید چهرهای مانند انسانهای غارنشین دارد و کهن سال به نظر میرسد.
او رنگ خاکستر گرفته و قشری ضخیم از چرک بر اندام او سنگینی میکند. پیرمرد اهل استان فارس از خوردن هر نوع خوراکی تازه و نوشیدن آب بهداشتی پرهیز میکرد به گونهای که اگر به زور هم به او آب گوارا میدادند، عکس العمل منفی نشان میداد و ناراحت میشد.
قصه عموحاجی که از دیروز خبرساز شده، ناگفتههای زیادی دارد که اطرافیان، روستاییان نزدیک این پیرمرد و ... باید درباره آن بگویند. به بهانه درگذشت این پیرمرد سراغ یک مستند ساز شیرازی رفتیم که چند سال پیش فیلمی از او تهیه کرده و در جشنواره حقیقت و فیلم کوتاه شیراز به نمایش گذاشته است.
جمشید خاوری میگوید: «عموحاجی شناسنامه داشت که در دست خانواده برادرش بود. اسم شناسنامهای او هم واقعا حاجی بود. من در سال ۹۳ فیلمی ۱۲ دقیقهای درباره او به نام «زندگی عجیب آقای عمو» ساختم که همان سال در جشنواره سینما حقیقت به نمایش درآمد و سال بعد هم در جشنواره فیلم کوتاه شیراز اکران شد و ویدئوهایی که اکنون در اینترنت وجود دارد بخشهایی از همان فیلم است.
من در سال ۹۳ به همراه ۸-۷ نفر از عوامل تهیه فیلم به روستای دژگاه رفتیم. عموحاجی یک شخصیت غیرعادی بود. ما نگران بودیم که نزدیک شدن به این پیرمرد برایمان مشکل بهداشتی داشته باشد. روستاییها میگفتند اگر میخواهید عموحاجی به راحتی با گروه شما صحبت کند برایش نوشابه و سیگار بخرید! ما هم تعدادی نوشابه و سیگار خریدیم که شیوه عجیبی برای مصرفش داشت.
مثلا او یک لوله آب ۳۰ اینچی داشت که از آن به عنوان پیپ استفاده میکرد. فضولات حیوانات را داخل آن لوله میریخت و مثل توتون، آن فضولات را آتش میزد و استعمال میکرد. اگر هم فضولات حیوانی نداشت همه سیگارها را له میکرد و روی آن لوله میریخت و میکشید. او وقتی سیگار را روی لب هایش میگذاشت هربار حداقل پنج نخ سیگار را لای انگشتانش میگذاشت و یک دفعه همه را با هم میکشید!
خاوری ادامه میدهد: «عموحاجی البته غذای ما را نمیخورد. نزدیکیهای منطقه زندگی اش، چند مرغداری بزرگ بود. مرغهایی را که در مرغداری بر اثر بیماری میمردند، برای حیوانات آن اطراف میریختند. اما عموحاجی آن مرغهای کشته شده را روی آتش میگذاشت و بعد از نیم پز شدن آنها را میخورد. وقتی هم که نوشابه و آب را به عموحاجی میدادیم آن را از بطری خودش نمیخورد. یک حلب روغن بزرگ کنارش داشت که مایعات را با آن مینوشید.»
این مستندساز میگوید: «در مصاحبه هایمان پرسیدیم که علت این وضعیت زندگی عموحاجی چیست؟ پیرمردی در روستا با عموحاجی دوست بود. او تعریف میکرد که حاجی آدم قوی و جوان رعنایی بوده است و عاشق دختری میشود که خانواده دختر با ازدواج آنها مخالفت میکنند. عموحاجی سر به بیابان میگذارد و مدتی هیچ کسی از او خبری نداشته است و خانواده اش هم میگفتند که او در بیابان مرده است.
