اظهارات اوباما، پس از ديدار با نتانياهو، نخستوزير اسراييل درباره ايران با واكنشهاي متفاوتي در ميان فعالان سياسي ايران روبهرو شده است. عدهيي از تحليلگران ايراني معتقدند واقعيت اوباما همين چهرهيي است كه پس از ديدار با نتانياهو بروز داده و عده ديگر ميگويند سخنان او پس از ديدار با نخست وزير اسراييل كاركرد ديگري داشته و مخاطبش ايران نيست.
دکتر هرميداس باوند، تحليلگر بينالملل در دسته دوم تحليلگران ميگنجد. او معتقد است اوباما بايد نتانياهو را راضي نگه دارد و در عين حال به ديپلماسي با ايران ادامه دهد. گفتگوی او با اعتماد را بخوانید:
سخنان رييسجمهور امريكا در حالي كه يك هفته از تماس تلفنياش با حسن روحاني ميگذرد كمي عجيب است. اين اظهارات را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
در دنياي ديپلماسي بايد اظهارات سياستمداران را بسته به اينكه در چه شرايطي و براي چه مخاطبي بيان ميشود ارزشگذاري كرد. نتانياهو آن گونه كه خودش نيز اذعان كرد به امريكا رفت تا موضع اين كشور را عليه ايران برانگيزد. به اعتقاد من اوباما نيز آن سخنان را مطرح كرد تا به نوعي نخست وزير اسراييل را ساكت كرده باشد. به همين دليل بايد سخنان اوباما را در همان جهت ارزيابي كرد. در كشور خود ما نيز مقامات دولتي و حكومتي وقتي در جمع بسيجيان صحبت ميكنند اظهاراتشان متفاوت از آن چيزي است كه در جمع دانشجويان يا خبرنگاران طرح ميكنند. بنابراين تا حدودي اين مساله طبيعي است. اگر مسوولان عربستان هم به امريكا سفر ميكردند اوباما به شيوهيي متفاوت اظهارنظر ميكرد. اين تفاوت در بيان واژهها و لحن سياستمداران در ملاقاتهاي مختلف امري طبيعي است.
اين گفتهها در حالي مطرح شد كه هنوز يك هفته از تماس تلفني اوباما با حسن روحاني نگذشته است. آيا اين نوعي چرخش است؟
خير. وقتي رييسجمهور بلافاصله پس از گفتوگوي تلفني با رييسجمهور امريكا اين خبر را به مردم امريكا ميدهد اين مساله را براي خود يك دستاورد تلقي ميكند و به آن بها ميدهد. در واقع اين تماس تلفني براي اوباما نوعي موفقيت قلمداد ميشود.
چرا معتقديد اين تماس موفقيتي براي اوباما بوده است؟
رييسجمهور امريكا از زماني كه روي كار آمد اعلام كرد ميخواهد با ايران وارد گفتوگو شود و بالاخره پس از چند سال توانست اين كار را انجام دهد.
ملاك ايران براي مواجهه با امريكا بايد كدام اوباما باشد؟ اوبامايي كه با حسن روحاني تلفني صحبت ميكند و به فارسي «خداحافظ» ميگويد يا اوبامايي كه اعلام ميكند گزينه نظامي عليه ايران هنوز روي ميز است؟
ملاك ما بايد همان سخنان قبلي او باشد. اوباما در تماس تلفني با روحاني تلاش كرد به نوعي بين دو كشور اعتمادسازي كند. اينكه او در ملاقات با نتانياهو چه سخناني گفته، نبايد معيار تصميمگيري ما باشد. اوباما درباره سوريه نيز حرفهايي زده بود كه آنها را اجرا نكرد و اما طبق پيش بيني برخي مقامات انگليسي به ببر كاغذي هم بدل نشد و موضوع را به نحو مطلوبتري پيش برد. از طرفي بحث گزينه نظامي سالهاست كه به عنوان گزينه در سايه توسط مقامات امريكايي طرح ميشود. اما خود اوباما هم ميداند با توجه تجربه عراق، افغانستان و بحث سوريه هر اقدام به نظامي عليه ايران تبعات و خسارات جبرانناپذيري دارد كه او را از به كار گرفتن اين گزينه منصرف ميكند.
آيا اوباما ميتواند تا رسيدن به توافق پايدار با ايران اين حركت زيگزاگي بين ايران و اسراييل را ادامه دهد؟
اگر ما با امريكا به تفاهم نهايي برسيم طبيعتا بخش عمدهيي از نگرانيهاي نتانياهو نيز برطرف ميشود. او در تمام اين سالها ايران را متهم كرده است كه ما دروغ ميگوييم تا زمان بخريم و سلاح هستهيي بسازيم. وقتي دلايل هياهوي او منتفي شود و بيمعنا بودن ادعاي نگرانياش ثابت شود بيش از همه خودش بايد سپاسگزار اين تفاهم شكل گرفته باشد.
گامهاي بعدي رابطه ايران و امريكا را چگونه پيشبيني ميكنيد؟
تماس تلفني پيش درآمد خوبي است. اين دو شخصيت مسووليت خطيري را در منطقه و دنيا به دوش دارند. اوباما علاقه دارد مسائل امريكا را حل كند و روحاني نيز براي رفع مشكلات عديده ايران آمده است. از طرفي اوباما در نطق خود در سازمان ملل نيز اعلام كرد كه در خاورميانه دو موضوع برايش اولويت دارد. رابطه اعراب و اسراييل و پرونده هستهيي ايران. او در خاورميانه دستش باز نيست و فراتر از منافع امريكا بايد منافع اسراييل را در نظر داشته باشد. اين مساله مختص اوباما نيست و هر كس ديگري كه به جاي او رييسجمهور امريكا باشد مجبور است تظاهر كند كه از بقا و امنيت اسراييل حمايت ميكند. به اعتقاد من اينبار هم اوباما براي آرام نگه داشتن نتانياهو اين حرفها را زده است.