کد خبر: ۱۱۴۷۱۴

علی پند می‌دهد

تاریخ انتشار: ۱۸:۴۵ - ۱۵ خرداد ۱۳۹۱
فرارو- امروز سالگشت میلاد خجسته حضرت امیر مومنان، علی ابن ابی طالب است.

روایت شده: امیرالمؤمنین(ع) را مصاحبی بود به نام همام که مردی عابد بود، روزی گفتش که ای امیرالمؤمنین، پرهیز گاران را آن گونه که پنداری آن ها را می بینم، برایم وصف کن. امام در پاسخش درنگ کرد، سپس فرمود: ای همام، از خدا بترس و نیکوکار باش زیرا خدا با کسانی است که اهل کار نیک اند.
 
 همام بدین سخن قانع نشد و حضرت را قسم داد.

حضرت، حمد و ثنای خدای به جای آورد و بر پیامبر(ص) و خاندانش درود فرستاد و سپس فرمود: اما بعد، خدای پاک و تعالی مخلوقات را بیافرید در حالی که از اطاعتشان بی نیاز، و از گناهانشان در امان بود، زیرا نا نافرمانی عاصیان، او را زیانی نمی رساند و نا طاعت مطیعان، سودی.

آن گاه روزی آنان را میانشان تقسیم، و جای هر یک را در دنیا معین کرد. پرهیزگاران را در این جهان، فضیلت هاست: گفتار شان صواب، پوشاک شان اقتصادی( به دور از ولخرجی) و رقتارشان با فروتنی آمیخته است. از هر چه خدا بر آن ها حرام کرده چشم می پوشند، و گوش بر دانستن بامنفعت نهاده اند.

آن چنان به بلا خو گرفته اند که گویی در آسودگی به سر می برند، اگر مدت عمری نبود که خدا برایشان مقرر داشته، به سبب شوقی که به ثواب و بیمی که از عذاب دارند، به چشم بر هم زدنی جان هایشان در بدن هایشان نمی ماند.

تنها آفریدگار در نظرشان بزرگ، و جز او در دیدگانشان خرد می نماید. با بهشت چنان اند که گویی آن را می بینند و غرق نعمت های آن می باشند، و با دوزخ چنان اند که گویی آن را مشاهده می کنند و به عذاب آن گرفتارند.

دل هایشان اندوهگین، همگان از آسیب شان در امان، بدن هاشان لاغر، نیاز آن ها اندک، و نفوسشان به عفت آراسته است. روزی چند (در دنیای فانی) در بلا پای می فشرند و در پی آن آسایشی ابدی دارند. این تجارتی است پر منفعت که پروردگار برایشان مهیا ساخته است.

دنیا در طلب آن هاست و آن ها از دنیا گریزان اند، به اسارتشان می گیرد ولی جان های خویش به فدیه دهند تا از اسارت برهند. هنگام شب، برای عبادت بر می خیزند، و جزء جزء قرآن را آرام و با تأنی و تدبر تلاوت می کنند، به هنگام تلاوت، خود را اندوهگین ساخته و داروی درد خویش از آن (قرآن) می جویند. چون به آیه ای رسند که در آن بشارتی باشد بدان طمع بندند، چنان که گویی در برابر آن هاست و روحشان به شوق دیدار پر می کشد.

چون به آیه ای رسند که در آن بیم عذاب باشد، گوش دل بدان می سپارند، و پندارند که اکنون بانگ شیون و فریاد دوزخیان در گوششان پیچیده است. در برابر پروردگارشان کمر خم کرده و پیشانی و کف دست و زانو و نوک پای بر زمین نهاده اند، و از خدای تعالی می طلبند که آن ها را از عذاب، آزادی بخشد.

ما به هنگام روز، عالمان، بردباران، نیکوکاران و پرهیزگاران اند. بیم از حق، جسمشان را چنان تیره تراشیده، لاغر کرده است. چون بیننده ای به آنان بنگرد، پندارد که بیمارند و حال آنکه بیمار نیستند، و گوید بی شک در عقلشان خللی است، در حالیکه امری بزرگ آنان را به خود مشغول داشته است.

از اعمال اندک خویش ناخوشنودند و طاعت و عبادت بسیار در نظرشان اندک نماید.اینان پیوسته خود را متهم می دارند و از اعمال خود بیمناک اند. چون یکی شان را به پاکی بستایند، از آن تمجید بیمناک می شود و گوید: من خود به خویشتن آگاه ترم و پروردگارم از من به من داناتر است؛ پروردگارا، مرا به آن چه درباره ام می گویند مؤاخذت مکن، مرا بهتر از آنچه می پندارند بگردان و گناهان مرا که از آن بی خبرند بیامرز.

