خطر کردن برای دیدن یک بازی فوتبال، کلی استرس و اضطراب برای ورود به استادیوم و باز هم استرس برای لو نرفتن و دستگیر نشدن. صرف کلی وقت برای تغییر ظاهر. همه اینها داستان دخترانی است که برای 90 دقیقه لذت توأم با اضطراب، چند 90 دقیقه را با رؤیا سپری کردهاند.
خطر کردن برای دیدن یک بازی فوتبال، کلی استرس و اضطراب برای ورود به استادیوم و باز هم استرس برای لو نرفتن و دستگیر نشدن. صرف کلی وقت برای تغییر ظاهر. همه اینها داستان دخترانی است که برای 90 دقیقه لذت توأم با اضطراب، چند 90 دقیقه را با رؤیا سپری کردهاند.
به گزارش ایران، ورود میهمانان ناخوانده به استادیومها، اتفاق جالبی بود که در سال 96 بیشتر از سالهای گذشته شاهد وقوع آن در فوتبال باشگاهی ایران بودیم. دختران فوتبالدوست کشورمان با آرایش مردانه وارد ورزشگاه شدند و این موضوع در حواشی اخبار پس از برگزاری دیدارها بخصوص بازیهای دو تیم محبوب پایتخت منتشر میشد. این موضوع را میتوان عشق به فوتبال نامید؛ عشقی که در جان کلام این دختران به وضوح شنیده میشود. شاید در لابهلای صحبتهای این بانوهای دو آتیشه اعتراض هم شنیده شود اما اعتقاد دختران بر این است که این عمل را بیشتر به خاطر عشق به فوتبال انجام دادهاند.
دخترانی که تشنه حضور در استادیوم هستند و اینها تنها تعداد انگشتشماری هستند که توانستند با ترفندهایی وارد ورزشگاه شوند و هستند دختران علاقهمند دیگری که میخواهند با حالت عادی وارد ورزشگاه شوند و تیمهای محبوب خود را تشویق کنند. این موضوع باعث شد تا خبرنگار «ایران» به سراغ دونفر از دختران فوتبالدوست سرخابی برود و درخصوص حضورشان در ورزشگاه صحبت کند.
پنجشنبه پنجم بهمن ماه سال 96 استادیوم آزادی یک میهمان ویژه داشت. عکسهای یک دختر دو آتیشه استقلالی که با آرایش مردانه وارد ورزشگاه شده بود و شاهد پیروزی 4 بر صفر تیمش مقابل پارس جنوبی بود، به سرعت در فضای مجازی منتشر شد. او خودش را اینگونه معرفی میکند: «سمیرا هستم، یک دختر شدیداً فوتبالی. در ایران فقط طرفدار استقلال هستم. در اروپا تیمهای رئال، یونتوس و چلسی را خیلی دوست دارم.» این دختر دوآتیشه استقلالی پس از معرفی خود ماجرای حضورش در ورزشگاه آزادی را روایت میکند: «چند ماهی بود که تصمیم داشتم به ورزشگاه بروم و برای همین موهایم را در تمام این چندماه کوتاه نگه داشتم. البته کمی دیر برای رفتن تصمیم قطعی گرفتم. زمانی که تصمیم گرفتم به استادیوم بروم، هیچ کس را در جریان نگذاشتم اما بعد از این که دوستانم متوجه شدند کلی خوشحال شدند و چند نفر از دوستانم به من گفتند که ای کاش ما را در جریان کارت قرار میدادی و با هم به استادیوم میرفتیم.» اما چرا این دختر برای دیدن بازیهای تیمهای مورد علاقهاش، خود را به آب و آتش زده و سختی این مسیر را به جان خریده؟ او این گونه پاسخ این سؤال را میدهد: «من عاشق هیجان و ماجراجویی هستم. وقتی عاشق یک موضوع هستی و نسبت به آن موضوع هیجان داری، حتماً برای رسیدن به آن تلاش خواهی کرد. پس از حضور در ورزشگاه اظهار نظرها خیلی خوب بود، من تقریباً خیلی از نظرات را خواندم که بیشتر آنها درباره جسارت من بود و آنها من را جسور دانستند. علاوه بر این همه دوست داشتند جای من باشند. البته انتقاد هم در پیامها دیده میشد که این هم کاملاً طبیعی است.»
او در پاسخ به این سؤال که آیا ورود با چهره مردانه کار سختی نبود؟ میگوید: «به هیچ عنوان مشکلی با گریم نداشتم چون بازی تیمم خیلی برایم باارزشتر بود، حتی به قیمت کوتاه کردن موهایم. اینکه بازی تیمم را در استادیوم ببینم و با هواداران آبی یکصدا تیم محبوبم را تشویق کنم، برای من هیجان زیادی داشت. به خودم میگفتم که این کمترین حق ممکن من است تا برای تشویق تیمم به استادیوم بروم. اعتقاد من بر این است که حق را باید بگیرم، احساس میکردم با این کارم به خیلیها نشان میدهم که باید نسبت به این محدودیت اعتراض کرد.»
