حسین انتظامی یکی از کسانی است که انتخاب کرد تا مدیر خوب باشد؛ در حالیکه می توانست مانند معاونت قبلی مطبوعات، مدیری برای تامین اهداف حزبی و یا قبل تر از آن مدیری میانی باشد که نه خوب محسوب می شود و نه بد.
فرارو- محمد فرنود؛ مدیر خوب بودن یک انتخاب است، انتخابی که اغلب آسان هم نیست و در واقع با توجه به فضای حاکم در دستگاههای دولتی و حکومت، مدیر میانه بودن خیلی آسان تر و بی دغدغه تر از مدیر خوب بودن است.
حسین انتظامی یکی از کسانی است که انتخاب کرد تا مدیر خوب باشد؛ در حالیکه می توانست مانند معاونت قبلی مطبوعات، مدیری برای تامین اهداف حزبی و یا قبل تر از آن مدیری میانی باشد که نه خوب محسوب می شود و نه بد.
در مورد اول خیلی توجیه پذیر است، مدیری که با معیارهای حزبی انتخاب می شود با دیدگاه حزبی هم فعالیت کند و در نتیجه به همفکران و هم حزب های خودش بها دهد؛ در مورد دوم هم بسیار انتخاب ساده این است که مدیری به کارهای جنجال برانگیز، تغییرات مهم و اقدامات بزرگ دست نزند تا کمتر مورد انتقاد قرار بگیرد.
مدیران حزبی که وظیفه مشخصی دارند و توقع زیادی هم از آنها نیست اما اگر از زاویه دید مدیرانی که مورد دوم را شامل می شوند به مسائل نگاه کنیم، می بینیم خیلی هم نمی ارزد که بخاطر حقوق افرادی که اکثرشون هم دیر متوجه نیت و زحمت آدم می شوند، خودمان را به آب و آتش بزنیم و با نهادهای مختلف و مدیران ارشد درگیر بشویم.
خب خیلی راحت تر می توان کارهایی که تا به حال انجام می شده است را با همان ترتیب و اصول قبلی ، بی سر و صدا انجام داد و تغییرات مهم و بزرگی هم ایجاد نکرد تا مورد انتقاد قرار نگرفت؛ بالاخره جامعه ما عادت کرده است همه را جناحی ببیند و اگر ما جناحی رفتار نکنیم، باز هم پشت سرمان خواهند گفت، این از تیم فلانی اومده و یا از فلان جریان سیاسی نیست.
انتظامی یکی از آن مدیرانی بود که انتخاب کرد که میانی نباشد؛ حتی اگر تمام زحماتش دیده نشود و یا به شدت مورد انتقاد قرار بگیرد.
امیدوارم روزی برسد که تعداد مدیران خوب در دستگاههای اجرایی، انقدر کم نباشد که رفتن یکی موجب تاسف شود و بعضا نگرانی شود.