از نشانه های دیگرشان این است که در کار دین نیرومند، دور اندیشی شان با نرمی، ایمانشان همراه با یقین و به کسب علم، حریص اند. علمشان با حلم، توانگری شان با میانه روی، عبادتشان با خشوع و آراستگی شان در فقراست.

صابران در سختی، طالبان حلال، شادمان در هدایت، از آزمندی به دور، و در عین انجام کارهای شایسته، بیمناک اند. سپاسگویان روز را به شب، و ذکر گویان شب را به روز می پیوندند.شب را در حال بیم می گذرانند و شادمانه دیده به دیدار صبح می گشایند.

هراسشان از غفلتی است که گریبانگیرشان شود و شادمانی شان از فضل و رحمتی است که نصیبشان گشته است. ک از آنان اگر نفسش در طلب چیزی ناخوشایند، سر کشی کند، پای می فشرد تا خواهشش را بر نیاورد. شادمانی دل اش چیزی است که پایدار است، و پرهیزش از چیزی است که نمی پاید. دانش را به بردباری آمیخته است و گفتار را با کردار.

او را بینی که آرزویش کوتاه است و خطایش اندک، دلش خاشع است و نفسش قانع، خوردن اش اندک است و کارهایش آسان، دینش محفوظ و هوس و آرزوهایش مرده و خشم اش را فروخورده است.

مردم از او چیزی جز خیر و نیکی انتظار ندارند و از شر او در امان اند. اگر در جمع غافلان باشد، وی را در حلقۀ ذاکران (آنان که به یاد خدایند) نویسند و اگر در میان یادکنندگان باشد در شمار غافلانش نیاورند. اگر بر او ستمی رود عفو کند، و به آن کس که محرومش داشته بخشش نماید، و با هر کس که از وی بگسلد پیوند کند.

زشت گویی از او دور، گفتارش نرم، ناپسندی در او پنهان، و نیکو کاری در او آشکار است. همواره خیر بدو روی آورده و شر بدو پشت کند، در سختی ها و مصیبت ها، آرام و در ناهمواری ها شکیبا، و در امن و راحت سپاس حق بجای آورد. حتی بر دشمن، ستم روا ندارد و به خاطر محبوب اش، مرتکب گناه نمی شود.

پیش از آن که (علیه او) شهادت دهند، خود به حقیقت اعتراف می کند. امانت را تباه نگرداند، آنچه را به خاطرش آرند از یاد نمی برد، دیگران را با القاب زشت نمی خواند، به همسایه زیان نمی رساند، در مصائب مردم، شماتت روا نمی دارد، به باطل وارد نمی شود، و از حق پای بیرون نمی گذارد.

اگر خاموش باشد خاموشی اش غمگین اش نگرداند. خنده بلند نمی کند، چون بر او ستمی رود شکیبایی می ورزد تا خدا انتقام اش را بستاند. خود را به رنج می افکند و مردم از او راحت اند. در امر آخرت، خود را به رنج افکند و مردم را قرین آسایش کند.

از آن که دوری گزیند به سبب پارسایی و پاک ماندن اش، و به هر که نزدیک شود به سبب نرمخویی و رحمت است . دوری گزیدن اش از برخی مردم، از روی تکبر و نزدیک شدنش از روی مکر و ترفند نیست. 

راوی گوید: چون سخن به اینجا رسید همام فریاد کشید و جان داد. امیرالمؤمنین(ع)فرمود: به خدا قسم از چنین پیشامدی بر جانش بیمناک بودم. سپس فرمود: آری، اندرزهای رسا به هر که اهل اش باشد چنین کند!

یکی از حاضران فضول گفت: یا امیرالمؤمنین تو خود چگونه ای؟ فرمود: وای بر تو، مرگ هر کس را زمانی است که از او در نگذرد، و سببی است که از آن بیرون نرود.از این گونه سخنان بازایست که شیطان بر زبان تو دمدمه کرده است.

علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۷
باسلام
خداوند به نیت اعمال ما آگاه تر است ...
سلیمانی
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۶
کار ارزنده ای کردی فرارو! آفرین. همه مردم اعم از مسوولان و غیره همواره نیازمند به این نصایح نورانی هستند. خیلی از مشکلات جاری کشور و جامعه با عمل کردن به این نصایح رفع می شود.
مسعود
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۶
از علی آموز اخلاص عمل....
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۶
زیبا است...
انتشار یافته: ۴