ورود به ورزشگاه و احساس آن جو ، از نزدیک شاید کار آسانی نباشد اما این کار توسط سمیرا انجام شد و این دختر فوتبالدوست احساس خود را از روز بازی این گونه بیان میکند: «من همیشه دوست داشتم بازی تیمم را از نزدیک ببینم و هیجان حضور در جو استادیوم را تجربه کنم که خوشبختانه این اتفاق افتاد و واقعاً هم در استادیوم هیجان عجیبی داشتم.» یکی از موضوعاتی که باعث میشود تا این محدودیت برطرف نشود، جو مسموم حاکم در ورزشگاهها است اما این دختر استقلالی این موضوع را رد میکند: «برخلاف تصور خیلیها، جو استادیوم نه تنها بد نبود بلکه عالی بود. خیلی وقت بود به این فکر میکردم که به استادیوم بروم که بالاخره توانستم و خدا هم کمکم کرد. حقیقتاً دیدن فوتبال در استادیوم لذت زیادی دارد، وقتی تیم مورد علاقهات گل میزند، وقتی یک موقعیت از دست میرود و افسوس میخوری، وقتی با اختلاف تیمت پیروز میشود؛ حالت را خوب میکند.» او که با احساس خاصی در مورد آن روز صحبت میکند، اینگونه صحبتهای خود را ادامه میدهد: «برای من هیجان حضور در چنین جوی بیشتر از استرس بود و همین موضوع کمکم کرد که استرس را از خودم دور کنم. حس خوبی داشتم و خالی از استرس بودم به جز گیتهای ورودی که ازآنها میترسیدم البته در زمان ورود به گیت خودم را نباختم و تا آخرین لحظه قوی جلو رفتم. فقط این که بعد از شادی هر گل مجبور بودم سکوت کنم کار سختی بود. کنترل کردن هیجان کار سختی است اما من برای اینکه شناخته نشوم این کار را انجام دادم و شادیام را در قلبم نگه داشتم. روز فوقالعادهای بود و تیم محبوبم توانست با اقتدار پیروز شود و این برای من ارزش زیادی داشت.»
البته در استادیوم آزادی برخی از هواداران متوجه شدند که یک میهمان ناخوانده دارند اما آنها چه واکنشی نسبت به این موضوع داشتند. سمیرا درخصوص این موضوع بیان میکند: «در نیمه دوم بازی چند نفر از هوادارها متوجه شدند که من خانم هستم اما خوشبختانه همکاری کردند و اتفاقی نیفتاد.»
اما آیا واقعاً حضور در استادیوم آن هم این گونه ارزشش را دارد؟ سمیرا اینگونه پاسخ این سؤال را میدهد: «واقعاً میارزید. فرصت زندگی محدود است و ورود به استادیوم میتواند کمترین حق یک خانم باشد و خدا را شکر میکنم که من توانستم به استادیوم بروم. گرچه من به آینده امیدوارم. امیدوارم که راه ورود خانمها به استادیوم باز شود و یک روزی با پوشش خودمان و به عنوان یک زن وارد استادیوم شویم و بازیهای تیم محبوبمان را نگاه کنیم.»
او درخصوص این موضوع که آیا از پیامدهای حضورش در ورزشگاه اطلاع داشت؟ میافزاید: «شنیده بودم که دو، سه دختر را گرفته و از آنها تعهد گرفتند اما به این موضوع به هیچ وجه فکر نمیکردم و باور داشتم که خیلی راحت میتوانم وارد استادیوم شوم و پس از دیدن بازی از استادیوم خارج شوم و مشکلی برای من پیش نیاید.»
گلایههای این دختر استقلالی از اینجا شروع میشود و او به بازی تیم ملی ایران با سوریه در مقدماتی جام جهانی اشاره میکند. در آن بازی خانمهای سوری براحتی وارد ورزشگاه شدند و بازی تیم ملی کشورشان را بدون دردسر تماشا کردند. او میافزاید: «در آن بازی خانمهای سوری در مقابل چشم بانوان ایرانی وارد استادیوم آزادی میشدند در حالی که ما نمیتوانستیم. این صحنه جای تأسف داشت.»
