تا چهارمین سال مرگ کشتهشدگان «جنایت کهریزک» تنها دو ماه باقی مانده است.
اما از آغاز دادگاه سه قاضی متهم پرونده جنایت بازداشتگاه کهریزک بیش از
چند ماه نگذشته است. هفتمین جلسه دادگاه هفته پیش پایان یافته بود، چهار
جوان تکیه داده به دیوار خروجی دادگاه کیفری استان تهران چندان جلب توجه
نمیکردند. چهار جوان که تیر ماه سال 88 از جمله بازداشتشدگان بودند و
بازداشتگاه کهریزک را در کنار محسن روحالامینی، امیر جوادیفر و محمد
کامرانی تجربه کردند. شهودی که دادگاه از آنها برای ادای شهادت دعوت کرده
بود و بالاخره در دومین جلسه حضورشان موفق به ادای شهادت شده بودند. با این
حال اصرار برای ترغیب کردنشان به انجام گفتوگو بیفایده بود. قاضی سیامک
مدیرخراسانی در آخرین جلسه و در واکنش به اظهارات انجام شده بیرون از
دادگاه غیرعلنی اکیدا تذکر داده بود حاضران دادگاه حق ندارند درباره جزییات
آن صحبت کنند. این بود که نگران بودند مبادا در خلال گفتوگو حرفی بزنند
که شهادتشان را مختل کند. گفتوگویی که حتما از نظر آنها به احتمال پایمال
شدن حق همراهان سفرکردهشان نمیارزید. این بود که سراغ وکلایی رفتیم که
وکالت خانواده شاکیان را بر عهده دارند. حقوق خواندهاند و به مقررات قضایی
آشنایی دارند، این است که حتما نگرانی از گفتن موضوعاتی که غیرعلنی بودن
دادگاه را خدشهدار کند، در میان نیست. اما به همین نسبت نزدیک شدن به
واقعیت سخت است. مجید طاهری، وکیل خانواده مرحوم محسن روحالامینی و حسن
کمالی، وکیل خانواده مرحوم محمد کامرانی وکلایی هستند که حاضر به گفتوگو
شدهاند. گفتوگویی تا حد امکان صریح و تا یک قدمی خطوط قرمز یک دادگاه
غیرعلنی. وکلای خانواده کشتهشدگان کهریزک با وجود اظهارات و سند رو
کردنهای عجیب متهمان حاضر به شکستن قانون نیستند. اما گفتوگوهای
انجامشده تا حد امکان پاسخ به این پرسش اساسی هستند که در دادگاه کهریزک و
حواشیاش چه خبر است؟ آیا اسناد ادعایی متهمان صحت دارد؟ آیا آنها توان
سلب مسئولیت از خود و تبری جستن از اتهامات را دارند؟
شاید بعد از چهار سال از وقوع جنایت کهریزک ابعاد این مسئله برای مردم
خیلی روشن نباشد چه اتفاقی سبب شده اینک سه قاضی که یکی از آنها دادستان
وقت تهران بوده است، در این پرونده متهم باشند؟
این پرونده تقریبا همان پروندهای است که در دادسرای نظامی مطرح شده بود.
در آن دادسرا تحقیقات جامع، دقیق و موشکافانهای انجام شده بود. به همین
دلیل آن پرونده به خیلی از مسائل پرداخته بود و ما ترجیح میدادیم که تکلیف
این پرونده همان زمان مشخص شود و اگر اشخاص دیگری هستند بیایند صحبت کنند.
پیشنهاد دادیم کسانی که حتی مسئولیت قضایی دارند به عنوان مطلع حضور داشته
باشند و اظهارات مباشران جرمی را که در آن فاجعه دست داشتند استماع کنند.
آن زمان منتظر این فرصت بودیم که کار قانونیمان را انجام بدهیم و افرادی
را که به عنوان مسبب میشناختیم از مسیر قضایی به مجازات برسانیم.
گویا موکل شما هم در دادگاه و هم بیرون از دادگاه، با متهم اصلی
پرونده رودررویی دارند. از طرف دیگر گویا قضات دادگاه بهویژه در جلسه اخیر
تاکید ویژهای داشتهاند بر اینکه موضوعات مطرحشده در دادگاه به بیرون
انعکاس داده نشود. بنابراین سعی میکنم سوالاتی در محدوده مسائلی مطرح کنم
که بیرون از دادگاه بیان شدهاند.
خوب است.
مرتضوی پس از نخستین جلسات دادگاه و نیز در لایحه دفاعیهاش بحثی
پیرامون صلاحیت دادگاه و ریاست هیات قضایی آن مطرح کرد؛ موضوعی که
میتوانست برای شما هم به عنوان وکیل شاکی پرونده نگرانیهایی ایجاد کند.
