bato-adv
کد خبر: ۲۱۲۱۸۴

برخورد دوگانه تلویزیون با فوتبال

تاریخ انتشار: ۱۲:۵۵ - ۰۷ آبان ۱۳۹۳
یادداشت زیر را خانم فرزانه محمدی به سایت فرارو ارسال نموده‌اند
لازم به ذکر است محتوای یادداشت، نظر شخصی نویسنده مطلب است



بالاخره تهدیدهای علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال عملی شد و در آغاز هفته دوازدهم لیگ برتر، دوربین های صدا و سیما را به ورزشگاه راه ندادند تا مناقشه فدراسیون فوتبال و صدا و سیما وارد مرحله جدیدی شود. در اینکه فوتبال امروز ما درگیر حواشی فراوانی است که بر متن آن غلبه کرده و نتیجه اش را در کیفیت پایین بازی تیم های لیگ و تیم های ملی در رده های مختلف می بینیم شکی نیست. به علل این حواشی و کیفیت پایین فعلاً نمی پردازیم. هدف این نوشتار صرفا بررسی نحوه برخورد دوگانه تلویزیون با مقوله فوتبال ایران است که می توان گفت مصداق ضرب المثل با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن است!

1- قبل از ممنوعیت ورود دوربین ها به ورزشگاه
امروز بر همگان عیان شده که چه منافع مستقیم و غیر مستقیمی از پخش مسابقات لیگ برتر فوتبال عاید رسانه ملی علی الخصوص تلویزیون می شود. دریافت مبالغ قابل توجه بابت آگهی های قبل، وسط و بعد از بازی، تولید تعداد زیادی برنامه ورزشی که به این رقابت ها و حواشی آن می پردازند، پخش هفته ای حداقل 16 ساعت فوتبال زنده و بحث های کارشناسی آن که در صورت پخش نشدن باید به این تعداد ساعت برنامه سازی انجام شود، مهم ترین منافع مستقیم صدا و سیما را تشکیل می دهد و در کنار این ها، حفظ و افزایش تعداد مخاطبان تلویزیون به خصوص جوانان، جبران عقب ماندگی ها و کم کاری های تلویزیون در واکنش به مسائل روز اجتماعی از طریق برنامه 90 و مجری کارکشته اش و خنثی کردن بخشی از انتقادات به این سازمان از این طریق، بخشی از منافع غیر مستقیم تلویزیون از پخش رقابت های لیگ برتر می باشد.

اما در مقابل این همه منفعت تلویزیون طی سال های اخیر همواره رویکردی منفی نسبت به فوتبال و وقایع حاشیه ای آن داشته و در برنامه های زنده ورزشی مانند 90، ورزش از نگاه دو و ورزش و مردم و تخیرا برنامه های شبکه ورزش، در بسیاری از موارد برای جذب مخاطب عامل دامن زدن به این حواشی یا بدتر از آن، خود عامل ایجاد حواشی بوده و در جایگاه یک رسانه زرد عمل کرده است. این رویه که از چند سال پیش تقریبا همزمان با بزرگنمایی ماجرای انگشت نماهای پرسپولیس شروع شد و در مقاطعی مانند موفقیت های ورزشی در دیگر رشته ها شدت می یافت طی ماه های اخیر و با اوج گیری مناقشه حق پخش به صورت مشهودی افزایش داشته است. به طوری که علاوه بر برنامه های ورزشی مذکور بخش های خبری تحلیلی این رسانه نیز مانند بخش خارج از گود 20 و 30 و مجله خبری شبکه یک در القای چهره کریه فوتبال سنگ تمام گذاشته و جز بدی درباره فوتبال نگفته اند.

هفته ای نیست که یکی از دست اندرکاران فوتبال از مربی و بازیکن گرفته تا مدیر عامل و سرپرست تیم، بی دلیل و با دلیل از گزند نیش و کنایه های تولیدکنندگان این برنامه ها در امان باشند. به عناون مثال در مورد حواشی پیش آمده برای پرسپولیس در جریان سفر هیئت مدیره این باشگاه به مادرید و دیدار سیاسی و جهانشاهی علی رغم اعتراف سیاسی به نشناختن فرد مسئله دار-اظهار نظری که با توجه به سابقه غیر سیاسی وی پذیرفتنش منطقی تر از نپذیرفتنش است- ماجرا را در حد یک موضوع امنیتی کلان ملی مطرح کرده (و البته به سبک و سیاق رسانه ملی در موارد مشابه) ضمن محکومیت و صدور حکم برای سیاسی ول کن قائله هم نیستند! و به تعبیر حمید درخشان انگشتشان را از چشم پرسپولیس بیرون نمی آوردند.

اما به راستی علت این برخورد دوگانه با موضوع فوتبال چیست؟ چرا تلویزیون که منافع سرشار مستقیم و غیر مستقیم فوتبال را به جیب می زند هم نمک فوتبال را می خورد و هم نمکدانش را می شکند؟ و چرا همزمان با اوجگیری مناقشه حق پخش این انتقادات و سیاه نمایی ها اوج می گیرد؟ پاسخ این سوال را می توان به طور خلاصه در استیلای رسانه ای تلویزیون دانست. در حقیقت تلویزیون با احساس قدرت و طیب خاطر ناشی از انحصار رسانه ای اش (و البته سوء استفاده از این انحصار) با بزرگنمایی کاستی ها و ضعف های فوتبال همواره سعی در القای این باور داشته که پخش رقابت های فوتبال لیگ برتر به نوعی لطف به این رشته و صد البته احترام به مخاطبان ورزش دوست بوده است. وگرنه رسانه ملی را چه به پخش این فوتبال فاسد و بی کیفیت و ضد انقلاب؟! و از آن بدتر پرداخت پول میلیاردی بابت آن؟!