این دختر استقلالی پس از پایان بازی عکسهای خود را در اینستاگرام منتشر کرد تا پیامی را به دیگران منتقل کند. سمیرا در مورد پیامش میگوید: «این عکس را خودم در صفحه اینستاگرام گذاشتم تا به نوعی هم اعتراض باشد و هم اینکه اعلام کنم که جو ورزشگاه به هیچ وجه بد نیست. من خیلی راحت وارد استادیوم شدم و راحت برگشتم و هیچ مشکلی نداشتم.» او ادامه میدهد: «پیامم به دختران این است که اگر واقعا فوتبال را دوست دارند با این شرایط هم که شده وارد ورزشگاه شوند و نسبت به محرومیت حضور دختران در استادیومها اینگونه با گریم اعتراض کنند، در کشورهای عربی این موضوع وجود ندارد و خانمها بدون دردسر وارد ورزشگاه میشوند. آیا ما از کشورهای عربی چیزی کم داریم؟»
سمیرا دلایل جالبی در خصوص علاقهاش به تیم استقلال دارد و میگوید: «اگر کمی منطقی باشیم متوجه میشویم که پرافتخارترین تیم در ایران را نمی شود نادیده گرفت. فرد همیشه دنبال انتخاب بهترینهاست که استقلال چنین شرایطی دارد. فوتبال را خیلی دوست دارم و استقلال برای من عشق است و هرگز نمی توانم این عشق را فراموش کنم.» جالب اینجاست که سمیرا ورزشکار است و در یک باشگاه به صورت حرفهای تکواندو را پیگیری میکند. او میافزاید: «من از بچگی تکواندو کار کردم. ١٦ سال به صورت حرفهای کار میکنم و دنبال این موضوع هم هستم که در لیگ خانمها با یک تیم به اسم تیم محبوبم حضور یابم. من کلی دوست و هم باشگاهی علاقهمند به فوتبال دارم که عاشق استقلال هستند.» او آرزوهایی دارد و با بیان این آرزوها اینگونه صحبتهای خود را پایان میدهد: «بزرگترین آرزوی من قانونی شدن حضور بانوان در ورزشگاهها است و علاوه بر این سربلندی تیم عزیزم استقلال در میادین و مسابقات آسیایی و داخلی، همانند گذشته. خیلی دوست دارم شهرآورد را از نزدیک ببینم. دوست دارم این بار قانونی به ورزشگاه بروم. مخصوصاً بازیهای آسیایی استقلال را از نزدیک ببینم. ایران کلی دخترهای فوتبال دوست دارد و امیدوارم مسئولین این مجوز را به ما بدهند تا بدون دردسر وارد ورزشگاه شویم.»
دختر پرسپولیسی دبل کرد!
صحبتهای دختر آبی تمام شد و حال نوبت یک دختر دو آتیشه پرسپولیسی است. زهرا خوشنواز دختری است که جمعه هشتم دی ماه در ورزشگاه آزادی بازی پرسپولیس و تراکتورسازی را از نزدیک تماشا کرد. بلافاصله عکسهای این دختر با لباس قرمز در شبکههای مجازی پخش شد که البته در نگاه اول تشخیص جنسیت او کار راحتی نبود. خوشنواز در ابتدا در خصوص مهارت در گریم میگوید: «گریمم خیلی طبیعی و مردانه بود. حتی در ورزشگاه که گاهی از خود بیخود میشدم و میایستادم، کسی که پشت سرم بود داد میزد: «داداش بشین دیگه!» اما فکر کنم فقط یک یا دو نفر که پشت سرم نشسته بودند، متوجه شدند.»
او صحبتهای خود را این گونه ادامه میدهد: «حضور در ورزشگاه آرزویی بود که از زمان بچگی داشتم که البته برای تحقق آن اقدام نکرده بودم اما زمانی که عکس «شبنم» (دختر حاضر در ورزشگاه غدیر اهواز) را دیدم تصمیم گرفتم که این کار را انجام دهم و در ورزشگاه حاضر شوم. به نوعی «شبنم» باعث شد تا من به خودم بیایم و بگویم که من هم باید به ورزشگاه بروم.»
زهرا در مورد عکسهای منتشر شده در فضای مجازی میافزاید: «من عکسم را در اینستاگرام نگذاشتم و عکسم پخش شد، حقیقتاً خودم قصد نداشتم عکسم را بگذارم. میخواستم که چهرهام شناخته نشود تا بازهم بتوانم در ورزشگاه حضور یابم. از لحظهای که راه افتادم به سمت استادیوم از خودم عکس میگرفتم و برای دوستان نزدیکم میفرستادم، مثلا میگفتم اینجا گیت اول است یا اینجا تونل است. گزارش لحظه به لحظه میدادم و آنها بودند که عکس مرا منتشر کردند.»