آیا شما هم در صلاحیت دادگاه و قضات آن شک دارید یا از آن دفاع میکنید؟
تشخیص صلاحیت داشتن یا نداشتن دادگاه با خود دادگاه است. علاوه بر آنکه
هیات قضایی در اثنای رسیدگی به پرونده پاسخ لازم را به متهم داد.
اما مرتضوی لایحه دفاعیهاش را در رسانهها منتشر کرد و این باعث شد که مسئله صلاحیت دادگاه خارج از چارچوب آن مطرح شود.
اینکه مرتضوی لایحه دفاعیهاش را منتشر کرد یک تخلف آشکار و عدول از قوانین
و مقرراتی بود که قاعدتا او به عنوان دادستان و قاضی سابق باید به آنها
اشراف میداشت. چه بسا او در زمانی که مسئولیت داشت افراد زیادی را به خاطر
همین تخلفات محاکمه و محکوم کرده. بنابراین ما درباره آنچه مرتضوی مطرح
کرده دغدغه و نگرانی نداریم.
منتها حق خودمان میدانیم که به او جواب
بدهیم. اما به خاطر احترامی که به قانون و دادگاه گذاشتیم از پاسخ گفتن به
سخنان او صرف نظر کردیم. اگر نه تمام مطالبی که ایشان در لایحه دفاعیه و
نیز خارج از دادگاه مطرح کرده مطالبی بود که در دادگاه پاسخ داده شده.
منتها مرتضوی با اقدامات فراقانونی و از طریق رسانههایی که در اختیارش
گذاشته میشود یا خود با او همکاری میکنند فرصتی به دست آورده که به صورت
یکجانبه مسائلی را به اطلاع عموم برساند. ورود دادگاه و رسیدگی به ماهیت
پرونده موید بیاعتباری ادعای ایشان درخصوص صلاحیت دادگاه و قضات پرونده
است.
یعنی این احتمال هست که این اقدام مرتضوی بر رای دادگاه تاثیری داشته باشد؟
نه، تاثیری نمیگذارد. استنباط من، موکلم و شاید سایر شاکیان و وکلایشان
این است که دادگاه بیطرفانه عمل میکند. حالا شاید متهمان یک چنین
عقیدهای نداشته باشند. اما ما از وضعیت و اتفاقی که میافتد و نحوه رسیدگی
به پرونده راضی هستیم. ما روند را به ضرر خودمان نمیبینیم. حالا
نمیگوییم حکم حتما به نفع ماست زیرا بالاخره تصمیمگیرنده قاضی است و من
وکیل وظیفه دارم در جهت احقاق حق تلاش کنم و اقدام فراقانونی نداشته باشم.
بنابراین در چارچوبی که دادگاه مشخص کرده صحبت میکنیم و اگر صحبتی هست
وارد جزییات دادگاه نمیشویم. اما مرتضوی و یکی دیگر از متهمان پرونده
رفتاری کردند که تنها نشاندهنده حقانیت شکات است.
مرتضوی به عنوان متهم اصلی پرونده پس از خروج پنجمین جلسه دادگاه در
جمع خبرنگاران چند بار اعلام کرد که خواستار علنی شدن دادگاه است. خب البته
ایشان تاکنون چندان مقید به غیرعلنی بودن دادگاه هم نبوده و هرچه را صلاح
دیده علنی کرده اما به هر حال نظر شما درباره پیشنهاد و خواست او مبنی بر
علنی برگزار شدن دادگاه چیست؟
ایشان مطالبی را که به نظرشان باید بیان میکردند، بیان کردند. اما من فکر
میکنم دادگاه این اجازه را نه به متهمان و نه شکات نمیدهد که دادگاه علنی
شود یا مطالب را خارج از دادگاه مطرح کنند و مرتضوی هم با علم به این
موضوع این تقاضا را در برابر نمایندگان رسانهها مطرح میکند. کما اینکه
اگر علنی هم شود همانطور که گفتند قضاوت با مردم است. این قضاوت یعنی
قضاوت مردم برای ایشان خیلی گرانتر هم تمام شود و آنطور که او فکر میکند
نخواهد بود. به هر حال این به تصمیم دادگاه بستگی دارد که رسیدگی را علنی
کند یا نه.
یعنی شما این را حق مرتضوی و دیگر متهمان نمیدانید که خواستار علنی شدن دادگاه باشند و قضات دادگاه این را بخواهند؟
شخصا معتقدم که بیشتر ما شاکیان هستیم که باید مدعی علنی شدن دادگاه باشیم.
با این حال اشکالی ندارد که متهم هم خواستار علنی شدن دادگاه باشد. اما با
توجه به آنچه ما در درون دادگاه شاهد هستیم به عنوان یک وکیل معتقدم فارغ
از تشخیص دادگاه علنی شدن دادگاه به صلاح آقای مرتضوی هم نخواهد بود زیرا
آن وقت قضاوتها تغییر زیادی خواهد کرد. الان خیلیها خیلی مسائل مطرحشده
را نمیدانند.
