سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی ایران با عملکردی که در سیامین دوره بازیهای المپیک داشت و تیمش سه مدال طلا را به ایرانیها تقدیم کرد، حالا به مرد ماندگار ورزش ایران تبدیل شده است. اما به راستی رمز موفقیت محمد بنا چیست؟
به گزارش خبرنگار مهر، محمد بنا کارنامه چندان درخشان و پرمدالی در زمان ملی پوش بودن خود ندارد و هر آنچه که او را بیش از هر چیز بر سر زبانها انداخت، توانمندی ذاتی و کاریزمای مربیگری او بود. همان چیزی که بسیاری از مربیان کنونی کشتی ما فاقد آن هستند و هیچگاه نمیتوانند سیر صعودی موفقیتهای خود را همانند محمد بنا طی کنند.
بنا چگونه آمد؟
محمد بنا در زمان ریاست محمدرضا طالقانی در فدراسیون کشتی و قبل از رقابتهای جهانی سال 2003 رسما وارد عرصه مربیگری شد و کار خود را از رده جوانان آغاز کرد. او در همین رده توانست تحول چشمگیری در کشتی فرنگی بوجود آورد و به عنوان یک مربی سنت شکن و نوآور عمل کند.
مثلا او هیچگاه به رقابتهای انتخابی صرف اعتقاد نداشت و میگفت بهترین نفرات من برای افتخارآفرینی در کشاکش تمرینات اردوهای آماده سازی پیدا میشوند نه رقابتهای انتخابی و حذفی! البته با وجود تمام انتقاداتی که از او میشد، توانست حرف خود را در عمل نیز به کرسی بنشاند و در نهایت با معرفی چندین قهرمان جوان در میادین آسیایی و جهانی ادعای خود را اثبات کند.
این مربی سنت شکن با موفقیتهای چشمگیرش به سرعت جای خود را در تیم ملی بزرگسالان پیدا کرد و توانست در کنار برخی از ستارههای تیمش که اتفاقا بدون حضور در رقابتهای انتخابی در ترکیب تیم ملی قرار گرفته بودند در چندین دوره رقابتهای جهانی بدرخشد.
یزدانی خرم او را برکنار کرد!
به هر حال سالهای موفقیت نسبی محمد بنا تا اوایل سال 2007 و پیش از بازیهای المپیک 2008 پکن ادامه داشت تا اینکه محمدرضا یزدانی خرم، رئیس وقت فدراسیون کشتی طبق گفته برخی مشاوران خود تصمیم بر کنار گذاشتن محمد بنا گرفت! تصمیمی غلط که نخستین ضربه مهلک آن با ناکامی در المپیک 2008 پکن به پیکره کشتی فرنگی ایران وارد آمد و یکی از بدترین نتایج تاریخ کشتی ایران را رقم زد.
سیاهترین روزهای زندگی بنا
محمد بنا خود در این مورد میگوید: فقط 18 ماه از عرصه کشتی دور بودم اما آن روزها جزو سیاهترین و تلخترین روزهای زندگی من بود. سالهای 2007 و 2008 به دلیل برخی اختلاف نظرات با متولیان فدراسیون از عرصه اجرایی کشتی دور ماندم ولی باز هم دورادور حرص و جوش کشتی را میخوردم و با غم و شادی آن همراه بودم. روزهای واقعا تلخی بود؛ روزهایی که اگر "رشید محمدزاده" سرمربی تیم نوجوانان به دادم نرسیده بود، هیچ معلوم نبود اکنون کجای کشتی ایران بودم و چه کار میکردم!
آغاز روزهای ماندگاری
بعد از ناکامی کشتی ایران در المپیک 2008 پکن و افزایش حجم انتقادات از عملکرد فدراسیون کشتی، یزدانی خرم هم ترجیح داد بر خلاف مشورتهای غلطی که به او داده شده بود، دوباره از محمد بنا دعوت به کار کند. حضور دوباره این مربی خارق العاده نیز مجددا با کسب موفقیتهای بزرگی در رقابتهای جهانی 2009 هرنینگ دانمارک، 2010 مسکو و 2011 استانبول همراه شد و با بزرگترین موفقیت کشتی فرنگی ایران در المپیک 2012 لندن به اوج خود رسید.
