نامهای که هفته گذشته خطاب به مقامات عالی نظام از سوی رییس سابق دولت نوشته شده همه را متعجب کرد. این شیوه همیشگی وی بوده و هست که با کارهای غیرمنتظره توجهات را به سوی خود جلب کند و هدف نیز همین جلبتوجه است.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: نامهای که هفته گذشته خطاب به مقامات عالی نظام از سوی رییس سابق دولت نوشته شده همه را متعجب کرد. این شیوه همیشگی وی بوده و هست که با کارهای غیرمنتظره توجهات را به سوی خود جلب کند و هدف نیز همین جلبتوجه است.
از همان روزي كه قصد مديريت جهاني و نفي هولوكاست را در برنامه خود داشت تا امروز كه اين نامه را نوشته است، هميشه برايش جلبتوجه مساله اصلي بوده است.
از همان زماني كه از داخل خودروي ضد گلوله صداي يك كودك كنار خيابان را در امريكا ميشنود كه ميگويد محمود! محمود! و آن را با آب و تاب تعريف ميكند، تا آن زماني كه وي به تركيه سفر ميكند و سفير ايران در تركيه در خودرو كنار او مينشيند تا گزارش توجيهي دهد ولي توجهي نميكند و براي مردم خيابان دست تكان داد. بهتر است اصل ماجرا از زبان سفير سابق ايران در تركيه بشنويم: «در سفر رييسجمهور وقت كشورمان (احمدينژاد) به تركيه گزارش توجيهي كه حاوي نكات مهم بود را براي ايشان تهيه كردم. در فاصله بين فرودگاه و محل اقامت در اتومبيل، كنار ايشان نشستم و چند بار براي ارايه گزارش توجيهي اقدام كردم. رييسجمهور وقت توجه و اعتنايي به گزارش من نكردند و با قطع سخنان من اظهار داشتند كه به خيابان نگاه كنيد.ايشان در حالي كه دست خود راتكان ميداد از من نيز خواست تا اين كار را انجام دهم. آقاي احمدينژاد تصور ميكرد شلوغي خيابانهاي مسير فرودگاه حاصل حضور اوست. درحالي كه اين شلوغي وضعيت طبيعي استانبول و وضعيت هر روزه اين شهر است. ساعت كار در تركيه ساعت ٩ صبح است و مردم در آن زمان از اقشار مختلف در حال تردد و رفتن به سركار خود بودند. تصور غلط ناشي از اين امر كه اين حضور به خاطر رييسجمهور است سبب ابراز احساسات وي و بيتوجهي به گزارشهاي توجيهي بود.»
زيانهايي كه احمدينژاد و سياستهاي او به اين ملت و كشور زدند آن قدر بزرگ و گسترده بود كه تا دههها نيز نخواهيم توانست آن را جبران كنيم. سكوت در برابر وي خيانتي است كه نبايد مرتكب آن شويم.
او هيچ تغييري نكرده. در روش همان هست كه بود در هدف هم همان اهداف شخصي را دنبال ميكند فقط لبه تيز تخريبش را تغيير داده است. مثل برخي ديگر از منتقدين حكومت كه روزي در گذشته طرفدار حكومت بودند و منتقدين حكومت را به بدترين صورت مينواختند؛ امروز همان كار را با همان شيوه با حكومت ميكنند. اجازه ندهيم مرزهاي فكري و اخلاقي اصلاحات با اين افراد مخدوش شود. آنان به جناحي كه ولينعمتشان بوده وفا نميكنند به هيچ كس ديگري رحم نخواهند كرد.
اين روزها كه بازار فالبيني و كفبيني و جادوگري سكه است. يكي از آشنايان قديمي حدود دو سال پيش براي مطالعه مسلكهاي صوفي و دراويش به جنوب هند شهر نيسور در ايالت بنگلور رفته بود كه از اين نظر خيلي مهم و مشهور است. در آنجا يكي از صوفيهاي شناختهشده به نام عبدالقادر را ملاقات ميكند و او پايان حكومت ايران را پيشگويي ميكند. وي آموزگار مستقيم نظريهپرداز دولت سابق است و قطعا اين پيشگويي را به اطلاع وي هم رسانده است. ظاهرا چنين برداشتي شده كه اگر پرچم اپوزيسيوني به زمين افتاده! را بردارند جانشين بلافصل آن خواهند بود! البته از موعد مذكور ظاهرا گذشته است و احتمالا بداء حاصل شده! ولي واقعيت تصميمات و سياستهاي اين جريان از گذشته دور بر همين مبنا و سياق بوده و هست.