2- بعد از ممنوعیت ورود دوربین ها به ورزشگاه
بعد از آن که دوربین ها راه به ورزشگاه نبردند با مرور برنامه های ورزشی تلویزیون می توان برخورد صدا و سیما با این مقوله را برخوردی شتابزده همراه با برآشفتگی و غافلگیری ارزیابی کرد. جام جم نشینان که هرگز تصور قد علم کردن کفاشیان در مقابل خود را نداشتند و قبل از عملی شدن تهدیدات با خوش خیالی خبر از پخش همه رقابت ها می دادند غافلگیر شدند و این بار سعی کردند با حفظ رویکرد هجمه همه جانبه به فوتبال بی تفاوت بودن در مقابل اخبار لیگ برتر را هم به آن اضافه کنند و البته در برنامه های خود توپ را به زمین فدراسیون بیندازند. نمونه ای از این شتابزدگی و سردرگمی را می توان در نحوه انعکاس اخبار این هفته لیگ برتر دید. اخبار رقابت های لیگ برتر یا حتی کنفرانس های خبری قبل از بازی ها که قبل از ممنوعیت ورود دوربین در صدر اخبار ورزشی بود بعد از ممنوعیت یا منتشر نشد و یا به اخبار کوتاه در انتهای اخبار ورزشی تبدیل شد! و مخاطب باید از خود می پرسید که آیا اهمیت خبری نتیجه رقابت های لیگ برتر به پخش شدن آن از تلویزیون مربوط است؟! و آیا اساسا این رفتار حرفه ایست؟ یا در مجله خبری شبکه یک پنجشنبه 1 آبان مجری جوان این برنامه خبر سقوط 7 پله ای تیم ملی در جدیدترین رنکینگ تیم های ملی فوتبال دنیا را با چنان ذوق و شوقی(!) بیان کرد که اگر مخاطبی غیر ایرانی مخاطب او بود در ایرانی بودن گوینده خبر شک می کرد!

روزنامه جام جم و سایت باشگاه خبرنگاران جوان این روزها با انتقادات بی سابقه از فوتبال روی موضوعاتی مثل پول های گم شده فدراسیون و فرار کردن اسپانسرها به دلیل عدم پخش تلویزیونی مانور می دهند تا توپ را به زمین فدراسیون بیندازند. فقط معلوم نیست که در این میان چرا برای این فوتبال به زعم خودشان کثیف و بی کیفیت اینقدر دلسوزی می کنند؟! و نگران دیده نشدن بازی های بی کیفیت فوتبال توسط مخاطبان میلیونی خود شده اند؟! باید از این عزیزان پرسید چرا حال که این فوتبال کثیف و پرحاشیه قرار نیست از رسانه شما پخش شود این طور برآشفته شده اید؟ مگر غبر از این است که شما سال ها بر طبل رسوایی و فساد این فوتبال کوبیده اید و جز زشتی و ناپاکی اش را در برنامه هایتان منعکس نکرده اید و سعی کرده اید در ذهن مردم تصویری کریه از فوتبال بسازید؟ پس چرا رهایش نمی کنید؟ چرا حالا که از پخش فوتبال محروم شده اید ناگهان به یاد حقوق مخاطبان میلیونی فوتبال افتاده اید؟! (روزنامه جام جم، 30مهر 93) اگر فوتبال کثیف و کریه مورد نظر شما قرار است پخش نشود که قبل از همه همین مردم باید خرسند باشند. چرا تهیه کننده برنامه 90 گزارشگرانش را با دوربین دستی به میان تماشاچیان فرستاده تا در غیاب دوربین های صدا و سیما از بازی ها تصویر تهیه کنند؟! چرا فوتبال را با دست پس می زنید و با پا پیش می کشید؟! اگر این فوتبال با همه کاستی هایش اینقدر ارزش پرداختن دارد چرا حق فوتبال را نمی دهید؟

نگرانی صدا و سیما نه فوتبال است (چنان که شرح آن گذشت) و نه جوانان ورزش دوست. صدا و سیما تنها نگران ریزش مخاطبان و منافع خود است و سعی دارد با یادآور شدن عواقب عدم پخش تلویزیونی و استفاده از موقعیت متزلزل کفاشیان در راس ریاست فدراسیون با ایجاد اهرم فشار از درون جامعه فوتبال از این نمد برای خود کلاهی بسازد. صدا و سیما بی صبرانه در انتظار پخش بازی ها است تا از ریزش مخاطبانش جلوگیری کند و برآشفتگی اش به همین دلیل است اما به دلیل خود برتر بینی خاص خود حاضر نیست از مواضعش کوتاه بیاید.

3- تکمله
این تلویزیون بود که فوتبال را بزرگ کرد و با پرداختن بیش از حد به فوتبال و حواشی اش از سایر رشته های ورزشی غفلت کرد و امروز فوتبال دارد تلویزیون را دور می زند. از آن جا که ماجرای عدم پخش حساسیت خاصی را در جامعه برنینگیخت و واکنش های مردم نسبت به این موضوع بسیار عادی و منطقی بود می توان امیدوار بود در ادامه روند درگیری این دو سازمان وضعیت ورزش فوتبال در جامعه به حالت عادی برگردد و ابعاد بزرگنمایی شده آن به ابعاد واقعی تقلیل پیدا کند. از این رو باید کل این مناقشه را به فال نیک گرفت.



bato-adv
مجله خواندنی ها