همین فراز و نشیب ها بود که توانست نام محمد بنا و کشتی فرنگی ایران را در طلاییترین بخش تاریخ ورزشی کشورمان هک کرده و او را به عنوان معمار کشتی ایران به جهانیان معرفی کند. اما به راستی رمز موفقیت محمد بنا و به بار نشستن تئوریهای گاها عجیب و غریب او چیست؟
آیا او حمایت و امکانات بیشتری نسبت به دیگر مربیان کنونی کشورمان در اختیار داشته و یا استقلال کاری و سنت شکنی دلیل توفیق این مربی شده؟ گروه ورزشی خبرگزاری مهر برای رسیدن به پاسخ این پرسشها با برخی اهالی کشتی گفتگو کرده است.
برزگر: بنا از همه چیز خود گذشت
منصور برزگر، مرد سرد و گرم چشیده کشتی ایران که سالها در کسوت سرمربی، چندین میدان جهانی و المپیک را تجربه کرده، معتقد است بزرگترین رمز موفقیت محمد بنا، پای کار بودن این مربی است: محمد بنا هفت سال بطور مستمر با حضور در خانه کشتی بر تمرینات تیمهای جوانان و بزرگسالان نظارت داشت و به قول معروف همواره پای کار بود. او در این سالها بر خلاف بسیاری از مربیان دیگر از همه چیز خود گذشت و زحمات زیادی کشید تا به این موفقیت ها برسد.
برزگر در پاسخ به این سئوال که "آیا میتوان محمد بنا را یک مربی سنت شکن و استقلال طلب خواند؟"، گفت: عدم برگزاری رقابتهای انتخابی و انتصاب ملی پوشان از سوی محمد بنا، اتفاقی بود که در عین حاشیه سازی و خطرناک بودن، به خوبی جواب داد و به بار نشست.
وی ادامه داد: البته من این اقدام او را تایید نمی کنم، چرا که فرصت قهرمانی باید بطور آزادانه در اختیار تمامی مدعیان باشد و همواره فکر ساختن و پرداختن نفرات بعدی تیم ملی را نیز کرد ولی محمد بنا این کار را به خوبی انجام داد و در نهایت نیز به نتیجهای که میخواست رسید.
برزگر خاطرنشان کرد: به هیچ عنوان منکر زحمات بی شائبه و شبانه روزی او نیستم اما تنها انتقاد من به کار این مربی بزرگ و موفق، همین عدم برگزاری رقابتهای انتخابی است. ما باید از روسها و آمریکاییها بیاموزیم که بهترین نفرات خود را نیز به میدان انتخابی میفرستند تا شانس و فرصت خودنمایی برای همگان میسر شود.
محمد بنا از امروز دشمنان جدیدی دارد!
سرمربی پیشین تیم ملی کشتی آزاد کشورمان در اظهارات خود به نکته جالبی اشاره کرد که به نوعی طعم هشدار را برای محمد بنا داشت: زمانی که تیم ملی با هدایت من به المپیک آتلانتا رفت، در نهایت به یک مدال طلا بسنده کرد و در عین شایستگی که میتوانستیم دو یا سه مدال طلا کسب کنیم با نتیجهای نه چندان دلچسب به ایران بازگشتیم.
وی ادامه داد: دلیل آن هم مسائل حاشیهای و مخربی بود که به نوعی تمام برنامه ریزیهای ما را به هم زد. خوشبختانه کشتی فرنگی طبق دلایلی از جمله عدم حضور قهرمانان طلایی متعدد، همواره از این حاشیهها دور بود و محمد بنا توانست در فضایی آرامتر برنامههای خود را اجرا کند اما از این پس با قهرمانان متعددی روبهروست که میتوانند در برخی اوقات اتفاقات ناخواستهای را رقم بزنند!