اما مرتضوی با انتشار لایحه دفاعیهاش به شکل یکسویهای در معرض عموم از خود دفاع کرده.
ما در این زمینه نگرانی نداریم. در داخل دادگاه پاسخ بند به بند دفاعیه او
را به صورت مبسوطی دادهایم. مهمتر اینکه نماینده محترم دادستان هم در
برابر آن لایحه از کیفرخواست صادرشده دفاع کردند؛ دفاع بجا و حقوقی که برای
من و موکلم و سایر شکات و وکلای پرونده رضایتبخش بود. اما به هر حال
متاسفانه متهمان مطالبی خارج از چارچوب دادگاه را مطرح کردهاند که صحت
ندارد و تنها موجب تشویش اذهان عمومی میشود.
از جمله این مطالب موضوع کیفرخواست جدید یا به تعبیر خود حیدریفر،
دیگر متهم پرونده، تغییر و اصلاح کیفرخواست نخست بود. ایشان مدعی است 30
تغییر در کیفرخواست اعمال شده از جمله اینکه به گفته او «حضور در اغتشاشات
جرم تلقی نشده» و همینطور «گزارش ماموران دستگیرکننده هم استناد نشده»
ماجرای کیفرخواست جدید چیست؟ آیا نماینده دادستان صرفا از کیفرخواست در
برابر لوایح دفاعیه خواندهشده دفاع کرد یا متن جدیدی ارائه شده؟
متاسفانه آقای حیدریفر با وجود آنکه حداقل انتظاری که از یک دادیار و
قاضی سابق میرود اشراف به مسائل قانونی است، برخلاف قانون ناظر بر
دادگاههای غیرعلنی صحبتهایی را مطرح میکنند که هم خلاف قانون و هم خلاف
واقع است. بیان جزییات دادگاه با وجود تذکرات دادگاه و بیتوجهی به این
تذکرها از جمله همین بیقانونیهاست. با این حال من ادعاهای ایشان مبنی بر
کیفرخواست جدید و... را به شدت تکذیب میکنم. مضاف بر اینکه بیان این
مطالب بار حقوقی دارد و یک حقوقدان باید سخن سنجیده بگوید و به بار حقوقی
حرفهایش فکر کند. اینکه حیدریفر بیاید اتهامات ناروایی را به اشخاص نسبت
بدهد و بعد در برابر رسانهها اعلام کند بار حقوقی دارد، ایشان حتما به
دلیل بیان این حرفها محاکمه خواهد شد زیرا باید بتواند حرفهایش را اثبات
کند. توصیه شخصیام به حیدریفر این است که از بیان این سخنان و این رفتار
احتراز کند زیرا نه تنها به خودش کمکی نمیکند که حتی باعث آن میشود که
بعدها به خاطر همین مطالب خلاف واقع دادگاهی شود.
بالاخره کیفرخواست تغییر کرده است یا نه؟ دادستان کل کشور به تازگی
اعلام کردند که ممکن است کشف اتهامی جدید که در صلاحیت همان دادگاه
رسیدگیکننده باشد موجب اصلاح کیفرخواست شود و این منع قانونی ندارد. آیا
چنین اتفاقی افتاده؟
خیر، تغییری در کیفرخواست صورت نگرفته. ما بر این باوریم که نماینده
دادستان و قضات دادگاه پاسخ لازم را به این ادعا دادهاند. فکر میکنم این
بیشتر ناشی از ضعف یک فرد است که بیاید یک مطلبی را به صورت وارونه بیان
کند. اگر لوایح من و همکارانم و لایحه نماینده محترم دادستان که اتفاقا
بسیار مستند، مستدل و محکم بوده در معرض قضاوت قرار میگرفت، آن وقت شما
تشخیص میدادید که چه کسی حرفش واقعیت دارد یا ندارد.
چه دلیلی دارد که حیدریفر با وجود بیاثر بودن این مطالب در روند دادگاه آنها را مطرح کند؟
این یک فرار به جلو است. آنها میخواهند حاشیهسازی کنند و روند رسیدگی
دادگاه را از مسیر خودش و اینکه قرار است در فضای آرامی ادامه داشته باشد،
خارج کنند.
کیفرخواستهای جدیدی که علیه حیدریفر و مرتضوی مطرح شده از طرف کدام
یک از شاکیان مطرح شده و چه اتهامات جدیدی را به آنها منتسب میکند؟
کیفرخواست جدیدی صادر نشده است.
