چند وقت پیش بود که در اوج جنگ لفظی بزرگان در یکی از تیمهای بزرگ لیگ برتر همسر یکی از بازیکنان با انتشار متنی در صفحه اینستاگرامش عملا در نقش سخنگوی شوهرش عمل کرد و پاسخ نسبتا تندی به هم بازی همسرش داد. اتفاقی که بازتاب زیادی هم در بین رسانهها داشت.
همسران خیلی از ورزشکاران حضور پررنگی در فضای مجازی دارند. اتفاقی که میتواند وجوه مثبت و منفی زیادی برای آنها داشته باشد. در این گزارش به بررسی نکات مثبت و منفی این اتفاق پرداختهایم.
تعریف سنتی رسانه در دنیای مدرن خیلی وقت است که دستخوش تغییرات شده است. دیگر صرف داشتن یک شبکه تلویزیونی یا یک ایستگاه رادیویی برای رساندن پیام به مخاطبان احتیاج نیست و گوشی موبایلی که در دست هر فرد وجود دارد به مدد شبکههای اجتماعی میتواند رسانهای قدرتمند قلمداد شود به گونهای که شخصی با داشتن یک صفحه اینستاگرام با هزاران یا حتی میلیونها فالوئر، تاثیر گذاری و توان بیشتری برای انتقال پیام به مخاطبان و کاربران در این فضا دارد.
یکی از موضوعاتی که در ایران نسبتا جدید است و روز به روز هم فراگیرتر میشود، مسئله حضور ستارههای ورزش در فضای مجازی است. اتفاقی که بسیاری آن را مضر میدانند و معتقدند ورزشکاران را وارد حاشیه میکند و تمرکز آنها را میگیرد. این مسئله، اما نه تنها حل و مدیریت نشده بلکه به گونهای دیگر تسری پیدا کرده و همسران بازیکنان فوتبال هم با حضور در این فضا و استفاده از نسبتی که با بازیکنان سرشناس دارند گاها حتی بیشتر از بعضی بازیکنان در فضای مجازی دنبال کننده دارند! اتفاقی که قطعا دارای مواهبی برای آنها است و ضمن محبوب شدن و چهره شدن آنها میتواند سود تجاری هم برای آنها داشته باشد که البته این اتفاق ممکن است برای خیلی از آنها فرجام خوبی نداشته باشد.
این فضای بیرحم همچنان قربانی میگیرد
ماجرای حضور همسران و خانوادههای ورزشکاران سرشناس در فضای مجازی، قبل از فوتبال در والیبال به چشم میآمد و همسران والیبالیستهای سرشناس تیم ملی به ویژه چندسال پیش که تب والیبال در ایران به اوج خود رسیده بود توانسته بودند فالوئرهای زیادی جذب کنند و حالا این مسئله به فوتبال و سایر رشتهها هم سرایت کرده است. همین چند وقت پیش بود که در اوج جنگ لفظی بزرگان در یکی از تیمهای بزرگ لیگ برتر همسر یکی از بازیکنان با انتشار متنی در صفحه اینستاگرامش عملا در نقش سخنگوی شوهرش عمل کرد و پاسخ نسبتا تندی به هم بازی همسرش داد. اتفاقی که بازتاب زیادی هم در بین رسانهها داشت.
حالا، اما قرعه به نام بازیکن دیگری و همسر او افتاده است. بازیهای نه چندان خوب این بازیکن در چند هفته ابتدایی لیگ برتر باعث شد تا بسیاری این بازیکن را مقصر اصلی ناکامیهای تیم محبوب شان بدانند و در فضای مجازی از او انتقاد و حتی به او توهین هم بکنند. دامنه توهینها حتی به صفحه همسر او هم کشیده شد. اتفاقی که عصبانیت همسر فوتبالیست لیگ برتری را به دنبال داشت و باعث شد تا او به این عمل مذموم واکنش نشان دهد.
قطعا هیچکس توهین کردن و فحاشی مخصوصا نسبت به خانواده بازیکنان را تایید نمیکند بلکه باید آن را قویا محکوم کرد، اما نکتهای که سلبریتیها و اینفلوئنسرها و همچنین افرادی که به اعتبار اسم همسران شان در شبکههای اجتماعی حضور دارند باید به آن توجه کنند این است که این فضا فقط طرفدار داشتن و محبوبیت و سود نیست بلکه میتواند همانند شمشیری دو لبه، تیغ بی رحم و ظالمانه خود را به روی آنها بکشد و این چنین برای آنها حاشیه سازی کند و روح و روان شان را بخراشد.
این پدیده البته فقط مخصوص به فوتبال نیست. فقط کافی است تلفن همراه خودتان را بردارید، اسامی ورزشکاران مورد علاقه تان را جستجو کنید تا ببینید که نقش همسران آنها گاهی اوقات تا چه اندازه پررنگتر از خود آنهاست. جالب اینجاست که مثلا در رشته فوتبال و در ابتدا و انتهای رقابتهای لیگ برتر، ماندن یا رفتن بعضی از بازیکنان از طریق صفحه همسران آنها رسانهای میشود و خیلیها هم هستند که با به راه انداختن یک نمایش (پیشنهاد از تیم رقیب یا سایر تیم ها) دستمزد همسران ورزشکار خود در آن فصل را بالا میبرند. خیلیها هم گلایهها و حرفهایی را که نمیتوانند خودشان بیان کنند را از طریق صفحات همسران شان میزنند و خیلیها هر روز به دنبال این هستند: «فالو لطفا.»