او هم همانند سمیرا معتقد است که فضای استادیوم آلوده نیست و فضای استادیوم را اینگونه تشریح میکند: «حقیقتاً بی نظیر بود. جو بسیار قشنگی بود، لحظه ورود من به ورزشگاه یکی از زیباترین لحظههای زندگی من بود. کلاً جو عالی بود و من این جو را دوست داشتم به خصوص دقیقه 24 بازی که مرحومهادی نوروزی را تشویق کردند خیلی خوب بود البته دوست داشتم دقیقه 33 مرحوم مهرداد اولادی را هم تشویق کنند چرا که اولادی یکی از بازیکنان مورد علاقه من در پرسپولیس بود.»
البته این دختر دو آتیشه پرسپولیسی اهداف دیگری هم در سر دارد و در مورد این اهداف خود میافزاید: «می خواهم مجدداً به ورزشگاه بروم و انشاالله این کار را انجام خواهم داد. حضور در چنین جوی با وجود این ممنوعیتها به خاطر عشق است. عشق به فوتبال و پرسپولیس موضوعی است که موجب میشود تا من یا امثال من با ریسک وارد ورزشگاه شویم. عشق من به تیم است نه به بازیکن چرا که بازیکنان میآیند و میروند و این تنها پرسپولیس است که میماند.»
علاقه یک دختر به فوتبال موضوع عجیبی نیست اما اینکه یک دختر در کشور ما که محدودیت حضور بانوان وجود دارد، جسارت کند و وارد چنین جو مردانهای شود، کار بزرگی است. او اینگونه برنامههای بعدی خود را بیان میکند: «هدف من و سایر دختران این است که این موضوع به جریان تبدیل شود، تبدیل به یک اعتراض و نماد شود. حضور خانمها در استادیومها خواسته60 درصد از جامعه است و این موضوع خصوصی نیست. به نظر من نباید و نمی شود با این موضوع مقابله کرد و علاقه دختران به این ورزش را نادیده گرفت. اکثر واکنشها نسبت به حضور من در استادیوم مثبت بود به جز تعداد محدودی از مردم که کلاً به هر موضوعی معترض هستند.»
اما زهرا پیام هم دارد و پیام او این است: «میخواهم که بانوان با ظاهر زنانه به استادیوم بیایند و اعتراض خود را اینگونه نشان دهند. دست روی دست نگذارند تا کار خودش انجام شود. دخترها میتوانند اعتراض خود را اینگونه نشان دهند. من یکسال برای حضور در تمرینات پرسپولیس با ظاهر زنانه تلاش کردم اما اجازه ورود پیدا نکردم. جالب اینجاست که ورود را برای عموم آزاد اعلام کرده بودند اما گفتند که عموم منظور آقایون است! نمیدانم چرا در کشور ما عموم آقایان محسوب میشوند.» او یک دختر ورزشکار است و چندین سال فوتسال بازی کرده و گلر بوده و دوستان زیادی دارد که به فوتبال علاقه مندند که اکثر دوستانش هم پرسپولیسی هستند. زهرا برای تیم رقیب کری هم میخواند و میگوید: «ما یک ستاره واقعی روی پیراهنمان داریم. دو قهرمانی پشت هم، کلی آقای گل و کلی افتخار. آرزوی من قهرمانی پرسپولیس در آسیا است که امیدوارم این موضوع محقق شود. عاشق کل کل با استقلالیها هستم. یک تنه جواب همهشان را میدهم. خیلیهایشان واقعاً دیگر حرفی برای گفتن ندارند.»
البته او در پایان صحبتهایش به موضوعی اشاره میکند که در ابتدای مصاحبه آن را بیان نکرده بود. زهرا نه یک بار بلکه 2 بار در استادیوم آزادی حضور یافت. یک بار بازی با تراکتورسازی و یک بار دیگر بازی با گسترش فولاد. او میگوید: «قطعاً باز هم به استادیوم خواهم رفت و در آینده نزدیک این اتفاق خواهد افتاد اما نه با این گریم. مدتی است دارم روی یک گریم جدید کار میکنم. اما فکر دیگری هم دارم.»
علاقه این دختر به فوتبال بیشمار است و میخواهد کارهای بزرگتری انجام دهد. او در خصوص این موضوع میافزاید: «در وهله اول هدف مان این است که از طریق قانونی خواسته بحقمان را برآورده کنیم و امیدواریم که در آینده نزدیک هم شاهد این باشیم که بانوان ما در کنار آقایون در ورزشگاهها حضور یابند. البته به نظر میرسد که اراده ای جدی در خصوص این موضوع وجود ندارد اما این اراده را ما ایجاد خواهیم کرد. من تنها نیستم. ما که رفتیم استادیوم خیلیها حمایتمان کردند. خیلی از ورزشکاران و هنرمندان. خود فوتبالیستها ان شاالله کمک میکنند. خانم تهمینه میلانی از این کار حمایت کرده. مجتبی محرمی از من حمایت کرد. همسر حسین ماهینی هم همین طور».