بالاخره شما شکایت جدیدی را مطرح کردهاید یا نه؟
موکل من شکایت جدیدی علیه آقای مرتضوی مطرح کرده است اما این شکایت هنوز به
مرحله صدور کیفرخواست نرسیده. در واقع بخشی از پرونده ما ایرادات شکلیاش
رفع نشده است و در مراحل شکلی مانده است.
شما به تجمیع نشدن پروندهتان با پرونده خانواده کامرانی اعتراض نکردهاید؟
با توجه به اینکه این سوال ممکن است به مسائل داخل دادگاه مربوط شود،
نمیتوانم جزییات را بگویم. اما در هر صورت پرونده هر سه متوفی با هم
هماهنگ است. موضوع و عناوین یکی است حالا اینکه بخشی از پرونده تفکیک شده
است موضوعی است که دادسرا حتما به وظیفه خودش عمل میکند. در مقطع زمانی
مناسب طرف شکایت را احضار و قرار قانونیاش را صادر میکند. اما بیشتر از
این نمیتوانم وارد موضوع شوم.
به جز شکایت دیگر شما که میشد با این پرونده تجمیع شود، میدانید که
چند شکایت دیگر هم علیه آقای مرتضوی مطرح شدهاند؛ شکایتی که افراد مرتبط
با پرونده پالیزدار مطرح کردهاند و بخشی از آن مربوط است به اینکه مرتضوی
در دفاعیهاش از آنها با عنوان «باند پالیزدار» یاد کرده. اگر قرار باشد
به این شکایتها رسیدگی شود براساس قانون رسیدگی توامان باید در همین
دادگاه رسیدگی شود؟
موکل من شکایت جدیدی را مطرح کرده که در جریان رسیدگی است. تشخیص اینکه
این شکایت باید با همین پرونده تجمیع شود یا نه، با صلاحدید دادگاه
رسیدگیکننده است. اما شکایت افراد مرتبط با پرونده پالیزدار ارتباطی با
شکایت ما نخواهد داشت و آن پرونده دیگری است. آقای مرتضوی هم متاسفانه در
لایحه کثیرالانتشار خودش به خیلی از افراد تهمتهایی را زده است. اشخاصی را
تحت تعقیب و اشخاصی را معلق دانسته. اما این حرفها حرفهای غیرموجهی است.
اما اینها پروندههای جداگانهای هستند که ارتباطی با پرونده ما ندارند.
حیدریفر پیش از آغاز سومین جلسه اعلام کرد که مسئولیت فرستادن
دستگیرشدگان به کهریزک را میپذیرد و تصریح کرد که خودش زیر حکم فرستادن
آنها را امضا کرده، البته بعد به نحوی حرفش را پس گرفت اما بالاخره این
حرف نشان میداد که او احتمالا به دلایلی میخواهد اتهامات را گردن بگیرد.
همانطور که قبلا هم گفتم حرفی که حیدریفر یا هر شخص دیگری درباره جزییات
این پرونده مطرح کند آثار و تبعات حقوقی دارد زیرا ممکن است کسی از این
اظهارات متضرر شود. اینکه حیدریفر مسئولیت را پذیرفته و در واقع خارج از
دادگاه این ادعا را مطرح کرده و مسئولیت پذیرفته سبب شده از طرف موکلان من
خانم زهره حقیقی و آقای عبدالحسین روحالامینی شکایت جدیدی علیه او مطرح
شود که در جریان رسیدگی است.
مسئله دیگری هم که از طرف حیدریفر مطرح شده عکسهایی است که او تعدادی
از آنها را در یک سایت خبری منتشر کرد. او مدعی است 10 قطعه عکس به
دادگاه ارائه داده اما هیچ یک از شاکیان و وکلایشان این موضوع را تایید
نمیکنند. با این حال متهم پرونده بر این مسئله اصرار دارد. ماجرا چیست؟
درباره این عکسها ما چیزی ندیدهایم. اما حتی بر فرض وجود، چنین عکسهایی
به پرونده حیدریفر ارتباط پیدا نمیکند و مطالبی که ایشان میگویند از
مسئولیت و بار اتهام او و دیگر متهمان کم نمیکند. این عکس دلیل بر آن
نمیشود که اگر یک شخص در اثر فشاری که بر او وارد شده و در اثر اتفاقاتی
که در بازداشتگاه برایش افتاده فوت کند و این آقا یا هرکس دیگری بخواهد با
چند عکس ماجرا را توجیه کند. این عکسها حتی اگر به دادگاه ارائه شده بودند
و حتی اگر صحت داشتند اقدام متهمان پرونده را توجیه نمیکردند و رافع
مسئولیتشان نبودند.
