من اضافه میکنم: آقای خاتمی بعید نیست، حتمی است! شما به عنوان رهبر اصلاحات حتما شعارهای مردم را شنیده اید و این نکته را باید بفهمید که اصلاحات نیازمند نظریهای برای افسادات است، یعنی باید دانسته باشید که در کجاها کار را خراب کرده اید، فسادهای اطرافیان شما کجاها و تا چه حدی بوده است؟
سید جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی، در یادداشتی که در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است، پیشنهاد سید محمد خاتمی برای ادارهی فدرالی ایران را نسنجیده خوانده و او را دارای صلاحیت لازم برای بیان این جملات ندانسته است:
سید جواد طباطبایی، در یادداشتی که در کانال تلگرامی منسوب به او منتشر شده است نوشته: من نیز مانند بسیارانی دیگر، سخنان آقای محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق، دربارۀ مطلوب بودن الگوی فدرالیسم برای ایران را، که در جمع اعضای شورای شهر ایراد شده بود، با شگفتی فراوان در رسانهها خواندم.
در آن سخنان آمده بود: «مطلوبترین شیوۀ حکومت مردمی ادارۀ فدرالی است». من درست نمیتوانم بفهمم که چرا رئیس جمهور پیشین، که باید بداند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد، خطاب به اعضای شورای شهر دربارۀ مسائل کلان حاکمیتی کشور چنین مطلب مهمی را مطرح کرده است؟
توصیهای به آقای خاتمی
من نیز مانند بسیارانی دیگر، سخنان آقای محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق، دربارۀ مطلوب بودن الگوی فدرالیسم برای ایران را، که در جمع اعضای شورای شهر ایراد شده بود، با شگفتی فراوان در رسانهها خواندم. در آن سخنان آمده بود: «مطلوبترین شیوۀ حکومت مردمی ادارۀ فدرالی است». من درست نمیتوانم بفهمم که چرا رئیس جمهور پیشین، که باید بداند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد، خطاب به اعضای شورای شهر دربارۀ مسائل کلان حاکمیتی کشور چنین مطلب مهمی را مطرح کرده است؟
صلاحیت نداشتن رئیسجمهور اسبق
آقای رئیس جمهور اسبق باید بداند که تصمیم گیری در چنین مواردی به هیچ وجه در صلاحیت اعضای شورای شهر نیست که مردم برای ادارۀ امور جاری شهر انتخاب میکنند و برحسب تعریف اگر صلاحیتی داشته باشند باید رسیدگی به امور جاری شهر باشد و، به این اعتبار، صلاحیتی برای مداخله در امور کشور ندارند.
وانگهی، خود آقای رئیس جمهور اسبق چه صلاحیتی دارد که چنین بحث مهم حاکمیتی را با گروهی که آنها نیز در این موارد فاقد صلاحیت هستند، در میان گذاشته است. با پایان یافتن دوره ریاست جمهوری، رئیس جمهور نیز شهروندی بیش نیست و اگر نظری داشته باشد باید آن نظر را مستدل بیان کند و پاسخ بگیرد، اما بیان چنین مباحثی، در چنین سطح عامیانه ای، در مناسبتهای سیاسی در شأن رجل سیاسی نیست.
اصلاحات و افسادات
من به این اعتبار اخیر، این دو سه یادداشت را مینویسم تا به رئیس جمهور پیشین یادآوری کنم که مصالح عالی کشور را فدای منافع گروهی که او رهبری آنان را بر عهده دارد و فساد و عدم کاردانی بسیاری از آنان به جایی رسیده است که خود آقای خاتمی مجبور شده است اعتراف کند: «بعید است مردم با حرف ما در انتخابات آتی شرکت کنند» نکند! من اضافه میکنم: آقای خاتمی بعید نیست، حتمی است! شما به عنوان رهبر اصلاحات حتما شعارهای مردم را شنیده اید و این نکته را باید بفهمید که اصلاحات نیازمند نظریهای برای افسادات است، یعنی باید دانسته باشید که در کجاها کار را خراب کرده اید، فسادهای اطرافیان شما کجاها و تا چه حدی بوده است؟ آنچه بعید مینماید این است که شما و اصلاح طلبان هنوز تصور درستی از بیراههای که رفته اید ندارید و برای جبران همین فقدان فهم درست است که هر بار برای گرفتن رأی مردم از مصالح عالی کشور مایه میگذارید و هر بار هم همان اشتباههای پیشین را مرتکب میشوید.
نقطه سیاه کارنامه اصلاحطلبی
پیش از آنکه به بحث فدرالیسم برسم که اطمینان دارم به واقع متوجه نشده اید چه گفته اید و گفتههای شما چه تالیهای فاسدی میتواند داشته باشد، به یک مورد دیگر اشارهای میکنم تا یکی از نقطههای سیاه کارنامه دوستان شما را یادآوری کرده باشم. در آبان ماه ۱۳۹۵، حکومت وقت ناگهان برنامهای برای آموزش زبانهای محلی رونمایی کرد که در زمان صدارت شخص شما و در دستگاه وزیر علوم اصلاحات در سال ۱۳۸۲ توسط یکی از پانترکهای معروف نوشته شده بود. آن رونمایی به دلایل انتخاباتی و جلب نظر مردم استانهای کردنشین و آذری زبان انجام شده بود.
لزوم پس گرفتن سخن نسنجیده
من به آن مناسبت توضیح دادم که چنین مایه گذاشتن از مصالح عالی کشور بعید است برای نامزد ریاست جمهوری رأیی بیاورد. آن مقاله را در همین جا بار دیگر منتشر و نظر شما را به آن جلب میکنم. در پستهای دیگری اشارههایی نیز به مضمون سخنان شما خواهم آورد. به عنوان یک شهروند، که اندکی بیشتر از شما در این مباحث فکر کرده و بویژه اینکه سیاست باز نیست، از شما میخواهم که این سخنان را محترمانه پس بگیرید و به اطرافیان خودتان هم توصیه کنید که وارد این مباحث نشوند.