برزگر ادامه داد: تجربه ثابت کرده اردوهای پرستاره که قهرمانان زیادی را در خود جای داده است، بیشتر در معرض وقوع مسائل حاشیهای هستند. همان حاشیههایی که کشتی آزاد سالها از آن ضربه خورد و بارها در عین توانمندی و شایستگی با ناکامی مواجه شد.
ای پیشکسوت کشتی افزود: البته محمد بنا در کنار این مسائل باید مراقب برخی مدعیان جدید و قدیمی هدایت تیم ملی کشتی فرنگی نیز باشد، چرا که همواره بعد از موفقیتهای جهانی و المپیک، مدعیان تازهای پیدا میشوند که سعی دارند به نوعی خود را وارد سیستم و برنامههای تیم ملی کنند!
به گفته منصور برزگر مزرعهای که تاکنون بار چندانی نداشته از خطر آفت در امان است اما آفت زمانی به مزرعه یورش میبرد که بار و محصول خوبی بدست آورده و همگان در سایه آن نعمات نشستهاند!
مثلث موفقیت بنا
حسن رنگرز، ملی پوش طلایی سالهای پیش کشتی فرنگی و نایب رئیس کنونی فدراسیون نیز به عنوان یک صاحب نظر، نوع دیگری به این موضوع نگاه کرده و دلایل موفقیتهای محمد بنا را به یک "مثلث موفقیت" تشبیه میکند: نخستین رمز موفقیت محمد بنا حضور همیشگی در کنار کشتی و کشتی گیرانش میدانم که به نوعی فعالیت توام با عشق و علاقه تبدیل شده بود.
وی ادامه داد: او سالها خود را وقف کشتی کرد و طی مدت طولانی هم که در این عرصه بود توانست شناخت خوبی از داشتههایش پیدا کند. دومین دلیل موفقیت او نیز زمان گذاشتن برای رسیدن به آنچه که میخواست بود که در نهایت به نوعی رابطه نزدیک و زنجیرهوار با شاگردان و اعضای کادر فنیاش انجامید.
عضو پیشین تیم ملی کشتی ایران خاطرنشان کرد: او توانست در این فرایند به یک ارتباط روحی و عاطفی سازنده با اعضای تیمش دست یابد که این ارتباط میتوانست هر مشکلی را از پیش روی کشتی فرنگی بردارد.
وی افزود: سومین دلیل موفقیت محمد بنا را نیز میتوان امنیت شغلی و همچنین حمایت رسانهها و متولیان ورزش و فدراسیون کشتی از او دانست که در نهایت باعث شد محمد بنا برای مدت زیادی به دور از مسائل حاشیهای در راس امور تیم ملی بماند و با اقتدار و هماهنگی به کار خود ادامه دهد.
رنگرز در خاتمه اظهاراتش به یک جمع بندی مختصر پرداخت و گفت: این سه دلیل همان سه ضلع "مثلث موفقیت" محمد بنا به حساب میآید که در راس آن موفقیتهای قبلی و اخیر او قرار گرفته است. مطمئنا او با ایجاد هماهنگی بین این سه ضلع توانست به نتایج تاریخی ارزشمندی در ورزش ایران دست یابد و جاودانه شود.
او ماهها حبس بود!
در خصوص دلایل موفقیت محمد بنا و رمز کامیابی این مربی حرفهای اظهارات متعددی مطرح شده که در نوع خود جالب و شنیدنی است اما رحیم علی آبادی به عنوان آخرین مدالآور المپیک قبل از درخشش شاگردان محمدبنا در المپیک 2012 لندن به نکات جالبی در این ربطه اشاره میکند: محمد بنا ماهها با حبس کردن خود در اتاقش در خانه کشتی که بی شباهت به یک سلول انفرادی نبود از همه چیز گذشت و خود را وقف کشتی کرد.