چرا ایشان با وجود انتشار عکسها در سایت آنها را در دادگاه ارائه
نداده؟ آیا دادگاه اجازه استناد به این عکسها یا ارائه آنها را نداده؟
این مسائلی است که ایشان در خارج از دادگاه مطرح کرده. تشخیص اینکه آیا
این مطلب جای مطرح شدن در دادگاه را دارد یا نه با دادگاه است. متهم
میتواند در چارچوب اتهام و تفهیم اتهام و قرار قانونی که برایش گذاشته
میشود از خودش دفاع کند. شاید کسی بخواهد خیلی از مسائل شخصی و خانوادگی
طرف دعوایش را در دادگاه مطرح کند اما دادگاه میگوید شما در چارچوب موضوع و
دلایل اتهام دفاع کن. اینکه ایشان میگوید من عکس دارم و... بر این اساس
است که جنبه روانی موضوع برایشان اهمیت دارد؛ اینکه بخواهند باز هم دادگاه
را از آرامش خارج کنند و به سمت حاشیه بکشانند. حال آنکه ما از دادگاه و
روند رسیدگی راضی هستیم. قضات آنقدر روی این پرونده دقت دارند و مسلط
هستند و با هم شور میکنند که فکر نمیکنم نکتهای از چشم آنها دور بماند.
حتی بر مسائل و اتفاقاتی که بیرون از دادگاه هم رخ میدهد احاطه دارند.
اگر صحبتهای حیدریفر و... محمل قانونی داشت باید در جایگاه قانونی خودش
مطرح میشد و محکمهپسند میبود. اگر مطالبی که ایشان مطرح میکنند
محکمهپسند بود اصولا پرونده او با این کیفرخواست به دادگاه نمیآمد که
مجبور شود بایستد جلوی نماینده دادستان، هیات قضات، شکات و وکلایشان از
خودش دفاع کند.
موکل شما، آقای روحالامینی گفتند که سه شاهد را به دادگاه معرفی
کردهاند؛ محسنیاژهای، وزیر اطلاعات وقت، پورمحمدی، رییس سازمان بازرسی و
دری نجفآبادی دادستان وقت کل کشور. همینطور گویا دادگاه راسا خود شهود و
مطلعانی را برای ادای شهادت دعوت میکند. اما قاضی مدیرخراسانی تصریح
کردند که حضور شهود معرفیشده از طرف موکلتان را لازم نمیدانند. قانونا
شما تا چه حد میتوانید بر حضور این شهود در دادگاه اصرار داشته باشید؟
ما اصراری نداریم که حتما اشخاصی که موکلم معرفی کرده در دادگاه حاضر شوند.
این دادگاه است که تشخیص میدهد حضور کسی ضروری هست یا نه. دادگاه خودش
صلاح میبیند که افراد را با توجه به مقام و موقعیتشان احضار کند یا نه.
بالاخره دادگاه تالی فاسد آن احضار را در نظر میگیرد. هرکس و هر مقامی را
برای هرچیزی نمیشود احضار کرد. تشخیص با دادگاه است. اما حتما این مسئله
را در نظر خواهد گرفت که حضور فرد شاهد تا چه حد در کشف حقیقت و روشن شدن
موضوع موثر است. اگر تشخیص دهد که شهادت فردی در هر مقامی که باشد موثر است
از مسیر قانونی از او میخواهد که بیاید و مطالب خودش را بیان کند.
پس منافع شاکی در این تشخیص دادگاه و احضار شهود چه جایی دارد؟
منافع شاکی با صلاحدید دادگاه تعارضی ندارد. یک وقت هست که شما حس میکنید
دادگاه از بیطرفی خارج میشود، خب اعتراض میکنید. اما وقتی موکل من از
دادگاه خارج میشود و میگوید من از دادگاه راضیام و هر بار که میآیم
راضیتر میشوم مطمئن باشید که تعارضی ندارد. ضمن آنکه دادگاه کهریزک زیر
نظر پنج قاضی اداره میشود که با هم شور میکنند و در این شور کردن به این
نتیجه میرسند که کسی حضور پیدا کند یا نه.
در این پرونده شما با سه متهم مواجه هستید. به عنوان وکیلی که
میخواهد حقی را احقاق کند تمرکزتان بر کدام یک از متهمان قرار دارد؟
مسئولیت را بیشتر متوجه کدام یک از آنها میبینید؟
هر یک از متهمان با توجه به نوع اتهامشان و دلایلی که علیه آنها وجود دارد
مسئولیت خودشان را دارند. ما روی شخص خاصی متمرکز نیستیم. اگر کسی شریک
جرم میشود فاعل مستقل جرم است یعنی مسئولیتی مثل فاعل جرم دارد و مجازات
مخصوص خودش را دارد. هیچکس نمیتواند مجازات دیگری را به دوش بکشد.
