مرد مسنی که همسرش را به قتل رسانده و سپس اقدام به خودکشی کرده بود، در بازجوییها اختلافات خانوادگی را انگیزه این جنایت اعلام کرد.کارآگاهان جنایی مشهد، چند روز قبل مطلع شدند زنی در خانهاش به قتل رسیده است.
آنها وقتی به محل حادثه رفتند جنازه زن 67سالهای به نام میمنت را یافتند که از ناحیه سر مجروح شده بود. یکی از بستگان این زن که جنازه را پیدا کرده بود به ماموران گفت: «برای سرزدن به میمنت به خانه او آمدم. ابتدا هرچه زنگ زدم کسی جوابی نداد، بعد دیدم در ورودی خانه باز است در حالیکه نگران شده بودم داخل رفتم و دیدم شوهر میمنت در حالیکه به شدت خونریزی دارد در یکی از اتاقها افتاده است. بعد از کمی جستوجو، میمنت را هم در یکی دیگر از اتاقهای خواب دیدم و بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم.
امدادگران وقتی رسیدند علایم حیاتی این زن و شوهر را بررسی کردند و گفتند میمنت فوت شده است اما شوهر او زنده بود و به بیمارستان منتقل شد.» کارآگاهان در ادامه دو وسیله پیدا کردند که به نظر میرسد حادثه خونبار با آنها رقم خورده بود. ابتدا چاقویی خونین کشف و سپس تکه آجری پیدا شد که روی آن نیز لکههایی سرخ به چشم میخورد.
افسران جنایی بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی راهی بیمارستان شدند تا از مرد زخمی به نام اکبر تحقیق کنند.اکبر وقتی مداواهای اولیه انجام و خطر مرگ برطرف شد به ماموران گفت قصد داشت به زندگی خودش پایان دهد.
این مرد توضیح داد: «من و میمنت از مدتها قبل با هم اختلاف داشتیم و هرازگاهی با هم درگیر میشدیم، حتی چند مرتبه با یکدیگر قهر کردیم.» این مرد ادامه داد: «اختلافات من و همسرم بر سر مسایل جزیی بود اما نمیتوانستیم مشکل را حل کنیم تا اینکه روز قبل از حادثه باز هم با یکدیگر مشاجره کردیم و بعد از آن من برای انجام کاری از خانه بیرون رفتم اما وقتی برگشتم هرچه زنگ زدم میمنت در را به رویم باز نکرد و گفت اجازه ندارم داخل بروم. از این رفتار همسرم به شدت عصبانی شده بودم اما کاری هم از دستم برنمیآمد. دیر وقت بود و به شدت احساس خستگی میکردم برای همین به ساختمان نیمهکارهای رفتم که نزدیک خانهمان بود. نگهبان ساختمان مرا از قبل میشناخت و اجازه داد شب را نزد وی بمانم.»
متهم به قتل در ادامه اعترافاتش گفت: «شب را در اتاقک نگهبانی به سر بردم و صبح زود دوباره به خانهام رفتم. باز هم زنگ زدم. امیدوار بودم میمنت موضوع را فراموش کرده باشد و از لجبازی دست بردارد اما او همان جواب قبلی را داد و گفت اجازه نمیدهد داخل بروم. این بار دیگر نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و از روی دیوار به حیاط پریدم و داخل رفتم. میمنت به محض دیدن من شروع به داد و فریاد کرد و گفت باید از خانه بیرون بروم. نمیتوانستم این حرفها را تحمل کنم، به همین دلیل به پشتبام رفتم و تکه آجری برداشتم. وقتی دوباره داخل خانه رفتم با آجر ضربهای به سر زنم زدم البته قصدم این نبود که او را به قتل برسانم. میمنت درحالیکه دچار خونریزی شده بود به اتاق خواب رفت و من هم دیگر سراغی از وی نگرفتم تا اینکه چند ساعت بعد متوجه شدم او فوت شده است. به شدت دستپاچه شده بودم و نمیدانستم چه کار کنم. در همین هنگام یکی از بستگان همسرم زنگ در را به صدا درآورد. جوابی ندادم تا برود و من فکری برای جسد بکنم ولی نمیدانم در، چطور باز شد و او داخل آمد. از نظر روانی در شرایط بسیار بدی قرار گرفته بودم و واقعا احساس میکردم به بنبست رسیدهام. برای همین در یک لحظه تصمیم نهاییام را گرفتم. به آشپزخانه رفتم، چاقویی برداشتم و با آن رگ دستم را بریدم. من میخواستم به زندگی خودم پایان دهم اما مرا زود به بیمارستان رساندند و زنده ماندم.»
بنابر این گزارش کارآگاهان بعد از پیبردن به واقعیت موضوع را به بازپرس جنایی اطلاع دادند و برای اکبر قرار بازداشت صادر شد. رسیدگی قضایی به پرونده این مرد به زودی آغاز میشود.