شاید اردوغان قضاوت نادرستی از شرایط داشت و یا قدم اشتباهی برداشت. شاید توانسته باشد با رفتار استبدادی خود منتقدان به حزب توسعه و عدالت را ساکت کند، اما اگر در رفراندوم شکست بخورد همه آنها بهعنوان مخالفان عمومی او به صحنه بازخواهند گشت. یکچیز قطعی است: صرفنظر از نتیجه همهپرسی، پس از 16 آوریل ترکیه کشور متفاوتی خواهد بود.
فرارو- با نزدیک شدن به تاریخ برگزاری همهپرسی در ترکیه بهمنظور افزایش اختیارات رئیسجمهور "رجب طیب اردوغان"، حتی حامیان و طرفداران قدیمیِ او نیز مردد شدهاند. احتمال دارد رهبر ترکیه قدرت و نفوذ خود را دست بالاگرفته باشد و شکست در این رفراندوم کشور را با مشکل مواجه میکند.
به گزارش فرار به نقل از اشپیگل، "احمد مومجو" جان خود را برای اردوغان به خطر انداخت. او برای رئیسجمهور ترکیه به خیابان آمد، علیه حامیان کودتا در تابستان گذشته جنگید و قبلاً در سازماندهی ستاد انتخاباتی اردوغان فعالیت کرده بود. اما اکنون میگوید دیگر نمیداند برای کی باید بجنگد. "ترکیه؟ حزب عدالت و توسعه (AKP)؟ یا تنها برای اردوغان؟"
مومجو سیوششساله مردی قدبلند، لاغر و ریشو است که در دفتر کار پسرعمویش در "بورسا" نشسته است. او نخواست نام حقیقیاش فاش شود زیرا مومجو درباره بت خود به شک و تردید افتاده و چنین چیزی در جامعه امروزی ترکیه بدون عواقب و خطر نخواهد بود.
در روز 16 آوریل، ترکها برای روی کار آمدن سیستمی رأی خواهند داد که قدرت قابلتوجهی به اردوغان میدهد. مومجو معتقد است که این تغییر ترکیه را به کشوری تبدیل میکند که تنها یک فرد قدرت را در دست خواهد داشت. مومجو گفت: "اردوغان پا از گلیمش فراتر گذاشته است." پسرعمویش هم تایید کرد و گفت: "همیشه به حزب عدالت و توسعهی اردوغان رأی دادهام. اما دیگر این کار را نمیکنم." او معتقد است اردوغان به آرمانهای حزب خیانت کرده: "او رئیسجمهور است و در یک قصر زندگی میکند. اما بازهم دنبالِ قدرت بیشتر و بیشتر است."
از کودتای 15 ژوئیه 2016 به بعد، احمد مومجو در حزب خود احساس بیگانگی میکرد. از شب کودتا، شاهد زندانی شدن افراد بیگناه زیادی بود که خائن شناخته شدند. پدرخانمش اکنون در زندان است زیرا سالها پیش با گروهی مرتبط با "فتحالله گولن" همکاری کرده بود. اردوغان "فتحالله گولن" را مغز متفکر کودتای ترکیه میداند. مومجو گفت: "کل کشور به دلیل جنگ میان اردوغان و گولن عذاب میکشد."
آنچه هفتهها در محافل محرمانه بر سر زبانها بود، اکنون دارد علنی میشود: پشتیبانی از سیستم ریاست جمهوری در حال فروپاشی است. اردوغان در سخنرانیهایش و با خطاب قرار دادن تودههای مذهبی، ادعا میکند که کل کشور حامی او است. یکشنبه هفته پیش اردوغان به آنکارا سفر کرد و با استقبال دهها هزار نفر از مردم روبرو شد.
اما برخی نظرسنجیها رشد ستادهای مخالف اردوغان را 10 درصد تخمین میزنند. حتی حامیان وفادار به اردوغان (ازجمله کارگزاران حزب) دلیل علاقه شدید رئیسجمهور به این همهپرسی را درک نمیکنند. طبق نظرسنجیها یکسوم رأیدهندگان حزب عدالت و توسعه مردد هستند. سیستم جدید قدرتهایی به رئیسجمهور خواهد داد که حتی بنیانگذار نظام "مصطفی کمال آتاتورک" هم نداشت. با پیروزی در همهپرسی اردوغان قادر خواهد بود وزرا و 12 از 15 قضات قانون اساسی را خودش تعیین کرده و هر زمان که بخواهد پارلمان کشور را منحل کند. سمت نخستوزیری نیز حذف خواهد شد. اردوغان مدعی است که این اصلاحات برای برقراری ثبات و جلوگیری از کودتای بیشتر ضروری است. اما او هماکنون نیز از تمام سیاستمداران اخیر در تاریخ ترکیه قدرت بیشتری دارد.