بنابراین تمرکز روی شخص خاصی نداریم. هر کدام از متهمان در جایگاه خودشان
مسئولیت دارند. البته آن هم به تشخیص دادگاه است. ممکن است فردی به تناسب
جایگاه بالاتری که داشته به همان نسبت مسئولیت و پاسخگوییاش هم بیشتر
باشد.
اتفاق دیگری که دارد میافتد این است که گویا متهمان ترجیح دادهاند
به شاکیانشان واکنش مختلفی نشان بدهند. مثلا میگویند مرحوم امیر جوادیفر
سابقه دستگیری داشته، مرحوم محمد کامرانی را بیگناه گرفتهایم و حتی کسی
که او را دستگیر کرده توبیخ کردهایم و به مسئله کشته شدن مرحوم محسن
روحالامینی هم به شکل دیگری میپردازند. گویا سناریویی برای تفکیک مسئله
طراحی کردهاند. آیا این سناریو روی همکاری شما با دیگر وکلا و شاکیان اثر
میگذارد؟
شاید در جریان باشید که خیلی از افرادی که در جریان دستگیریهای آن روز
متهم شدند و در فهرست بازداشتشدگان کهریزک قرار گرفتند از اتهامشان تبرئه
شدند و قرار منع تعقیب برایشان صادر شده. حالا سه نفر از آن افراد فوت
شدهاند و اتهامشان در هیچ مرجعی ثابت نشده و بیگناه به کهریزک فرستاده
شدند زیرا دلیلی برای اینکه اتهامی متوجه آنهاست وجود نداشته است. همین
نکته که به شخصی که فوت شده و ظلمی هم در حقش روا شده اتهام بزنند این حق
را برای خانواده او ایجاد میکند که از این تهمتزنی شکایت کنند. اینکه به
یک بیگناه کشتهشده اتهام بزنند که تو اغتشاشگر بودهای یا تخریب اموال
عمومی کردهای مسائلی است که اثبات نشده قابل تعقیب قضایی است. اتفاقا همه
این داستانها به این دلیل پیش آمده که اینها بیگناه بودهاند. در
حالیکه اگر مرتکب جرمی شده بودند و رفتار خلاف قانونی داشتند مطمئنا سیر
پرونده ما به این صورت نبود. هر چند اگر گناهکار هم بودند باز مجازاتش این
نیست که او را در شرایط بدی قرار بدهند و سبب فوت او شوند. خواسته ما در
مورد متهمان پرونده کهریزک هم همین است. میگوییم قانون دربارهشان اجرا
شود و نه بیشتر. حرفهایی که زده میشود تنها متضمن بار حقوقی برای
بیانکننده آن است.
اما به هر حال آنها ممکن است بخواهند با تفکیک مسئله پیش رویشان به
مسائلی متفاوت دفاع از خود را آسان کنند. این سناریویی است که هم مرتضوی،
هم حیدریفر در اظهارات خود در پیش گرفتهاند. حیدریفر نگفته من از محمد
کامرانی عکس دارم بلکه روی روحالامینی و بهویژه مرحوم جوادیفر متمرکز
شده...
در نتیجه موضوع فرقی ندارد. ما نمیدانیم هدفشان از مطالبی که حاشیهای است
و ارزشی ندارد، چیست. کسی که حقوق کیفری خوانده و جایگاهش به عنوان قاضی
طوری بوده که با متهمان کیفری سر و کار داشته خودش بهتر میداند که این
حرفهایش، حرفهای محکمهپسندی نیست.
گویا مرتضوی در آخرین جلسات تقاضای استمهال داده و مهلت خواسته است تا
پرونده را مطالعه کند. این در حالی است که او بیش از 40صفحه دفاعیه نوشته و
در بخشهایی از لایحه خودش به پرونده و کیفرخواست ارجاع داده و این یعنی
پرونده را خوانده است با این حساب چرا خواستار مطالعه دوباره پرونده و
استمهال شده؟
تقاضای استمهال آن هم پس از چندین جلسه رسیدگی و از طرف کسی که لایحه
دفاعیه طول و تفصیلدارش را در رسانهها هم منتشر کرده چندان منطقی به نظر
نمیرسد؛ زیرا وقتی یک فرد میتواند لایحه دفاعیه بدهد و از خودش دفاع کند
که پرونده را خوانده باشد و بر آن اشراف کامل داشته باشد؛ بنابراین این
استمهال با آن لایحه جور درنمیآید. مضافا اینکه متهمی که در این مدت هر
زمان اراده میکرد، میتوانست چه خودش مستقیما و چه از طریق وکلای متهمان
دیگر به پرونده دسترسی داشته باشد اینکه پس از شش جلسه طلب مهلت کند،
منطقی نیست. البته قانونا ایرادی ندارد و ایشان میتواند تا پیش از دفاع
آخر برای مطالعه به پرونده دسترسی داشته باشد.