وی ادامه داد: مطمئنا جسارت در کار و همچنین چشم پوشی از همه چیز حتی زندگی خانوادگی، کار هر کسی نیست، اما محمد بنا توانست با انجام این کار به موفقیتهای بزرگ و تاریخی دست یابد. البته نباید از همراهی و زحمات مربیان و همکاران محمد بنا نیز به سادگی گذشت، چرا که در طول این سالها بسیاری از مربیان سازنده و حتی اعضای متغیر کادر فنی نیز کمک شایانی به محمد بنا کردند تا او امروز در المپیک 2012 لندن به درخشش مردانش افتخار کند.
با توجه به گفتههای علی آبادی میتوان از خود گذشتگی محمد بنا و چشم پوشی او از برخی جنبههای مادی موجود در کشتی را به عدم حضورش در رقابتهای لیگ برتر نیز تعمیم داد. محمد بنا در هیچکدام از دورههای لیگ برتر کشتی فرنگی مسئولیت تیم خاصی را قبول نکرد و در شرایطی که پیشنهادات مالی بسیار چشمگیری به او میشد از حضور به عنوان مربی یا مسئول فنی یک تیم خاص اجتناب میکرد.
او بر این باور بود که تمام فرنگی کاران حاضر در لیگ، نفرات تیم او هستند و وی میتواند با حضور در سالن مسابقات، نکات فنی و تاکتیکی را به اعضای تمامی تیمها متذکر شود! این در حالی است که این تصمیم سازنده محمد بنا هیچگاه از سوی دیگر مربیان ملی به ویژه کادر فنی تیم ملی کشتی آزاد رعایت نشد و بارها شاهد آن بودیم که حضور مربیان تیم ملی کشتی آزاد در لیگ برتر و تیمداری آنان به چه حاشیهها و اتفاقاتی دامن زد.
ستاره های زیادی فراموش شدند
علی آبادی که موفقیت اخیر شاگردان محمد بنا به طلسم 40 سال ناکامی کشتی فرنگی بعد از نایب قهرمانی او در المپیک 1972 مونیخ نیز پایان داد از برخی اقدامات محمد بنا نیز انتقاد کرد و گفت: اقدامات سازنده و قابل توجه محمد بنا بر هیچکس پوشیده نیست اما او در این راه پر فراز و نشیب، چیزهای زیادی نیز از دست داد. منظورم فراموش شدن قهرمانان متعددی نظیر داود عابدینزاده، بنی تمیم و حتی زیدوندهاست که تبعات عدم برگزاری رقابتهای انتخابی باعث شد آنها هم انگیزه خود را از دست بدهند و کم کم فراموش شوند.
وی افزود: هر چند محمد بنا توانست ادعای انتصاب ملی پوشان را به بهترین شکل ممکن اثبات کند و با نفرات گزینشی خود به موفقیتهای جهانی و المپیک دست یابد اما ای کاش در کنار این تصمیم به برخی مدعیان دیگر هم میدان میداد تا اینگونه صحنه را ترک نمیکردند.
افتخاراتم را مدیون بنا هستم
به جرات میتوان نام حمید سوریان، ستاره جاودانه کشتی فرنگی ایران و دارنده شش مدال طلای جهان و المپیک را گره خوردن با نام محمد بنا دانست، چرا که همواره بعد از یادآوری افتخارات این جوان بااخلاق کشتی فرنگی، ناخودآگاه یاد زحمات و خون دل خوردن های محمد بنا نیز میافتیم.