مشکلات در ترکیهی اردوغان
پوسترهای تبلیغاتیِ اردوغان در جایجایِ شهر بروسا آویخته شدهاند. بالکنها با پرچم ترکیه تزیینشدهاند و از ماشینهای در حال عبور آهنگ حزب عدالت و توسعه به گوش میرسد. AKP سعی دارد شور و هیجان ایجاد کند که در شهری مانند بورسا کار دشواری نیست. بورسا چهارمین شهر بزرگ ترکیه است و در انتخابات پارلمانی در نوامبر 2015، بیش از نیمی از رأیدهندگان آن به حزب عدالت و توسعه رأی دادند.
ساکنان بورسا مدتها است که باب میل اردوغان بودهاند: سختکوش و دیندار. این شهر به یک مرکز صنعتی توسعهیافته تبدیلشده و دولت محلههای مسکونی جدیدی در این شهر ساخته که دارای مسجد و مراکز خرید است. اما از زمان کودتا اقتصاد کشور رو به رکود رفت و ورودیِ مغازهها خالی است. پسرعموی مومجو که یک شرکت نساجی دارد میگوید در سال گذشته درآمدش از 50 میلیون یورو به 2 میلیون یورو سقوط کرد.
مومجو که مسلمان باایمانی است یک انجمن محلی برای حزب عدالت و توسعه راهاندازی کرد. آن انجمن خانهاش بود. او رسماً حزب را ترک نکرده، اما همانند بسیاری دیگر از اعضا به دلیل رفراندوم پیش رو از حزب فاصله گرفته است. قبلاً AKP میتوانست در مبارزات انتخاباتی خود بر ارتشی از داوطلبان تکیه کند. اما اکنون به گفته مومجو، در بورسا 17 ستاد از فعالیت دست کشیدند. در سراسر کشور، نمایندگان مجلس از عدم وجود شور و اشتیاق میان اعضای AKP شکایت میکنند. در حزب شکاف ایجاد شده است، عدهای از اعضا به رئیسجمهور پشت کردهاند و عدهای دیگر او را میپرستند.
"فاطمه اردونمِز" کنارِ یکی از چادرهای حزب اعلامیههای "آری" پخش میکند. آهنگ حزب AKP که درواقع سرودی در وصف اردوغان است ("معمار ترکیه جدید") دیگر زمزمه نمیشود. "اردونمز" میگوید: "مخالفان با انتشار اطلاعات نادرست سیستم ریاست جمهوری را سیاه و تیره جلوه میدهند. اما درنهایت ما پیروز خواهیم شد."
اردونمز 38 سال دارد و بهعنوان مهندس در شرکت پدرش کار میکند. روسری بر سر دارد و به زبان انگلیسی مسلط است. او در آمریکا تحصیلکرده زیرا در دولتهای قبل از اردوغان زنان باحجاب اجازه حضور در دانشگاه را نداشتند. در سال 2005 به ترکیه برگشت و بالا فاصله حس کرد کشورش بهتر از زمانی است که آن را ترک کرده است. اردونمز تصمیم گرفت بخشی از این تغییر باشد و بدین ترتیب از سال 2012 ستادهای AKP زیادی را در بورسا تشکیل داد.
او دستاوردهای AKP را فهرست میکند و میتواند بهراحتی تعداد مهدکودکها، مدارس و بیمارستانهایی که حزب در بورسا ساخته است را نام ببرد. اما امروز خود را با سؤالات و چالشهای مهمی روبرو میبیند. یک مرد جوان میخواست بداند چرا اردوغان علیرغم اینکه قول داده بود اعضای خانواده خود را وارد دولت نکند، داماد خود را وزیر نیرو کرد. زنی محجبه شکایت داشت که به دلیل افت ارزش "لیر ترکیه"، او و خانوادهاش اجازه خانه را هم بهسختی پرداخت میکنند. اردونمز با صبوری لبخند میزند و قول میدهد بهمحض تغییر در سیستم ریاست جمهوری، امنیت و رفاه به کشور بازخواهد گشت.
اما حتی اعضای تیم او نیز دچار شک و تردید هستند. یکی از اعضای حزب در پاسخ به اینکه چه رأی ای خواهد داد گفت: "من بهترین را برای کشورم میخواهم."
دشمنتراشی برای خود
AKP در پنهان کردن نارضایتی اعضای خود به مشکل خورده است. اکنون باید در شرق آناتولی و حتی در مرکز قدرت، حامیان را با اتوبوس به مراکز گردهمایی برد. در آنکارا نیز انتقاد از اردوغان در میان متحدان بیشتر شده است.
در سال 2003 و در اولین دوره نخستوزیری، اردوغان ائتلاف گستردهای را به دور خود جمع کرد. ازجمله اعضای جنبش اسلامی ملی، مسلمانان میانهرو و مخالفان لیبرالِ ارتش. اما در مسیر طولانیِ رسیدن به قدرت، متحدانش را یکی پس از دیگری قربانی کرده است.