میدانم که اسناد بسیاری وجود دارد که میتوانند هر یک ادله موجهی باشند، اما سند اصلی و محکم شما چیست؟
نمیتوانم بگویم که چه سندی است.
یک نامه است یا یک دستورالعمل؟
خیلی چیزها در این پرونده وجود دارد. قطع یقین بدانید چیزهایی در این
پرونده وجود داشته که پرونده تا اینجا آمده است و متهمان تلاش میکنند که
خودشان را تبرئه کنند. به هر حال برای مرحوم محسن روحالامینی و دیگرانی که
آنجا کشته شدند کسی حقوق اولیهای قائل نشده بود. آنها از ابتداییترین
حقوقی که باید میداشتند محروم بودند. تمام مسئولان ردهبالایی که آمدند
پرونده را ملاحظه کردند و منتهی شد به گزارش مفصلی که در پرونده هست همین
را نشان میدهد. این طرز برخورد درست نیست که ما هرکسی را که روبهرویمان
قرار گرفته و خلاف نظرمان نظر میدهد متهم کنیم. البته دادگاه و دادسرا
کارشان را درست انجام دادهاند و در تلاشاند که دادرسی عادلانهای داشته
باشند.
یعنی واقعا نگران حکمی که صادر میکنند نیستید؟ ممکن است روزی حکم
دادگاه چیزی نباشد که توقع دارید و همه این اطمینان زیر سوال برود.
ممکن است یک قاضی نظر قضاییاش را بدهد و باب میل من نباشد. همین قدر که
بدانم نظر قضاییاش چنین بوده برای من کافی است؛ حتی اگر به ضرر من باشد.
هرچند حق دارم به نظر او اعتراض کنم. حال آنکه اگر کسی متهم است باید مثل
یک متهم واقعی با او برخورد شود. اگر متهمی مرتکب جرمی شود به تناسب نوع
اتهامش قرار قانونی برایش صادر میشود؛ این تناسب هم در اختیار قاضی است.
اما با مرتضوی دستکم هنگام ورود خروجش مثل یک متهم عادی برخورد
نمیشود. او با بادیگارد و چند ماشین آنچنانی تا داخل حیاط پشتی دادگاه
میآید؛ مسیری که دیگران حق ورود به آن را ندارند.
من هم حس میکنم متهم مورد نظر ما چندان احساس نمیکند متهم است. این موضوع
را عملا لمس نکرده است. در صورتی که در کهریزک بازداشتشدگان با وجود
اینکه بعد تبرئه شدهاند این را به بدترین نحو حس کردهاند. اما با این
حال مسائل حاشیهای را نمیشود بهعنوان یک برخورد دوگانه تلقی کرد. ورود و
خروج از کدام در باشد مهم نیست، مهم این است که احقاق حق شود.
به عنوان
مثال ملاحظه میکنید که متهم با وجود تذکر دادگاه لایحهاش را منتشر میکند
یا متهم دیگر هر چه خواست میگوید و دیگری چند روز مانده به دفاع آخر
تقاضای مهلت میکند که پرونده را بخواند. این در حالی است که لوایح پرونده
در این مدت برای طرفین قابل دسترسی و رونوشت گرفتن بوده است؛ کما اینکه ما
لایحه دفاعیه مرتضوی را از سایتهای خبری منتشرکنندهاش گرفتیم. کسی که
اتهام متوجه او است اگر اتهامش را جدی گرفته باشد حق دارد از خودش دفاع
کند.
آیا به قرارهای تامینی که برای متهمان صادر شده اعتراض دارید؟
تشخیص قرار با قاضی است و اعتراض یا عدم اعتراض ما تاثیر چندانی ندارد. قرار تامین هم برای جلوگیری از اختفا یا فرار متهم است.
بالاخره شما به این قرار اعتراض دارید یا نه؟
ما که نمیتوانیم اعلام کنیم میزان قرار متهم چه اندازه و چه بوده است. تشخیص تناسب داشتن یا نداشتنش با خود دادگاه است.
شاکی حق اعتراض دارد؟
بله شاکی حق دارد اعتراض کند.
شما به عنوان شاکی اعتراض میکنید؟
این در جریان دادگاه معلوم میشود که چه خواهیم کرد. درباره اینکه در
آینده چه میگوییم یا چه اتفاقی میافتد نمیتوانم اظهارنظر کنم.
هیچ وقت در این پرونده تحت فشار قرار نگرفتید؟ بالاخره پرونده مهمی است و ممکن است از طرفی راه تهدید، تطمیع و... در آن باز باشد.
تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده.
نگران شکست خوردن در پرونده نیستید؟ نگران روزی که فکر کنید رای
پرونده از پیش تعیین شده بوده و... بالاخره هستند کسانی در جامعه که
معتقدند این اتفاقات سیاه بازی است.
