پایان جنگ جهانی اول همزمان بود با تولد ایده پیک موتوری.نیروهای موتورسوار که بازوی پشتیبان ارتش بریتانیا محسوب میشدند، با پایان جنگ، کاری برای انجام دادن نداشتند و یافتن شغل هم برایشان دشوار بود.
پایان جنگ جهانی اول همزمان بود با تولد ایده پیک موتوری. نیروهای موتورسوار «رویال کورپس سیگنال» که بازوی پشتیبان ارتش بریتانیا محسوب میشدند، با پایان جنگ، کاری برای انجام دادن نداشتند و یافتن شغل هم برایشان دشوار بود.
به گزارش همشهری، در نتیجه این نیروها موتورسیکلتهای ارتشی را در اختیار گرفتند و از آن برای انجام کارهایی مانند پیغامرسانی و حملونقل استفاده کردند.
با آغاز و تداوم جنگ جهانی دوم، تراکم خودروها در لندن افزایش پیدا کرد و در میان این تراکم، افرادی سوار بر موتورهای کوچک در سطح شهر دیده میشدند که میان چاپخانهها، روزنامهها یا آژانسهای تبلیغاتی در حرکت بودند و طرحها، عکسها، نقاشیها یا مطالب روزنامه و نامهها را خارج از شبکه پست، جابهجا میکردند.
پیکهای موتوری بیسیمدار از سال ۱۹۷۱در لندن رواج پیدا کردند و این صنعت در نتیجه رضایت کسبوکارها از خدمات این موتورسواران، از اواسط دهه ۱۹۷۰ پا گرفت.
نخستین شرکتهای پیکموتوری با نامهای «یلو اکسپرس»، «GLH» و «امبسدور» به این شکل تاسیس شدند و تولید پیجرهای موتورولا و بیسیمهای دستی قابل حمل منجر به رونق این کسبوکار شدند.
رونق این صنعت تا اواسط دهه ۱۹۸۰ با روی کار آمدن پیکهای دوچرخهای، ابداع فکس و بعدها ایمیل و همچنین نیاز بهوجود بیمه مناسب برای کالاهای حمل شده بهتدریج کاهش پیدا کرد.
اگرچه این کسبوکار هنوز در بسیاری از شهرهای متراکم و درحال توسعه جهان بسیار پررونق و گاه پردرآمد است. امروز با سلطه گوشیهای هوشمند و اپلیکیشنها بر تمامی کسبوکارها و صنایع، فراوانی کسبوکارهای مرتبط با حملونقل موتوری در جهان افزایش یافته است.
اگرچه فناوریهای نوظهور در دورهای از تاریخ رونق این صنعت را کاهش داد، اما امروز به لطف کاربریهای جدیدی که برای حملونقل موتوری تعریف شده است و با کمک اپلیکیشنهایی که مختص این صنعت طراحی شده و دسترسی عمومی خدماتدهندگان و خدماتگیرندگان را به این نوع خدمات سادهتر ساخته است، رونق این صنعت روزبهروز درحال افزایش است، بهویژه در کشورهایی که شهرهای آن از تراکم و ترافیک بالایی برخوردار است.
در اواسطه دهه ۷۰ میلادی، زمانی که پیکها و پیغامرسانان موتورسوار بهتازگی کسبوکار خود را آغاز کرده بودند، نوپا بودن کسبوکار و نیاز شدید به حضور پیکها باعث شده بود که متوسط درآمد هفتهای یک پیک موتوری در لندن به ۵۰۰پوند برسد.
با کسر ۵۰پوند هزینه و مخارج جانبی موتورسیکلتها درآمد ماهانه این افراد به ۱۸۰۰ پوند میرسید و از آنجا که در آن سالها مخارج زندگی بسیار پایینتر از امروز بود، پیکهای موتوری زندگی بسیار مرفه و پردرآمدی داشتند. امروز، اما شرایط تغییر کرده است.
علاوه بر افزایش رقابت در این صنعت، مخارج زندگی در شهرهای بزرگ افزایش زیادی پیدا کرده است و ورود شرکتهای بزرگ به این صنعت باعث شده تا سهم موتورسواران از درآمد به حداقل برسد.
درحال حاضر متوسط درآمد سالانه افرادی که بهعنوان پیک در شرکتهای بزرگ حملونقل کالا و بار در شهرهای مختلف لندن مشغول بهکارند درحدود ۲۳۶۶۲ پوند، برابر ساعتی ۱۱.۳۸ پوند و ماهی ۱۹۷۱ پوند است، یعنی کمی بیشتر از آنچه پیکهای موتوری در دهههای ۷۰و ۸۰ میلادی درآمد داشتند.
با این تفاوت که متوسط هزینه ماهانه زندگی در بریتانیای امروز برخلاف آن دوران، بدون درنظر گرفتن اجاره خانه در حدود ۷۶۸ پوند است. یعنی هر موتورسوار درصورت داشتن محل سکونت درحدود ۲.۵ برابر مخارج ماهانه خود درآمد دارد.
در ایتالیا هم شرایط نسبتا مشابهی حاکم است. سفیران شرکتهای حملونقل موتوری در این کشور بهصورت متوسط سالانه ۲۳۲۶۱ یورو درآمد دارند؛ برابر ساعتی ۱۱ یورو و ماهی ۱۹۳۸یورو.
افرادی که در این حوزه کاری کمتر از ۳ سال تجربه دارند در حدود ۱۷۵۹۰ یورو در سال و افراد باتجربه بالای ۸ سال سالانه ۲۷۸۹۹ یورو در سال درآمد دارند. پیکهای موتوری در ایتالیا ماهانه حدود ۴۰ یورو پاداش هم دریافت میکنند و به این ترتیب متوسط درآمد ماهانه آنها به حدود ۱۹۷۸ یورو میرسد، درحالیکه متوسط مخارج ماهانه زندگی در ایتالیا برای یک نفر ۷۴۴ یورو بدون اجاره خانه است.