رئیسجمهور سابق "عبدالله گل" و نخستوزیر پیشین "احمد داوود اوغلو" و معاونش "بولنت ارینچ" همگی از سیاست کنارهگیری کردند و حاضر به حمایت از سیستم ریاست جمهوری نیستند. وزیر سابق اقتصاد "علی باباجان" که مورد تحسین و ستایش سرمایهگذاران خارجی بود، یکی از منتقدان دولت محسوب میشود. از میان 50 عضو پایهگذار حزب توسعه و عدالت، کمتر از نیمی از آنها هنوز در حزب هستند.
وکیلی به نام "دنگیر میر محمت فیرات" یکی از بنیانگذارانی است که به دلیل اختلاف با اردوغان حزب را ترک کرد. در سال 2014 به AKP پشت کرد. او گفت: "AKP چیزی فراتر از یک حزب بود، وعده دموکراسی و آزادی بیشتر بود. اما آنقدر غرقِ موفقیتهایمان شدیم که تمایلات قدرتطلبانه را ندیدیم."
فیرات معتقد است سه رویداد سبب افراطگرایی و ایجاد شکاف در حزب شد: جنگ قدرت با ارتش، تظاهرات پارک "گزی" در سال 2013 و نزاع با جنبش اسلامی گولن.
اردوغان و گولن زمانی با یکدیگر متحد بودند. آنها باهم دست ارتش را کوتاه کردند و سپس در سال 2013 به نزاع بر سر قدرت پرداختند.
کودتایی که اردوغان "گولن" را برای آن مقصر میداند، حزب را دودسته کرد. نزدیک به 130 هزار نفر از کارکنان دولت از شغل خود تعلیق و حدود 45 هزار نفر به ظن توطئه دستگیر شدند. این پاکسازی بر افراد اسلامگرای محافظهکار که درگذشته از AKP حمایت میکردند، بیشترین تأثیر را داشت.
اکنونکه تنها چند روز تا همهپرسی باقیمانده، نگرانیها در حزب رو به افزایش است. اردوغان درگذشته همیشه توانسته بود حزبش را متحد نگاه دارد. اما دیگر نمیتوان اختلافها در حزب عدالت و توسعه را انکار کرد.
اگر اردوغان شکست بخورد چه میشود؟
"اتیان محجوبیان" که قصد دارد در 16 آوریل رأی "نه" دهد دراینباره گفت: "اردوغان درگذشته با کمک جذابیت خود و چشماندازی که از دموکراسی داشت، توانست حمایت مردم را کسب کند. اما امروز از طریق ایجاد رعب و وحشت در قدرت مانده است." این روزنامهنگار ارمنی- ترکی یکی از حامیان AKP است که درگذشته مشاور نخستوزیر داود اوغلو بود. در سال 2011 در تلاش برای اعمال اصلاحات قانون اساسی از حزب حمایت کرد. به مدت دو سال، گروهی از سیاستمداران، دانشگاهیان و نمایندگان جامعه مدنی بر روی پیشنویس قانونی کارکردند که حقوق اقلیتها را تقویت و استقلال قوه قضائیه را تضمین کند. این پروژه درنهایت با شکست روبرو شد.
محجوبیان عقیده دارد طرح پیشنهادیِ سیستم ریاست جمهوری جدید، کشور را به یک سیستم استبدادی تبدیل میکند. او گفت: "ترکیه مانند عراق در زمان حکومت صدام حسین خواهد شد."
اما اردوغان یک مشکل دیگر دارد: برای پیروزی در رفراندوم نیاز به جذب حمایت دیگر رأیدهندگان دارد که در حال حاضر تنها در "حزب جنبش ملی" (MHP) پیدا میشود. اما روی آوردن به این رأیدهندگان با شعارهای فاشیستی، حتی برای محافظهکاران ترکیه نیز کار جسورانهای است. چندی پیش اردوغان فرمانده MHP را "نژادپرست" خواند. اما اکنون گفته ممکن است او را بهعنوان معاون رئیسجمهور انتخاب کند.
اردوغان برای یکچیز آماده نیست: شکست. اما کارشناسان بر این باورند که در صورت شکست در رفراندوم، اردوغان انتخابات جدیدی ترتیب میدهد تا بتواند دوسوم اکثریت پارلمانی که برای تغییر قانون اساسی به آن نیاز دارد را کسب کند. اینکه موفق میشود یا خیر هنوز مشخص نیست.
شاید اردوغان قضاوت نادرستی از شرایط داشت و یا قدم اشتباهی برداشت. شاید توانسته باشد با رفتار استبدادی خود منتقدان به حزب توسعه و عدالت را ساکت کند، اما اگر در رفراندوم شکست بخورد همه آنها بهعنوان مخالفان عمومی او به صحنه بازخواهند گشت.
یکچیز قطعی است: صرفنظر از نتیجه همهپرسی، پس از 16 آوریل ترکیه کشور متفاوتی خواهد بود.
منبع: اشپیگل