یک وکیل با تجربه هیچ وقت چنین فکری نمیکند؛ من حتی به خودم هم قولی
نمیدهم، بلکه اصل را بر این میگذارم که رسیدگی عادلانه است. مگر اینکه
خلافاش ثابت شود.
این پرونده وقتی در دادسرای نظامی مطرح شد و ما وقت مطالعه پیدا کردیم تازه
متوجه شدیم تا چه حد دقیق روی این پرونده کار شبانهروزی شده. چقدر
بازجویی حتی پیش از آنکه شاکی شکایت خودش را مطرح کرده باشد. حکم آن
دادگاه هم حکم خوبی بود و قاضی هم قاضی مسلطی بود. البته این پرونده،
پرونده خاصی است؛ چون طرفهای دعوای ما آدمهای معمولی نیستند. خودشان هم
قاضی بودهاند. تجربه قضایی دارند. بعضا قدرت و جایگاه اجتماعی دارند. هنوز
نمیتوانند خودشان را متهم بدانند.اما استنباط کلی من این است که از نحوه
رسیدگی دادگاه راضیام. اینکه متهم میگوید از دادگاه راضی نیست خودش
نشان میدهد که من باید راضی باشم. البته آنها هم به عنوان متهم حق و
حقوقی دارند و باید طبق همان قانونی که پشت میز قضاوتاش مینشستند و برای
مردم حکم میدادند درباره خودشان هم قضاوت شود.
از روند رسیدگی به پرونده در دادسرا رضایت داشتید؟
میتوانست سریعتر رسیدگی شود؛ کما آنکه پرونده شکایت دیگر ما باید به این پرونده ملحق و با آن تجمیع میشد که هنوز نشده است.
درباره اظهارات حیدریفر و حضور نیافتن متهم سوم پرونده چطور فکر
میکنید؟ آیا این مسائل خبر از نوعی تقسیم وظیفه برای تقسیم اتهامات یا بر
عهده فرد واحدی گذاشتن آنها ندارد؟
واقعیت این است که متهم ردیف سوم وکیل داشته و شاید مصلحت خود را در این
دیده که در دادگاه حاضر نشود. اگر دادگاه لازم بداند باید حاضر شود، اما
وکیل او لایحه دفاعیهاش را قرائت و از او دفاع کرد.
نیامدن او از آمدن آنها که آمدند و حرفهایی را که نباید میزدند، زدند
بهتر بود. دستکم برای خودش. البته ما انتظار داشتیم که حضور پیدا کند.
اما درباره ادعاهای حیدریفر باید گفت به نظر میرسد این ادعاها کاملا با
برنامهریزی بوده است و نوعی تعامل میان متهم ردیف اول و دوم در جریان است
تا بتوانند پرونده را به نحو خاصی جلو ببرند، اما برای ما کیفرخواست و دفاع
نماینده دادستان کاملا مطلوب و کافی است.
شما از عملکرد دادگاه نظامی، دادگاه 1060 و دادگاه کیفری استان راضی هستید؟ کدام دادگاه موفقتر عمل کرده است؟
خیلی عالی بوده. با اینکه در دستگاه قضایی کشور ما کمتر سابقه داشته
بخواهند قضاتی در سطح عالی را محاکمه کنند. این یک آزمون برای قوهقضاییه
است و من به عنوان یک وکیل از روند رسیدگی رضایت دارم. نکته منفی
ندیدهایم. شاکیها هم که مدام اعلام رضایت میکنند. خیلی از مواردی را که
ما میخواستیم مطرح کنیم نماینده دادستان به صورت کاملا قانونمند در لایحه
دفاعیهاش مطرح کرد و این برای ما خیلی ارزشمند است؛ بنابراین عملکرد این
سه دادگاه و حتی دادسرای انتظامی قضات که اگر نبود اصلا رسیدگی به این
پرونده شروع نمیشد، قابل تشکر و قدردانی هستند.
شما از روند رسیدگی دفاع و تعریف میکنید، اما آیا غیرعلنی اعلام کردن دادگاه نکته منفی این رسیدگی نیست؟
شما به جزییات این پرونده وارد نیستید. خیلی از افرادی که نام برده شده
افراد خاص و مسئولان امنیتی هستند. شاید دلیل علنی نشدن همین است. علاوه بر
آنکه خیلی از مطالب چارچوبشان مشخص نیست. علاوه بر اینکه این پرونده یک
پرونده قضایی صرف نیست. متهمان در این پرونده همه را به چالش میکشیدند.
شما ببینید که در این پرونده ممکن است احضار یک شاهد تبعات داشته باشد. اما
بالاخره کار انجام شده. شاید شما روزی حتی تصور نمیکردید که برخیها را
بشود محاکمه کرد، اما این اتفاق الان افتاده و ارزشمند است.