به بیانی دیگر، درآمد حاصل از این کار در ایتالیا ۲.۶برابر مخارج زندگی در این کشور است.
آلمانیها، اما در این حوزه وضعیت بهتری نسبت به دو کشور اروپایی پیشین دارند. متوسط درآمد سالانه پیکهای موتوری در آلمان ۳۴۸۶۲ یورو، متوسط درآمد ساعتی آنها ۱۶.۷۶ یورو و متوسط درآمد ماهانه آنها ۲۹۰۵ یورو است.
با احتساب پاداش ماهانه ۶۱ یورویی، درآمد ماهانه فعالان در این حوزه به ۲۹۶۶ یورو میرسد. افرادی که سابقه کار آنها زیر ۳ سال است ۲۶۳۸۶ یورو و افرادی که بالای ۸ سال سابقه دارند سالانه ۴۱۹۴۹ یورو درآمد دارند.
با درنظر گرفتن متوسط مخارج ماهانه زندگی در آلمان برای یک نفر که بدون احتساب کرایه مسکن حدود ۸۶۱ یورو است، درآمد ماهانه پیکهای موتوری در آلمان حدودا ۳.۴ برابر مخارج ماهانه آنها خواهد بود.
اشتغال بهعنوان پیک موتوری در هندوستان چندان پردرآمد و عاقلانه بهنظر نمیآید. بهویژه اگر هزینههای جانبی کار با موتور را هم درنظر بگیریم، درآمد حاصل از این کار با هزینه ماهانه زندگی در این کشور سربهسر میشود.
پیکهای موتوری هندوستان در سال تقریبا ۲۹۰ هزار روپیه درحدود ۳۸۶۵ دلار درآمد دارند. متوسط درآمد ماهانه پیکهای موتوری در هندوستان ۲۴۱۸۰ روپیه، در حدود ۳۲۲ دلار است درحالیکه متوسط هزینه زندگی در این کشور بدون احتساب هزینه مسکن، برای یک نفر حدود ۲۳ هزار روپیه، یعنی درحدود ۳۰۷ دلار است.
این به آن معنی است که تنها حدود ۱۱۰۰ روپیه، یعنی حدود ۱۵ دلار از درآمد افراد برای تامین مخارج جانبی باقی میماند. اما این بدترین سطح درآمدی برای سفیران موتورسوار در جهان نیست.
در مکزیک درآمد ماهانه برای افراد فعال در این حوزه درحدود ۴۶۱ دلار است درحالیکه متوسط مخارج زندگی ماهانه در این کشور ۴۶۷ دلار، یعنی ۶ دلار بیشتر از متوسط درآمد ماهانه برآورد شده است.
پیکهای موتورسوار چینی از نظر نسبت درآمد به مخارج زندگی وضعیتی نسبتا مشابه پیکهای هندوستانی دارند؛ یعنی درآمد آنها حدود ۱.۸ برابر مخارج زندگی آنهاست.
متوسط درآمد سالانه سفیران موتوری در چین ۷۶۸۸۶ یوآن، درحدود ۱۲ هزار دلار است که با احتساب میزان پاداش سالانه به ۱۰۲۱ دلار میرسد. درعین حال متوسط هزینه ماهانه زندگی در چین درحدود ۳۵۵۵ یوآن برابر ۵۵۶ دلار بدون درنظر گرفتن اجاره خانه است.
در آفریقای جنوبی هم نسبت درآمد به مخارج زندگی سفیران موتورسوار درحدود ۱.۳ و در ترکیه ۱.۰۴ است و وضعیت هردو کشور در این حوزه شباهت زیادی به وضعیت چین دارد.
سفیرها، اما در کرهجنوبی وضعیتی شبیه به سفیران در آلمان را دارند. این افراد با متوسط درآمد سالانه برابر ۲۳.۶۶۱ میلیون وون، یعنی حدود ۲۰۲۲۶ دلار، ماهانه ۱۶۸۵ حقوق دریافت میکنند که با احتساب پاداش ماهانه ۳۵.۵ دلاری، درآمد ماهانه آنها به ۱۷۲۰ دلار میرسد.
به این ترتیب درآمد ماهانه سفیرهای موتورسوار در کرهجنوبی حدود ۳.۰۷ برابر مخارج ماهانه زندگی آنها، بدون درنظر گرفتن هزینه مسکن است.
درآمد سفیران موتورسوار در کشور ثروتمند عربی مانند کویت اگرچه به نسبت دیگر کشورها زیاد بهنظر میآید، اما در مقایسه با مخارج زندگی رقم آن چندان قابل توجه نیست و به پای درآمد در کشورهای اروپایی یا کرهجنوبی نمیرسد.
نسبت درآمد ۱۳۲۶ دلاری به مخارج زندگی ۶۸۹ دلاری (بدون احتساب بهای مسکن) پیکهای موتوری ۱.۹ است.
در عربستان سعودی، اما وضعیت متفاوت است و درآمد ماهانه فعالان در این حوزه ۳.۲ برابر متوسط مخارج زندگی آنهاست. به این ترتیب با مقایسه نسبتهای بهدست آمده از درآمد و هزینه، میتوان بهترتیب کشورهای آلمان، عربستان سعودی و کرهجنوبی را بهعنوان بهترینها در میان کشورهای بررسی شده برای کار بهعنوان پیک موتوری درنظر گرفت.