«متری حساب میکنیم، بستگی بهنوع نما هم دارد، هرچقدر هم کثیفتر باشد،
برایتان گرانتر تمام میشود، ساختمان شما چندسال است که شسته نشده؟» این
را یک نماشو از پشت تلفن به کسی که صاحب یک ساختمان 12طبقه با نمای آجری
سالها شسته نشده است، میگوید؛ نماشویی که آگهی تبلیغاتیاش را در
سایتهای مختلف اینترنتی پخش کرده و استفاده از شیوه مدرن برای شستوشو،
سرعت بالا، بهرهگیری از آبمقطر، پرسنل کمتر، کار در ارتفاع بالا و تجربه
15ساله را مزیت کار خود نسبت به دیگر همصنفانش معرفی میکند.
نماشوییها تبلیغات خود را بهصورت شخصی یا شرکتی، در مکانهای تبلیغاتی
منتشر کردهاند. شرکتیها اکثرا راضی به گفتن قیمت نمیشوند و تعیین آن را
به بعد از دیدن ساختمان موکول میکنند چراکه معتقدند عرض و طول ساختمان،
کثیفی و تمیزی آن، نوع نما - شیشه، سنگ، کامپوزیت، آجری، آلومینیوم،
تراورتن یا کنیتکس - در تعیین نرخ پایانی دستمزد شستوشو موثر است؛ اما با
این حال، میتوان متری سههزارتومان را میانگین قیمتهای نماشوییهای شخصی و
شرکتی دانست.
در تماس با یکی از شرکتها، در آنسوی خط تلفن که بعد از چندبار
اشغالبودن آزاد میشود، خانمی با سرعت زیاد بعد از ذکر نام شرکت میگوید:
«بفرمایید.» متقاضی، خود را مدیر ساختمان پنجطبقهای در یکی از محلههای
غرب تهران معرفی میکند؛ پاسخگو از گفتن هر نوع قیمتی سر باز میزند و
نشانی ساختمان موردنظر را برای بررسی میدانی میخواهد. صحبتها برای تعیین
قیمت بهجایی نمیرسد و پاسخگو با این بهانه که دم عید است و «ما
مشتریهای فراوانی داریم که پشت خط منتظر هستند.» تلفن را قطع میکند.
در تماس با شرکت دیگری، مسوول پاسخگویی میگوید تنها کار تا سقف پنجطبقه
را انجام میدهند؛ آن هم با داربست. آقای پشت گوشی میگوید: «خودتان
میتوانید داربست بزنید، اگر هم که نه، ما این کار را انجام میدهیم و پولش
را جداگانه حساب میکنیم. اگر میخواهید برایتان کمتر بیفتد، میتوانید
مواد شستوشودهنده را هم توسط اعضای ساختمان تهیه کنید و در اختیار ما
بگذارید؛ البته ممکن است با استفاده از بالابر هم بشود کار را جمع کرد، شما
آدرس ساختمانتان را بدهید.»
با گرفتن شماره یکی دیگر از شرکتها، کسی گوشی را برمیدارد که از اصرار
زیاد برای تعیین قیمت و جزییات فعالیتشان شک میکند و میپرسد: «خودتان
شرکت دارید و میخواهید از قیمتهای ما باخبر شوید؟» به او اطمینان داده
میشود که درست فکر نمیکند و شرکتی در کار نیست و از حقیقت تهیه گزارش
برای روزنامه، باخبر میشود. او این حرفه را کاری خاص میداند و یکجور
بدلکاری معرفیاش میکند که تنها از عهده تعداد کمی از آدمها برمیآید و
متفاوت با دیگر کارهای ساختمانی است: «خیلی از شرکتها و نماشوها فقط
پنجطبقه و با داربست یا بالابر کار میکنند، در صورتی که ما کار با طناب
داریم و آدمهایی که همزمان و در چند قسمت دهها طبقه را با طناب شستوشو
میدهند. این کار ریسک بالایی دارد و آدمهایی که آن را انجام میدهند،
علاوه بر مهارتهای بدنی بالا باید جرات زیادی هم داشته باشند؛ شیوه
شستوشوی ما هم به روش مدرن است؛ یعنی با استفاده از دستگاه واترجت.»
واترجت به دستگاه نظافتی با فشار زیاد گفته میشود. این دستگاه از یکسو،
به شلنگ آب متصل میشود و از طرف دیگر، دارای یک شلنگ خروجی است که به
تفنگی وصل است. این دستگاه با ایجاد فشار بالا برای آب خروجی، قدرت
پاککنندگی زیادی ایجاد میکند که میتواند آلودگیها را از سطوح مختلف پاک
کند. متصدی پاسخهای تلفنی این شرکت نماشویی، در پایان صحبتها، نرخ
تقریبی کار خود را متری سههزارتومان مشخص میکند.
نماشوی دیگر، نماشویی شخصی است که یک شماره ثابت را کنار آگهی خود قرار
داده؛ اولین کسی که تلفن را جواب میدهد، کودکی است که بعد از چندلحظه گوشی
را به مادرش میدهد. او هم با دستپاچگی و اصرار زیاد، نام و شمارهای را
میگیرد و میگوید که شوهرم با شما تماس خواهد گرفت. بعد از سه، چهاردقیقه
فردی تماس میگیرد و خود را نماشو معرفی میکند و هیچکدام از سوالها را
بدون جواب نمیگذارد: «متری حساب میکنیم، متری سه، چهارهزارتومن.
شرکتهای دیگه که سهتومن حساب میکنن. اگه مشتری باشین، من با متری
دوهزارو500تومن هم با شما کنار میام. البته ممکنه قیمت نهایی کمی بالا و
پایین بشه چون با توجه به نمای ساختمان و میزان کثیفبودنش قیمتها متفاوت
میشه.»
او میگوید: «نمای سنگی و آجری و همینطور شیشههای دودی قیمت بیشتری دارن
و طبیعتا ساختمانهای کثیفتر براتون گرونتر تموم میشه، چون مواد
شستوشودهنده بیشتری باید بهکار ببریم. بهترین راه اینه که ما
ساختمونهای شمارو ببینیم. شاید اصلا ساختمون شما هم داربست نیاز داشت و هم
بندباز و عملیات راپل. اونوقت، باید با متری سههزارتومن خداحافظی کرد؛
تقریبا قیمتها دوبرابر میشه.» به همه مراحل فرود از یک ارتفاع معین و به
نقطه صفر و عبورهای عرضی بهوسیله ابزارآلات تخصصی کار در ارتفاع راپل
میگویند.
یک نماشوی دیگر هم که لهجهاش مربوط به یکی از کشورهای همسایه است،
میگوید که تنها کار را «کنتراتی» برمیدارند و با توجه به تعداد طبقات
ساختمان از 70 تا 500 هزارتومان میگیرند. با چانهزنی، احساس میکند که
دارد از ارزش کارش کم میشود؛ فورا با عصبانیت میگوید: «کار با طناب
استها؛ شوخیبردار که نیست. من طنابش را جور میکنم، شما اگر عرضهاش را
داشتی بالا برو؛ آنوقت دیگر بهجای چانهزدن بر سر سه یا چهارهزارتومان
باید سر جانت چانه بزنی.»