سوریان همواره سرتعظیم بر نخستین مربی خود یعنی "عبداله زارع" فرود آورده و از او به عنوان مربی سازندهاش یاد میکند اما هیچگاه زحمات محمد بنا را نیز در بارور شدن و قهرمانیاش فراموش نمیکند: محمد بنا نه تنها زحمات زیادی در کشتی برای من کشید، بلکه معلم اخلاق خوبی برای من و تمام اعضای تیم بوده و هست. این مسئله واقعا قابل توجه و اهمیت است و من و دیگر ملی پوشان نیز باید همیشه قدردان زحمات وی باید باشیم.
حمید سوریان در ادامه گفتگویش با خبرنگار مهر گفت: بنا به معنای واقعی یک معلم اخلاق است. او برای من فقط یک مربی نیست، چرا که تجربیات مهمی را در اختیار من قرار داد که هر کدام ارزش و جایگاه به خصوصی در زندگی شخصی و دوران قهرمانی من داشت.
ستاره بی بدیل کشتی فرنگی کشورمان در پاسخ به این سئوال که "محمد بنا چقدر در موفقیتهای تیم ملی و به ویژه او نقش داشته است؟"، نیز گفت: بی شک وجود شخصی مثل محمد بنا در کنارم خیلی به من کمک کرد تا به این جایگاه برسم. او خیلی بر گردن من حق دارد و من نیز همیشه خودم را مدیون او میدانم. روحیهای که او به من داد، مرا به این باور رساند که برای قهرمانی و اول شدن چیزی کم ندارم.
وی افزود: محمدبنا نه تنها یک مربی خوب در عرصه قهرمانی من به حساب میآید، بلکه مثل پدرم به او احترام میگذارم و همواره به گفتههایش عمل میکنم. البته این موضوع فقط در مورد من صدق نمیکرد، چرا که او برای همه بچههای تیم ملی نیز اینگونه بود.
دوباره احیا شدم
سوریان به نقش غیرقابل باور محمد بنا در دوران افت و خیز او بعد از المپیک 2008 پکن و مواجهه با آن ناکامی فراموش نشدنی هم اشاره کرد و گفت: هیچگاه فراموش نمیکنم که بعد از اتفاقات المیپک 2008 پکن تصمیم گرفتم کشتی را کنار بگذارم اما بنا به خوبی کمکم کرد و مرا دوباره به دنیای قهرمانی کشتی برگرداند.
سوریان ادامه داد: آن زمان من واقعا ناامید و مایوس بودم و دیگر قصد نداشتم روی تشک بیایم اما محمد بنا مدام به خانه ما میآمد و در نهایت با صحبتهای پدرانهاش مرا قانع کرد تا بمانم و دوباره شروع کنم. البته او بعد از بازگشت هم برای من زحمات بسیاری کشید که نتیجه آن زحمات نیز کسب سه مدال طلای در رقابتهای جهانی 2009 دانمارک، 2010 مسکو و 2011 استانبول بود. البته این پایان زحمات محمد بنا نبود و من موفق شدم در بازیهای المپیک 2012 لندن هم با کسب یک مدال طلای ارزشمند به آنچه که آرزویش را داشتم برسم.
شاید بتوان با توجه به اظهارات فوق به گوشهای از دلایل موفقیت آقای خاص کشتی ایران اشاره کرد اما آنچه مسلم است او توانست به چنان افتخاری نایل آید که تاریخ ورزش ایران تاکنون به خود ندیده بود. افتخاری بزرگ که باعث شد بسیاری از رشتههای مختلف ورزشی نیز بعد از بازیهای المپیک 2012 لندن، آرزوی داشتن یک محمد بنای دیگر در راس امور خود را کنند و همیشه افسوس نداشتنش را بخورند!
در خاتمه این گزارش خالی از لطف نیست به گفته خود محمد بنا اشاره کنیم که شاید رمز اصلی موفقیت او نیز در همین جملات پنهان شده باشد: " دوست دارم رابطه پدر و فرزندی بین من و کشتیگیرانم وجود داشته باشد. وقتی یک کشتیگیر با چشم پدر به من نگاه کند، پذیرش یکسری شرایط و سختیها نیز برای او قابل قبولتر است."