بعد از ۵-۴ سال یکی از اهالی محل در فاصله صدکیلومتری روستای دژگاه، عموحاجی را میبیند و او را به روستای خودش برمی گرداند. ولی عموحاجی هیچ وقت به خانه اش نمیرود. مردم فکر میکردند که او دیوانه شده، اما او خوب بوده و فقط گوشه نشین شده بود. حاجی در خانه معمولی زندگی نمیکرد. او گودالی برای خودش کنده بود و در یک غار زندگی میکرد.
اهالی محل یک چهاردیواری برایش ساخته بودند، اما عموحاجی در همان گودال خودش میخوابید. مردم هم از روی دلسوزی به او غذا میدادند. همین موضوع باعث شده بود که عموحاجی کم کم تنبل و تن پرور بشود و این سبک زندگی را ادامه بدهد. یک بار از عموحاجی پرسیدیم که میخواهی برایت زن بگیریم تا از این شرایط خلاص شوی؟ او میگفت که تمایلات جنسی دارد، اما نمیخواهد با خانمی ازدواج کند. او میخواست در تصور همان عشق نافرجام زندگی کند.»
خاوری درباره شیوه زندگی عموحاجی هم میگوید: «عموحاجی از حمام گریزان بود و با این که انسان سفیدپوستی بود، اما همه بدنش را چرک پوشانده بود. به جز دست هایش در بقیه بدن او لایههایی از چرک و کثافت وجود داشت. اگر در اینترنت هم بخوانید مدتی پیش خبری منتشر شد که او به حمام رفته است.
اتفاقا او آن زمان در مصاحبه با ما هم گفت که اگر به حمام بروم مریض میشوم و میمیرم. من فکر میکنم علت این که او در این سن فوت کرده همین حرف و حدیثهایی است که اهالی محل، او را بعد از ۶۰-۵۰ سال به حمام برده اند. چندسال پیش از اداره بهداشت هم آمده و وضعیت بدنی اش را بررسی کرده بودند. آن زمان گفتند که بدن این پیرمرد با محیط غیربهداشتی عادت کرده و هیچ مشکلی ندارد.»
چند نفر از کثیفترین آدمهایی که در جهان خبرساز شده اند:
فرض کنید برای سالهای متمادی به حمام نروید و اصلاح نکنید! چه خواهد شد؟ ما به شما آدمهایی را معرفی میکنیم که این گونه زندگی کرده اند.
بدبوترین مرد جهان مرد هندی است که نزدیک به ۴۰ سال حمام نرفته، این مرد هر روز میان گاوها و در مزرعهای کار میکند. موهای دو متری و بدن بدبوی او برای دیگران غیرقابل تحمل است. این مرد بدبو در باره تصمیم به حمام نرفتن اش گفته: اگر سالهای طولانی حمام نروم صاحب فرزند پسر خواهم شد و مطمئن هستم که بالاخره روزی همسرم فرزند پسر باردار خواهد شد!
لودویک دولزال برای ساخت محل خواب راحت برای خودش هر چیزی را که پیدا میکند، میسوزاند. او حتی تشک خود را سوزانده تا روی باقی مانده داغ آن راحتتر بخوابد. او میگوید: من تمام روز آتش را روشن نگه میدارم تا ساعت ۷ غروب که به خواب روم. لودویک هر روز یک بسته سیگار مصرف میکند و به گفته خودش تنفس برای او بعد از مصرف سیگار و ایستادن در کنار آتش راحتتر است.
یک زن کثیف آمریکایی در میان زبالهها و آشغالهایی زندگی میکند که تمام خانه اش را پر کرده است. این زن ۵۶ ساله میشل نام دارد و درخانه سه خوابه اش در نزدیکی واشنگتن زندگی میکند. او ۳۰ سال است که خانه اش را تمیز نکرده و در تمام خانه ارتفاع زبالهها تا کمر او میرسد و به سختی از روی این زبالهها عبور میکند. هرچند که دوست دارد مهمانان و دوستانش به خانه او بیایند، اما همه از او دوری میکنند!