حجت الاسلام والمسلمین جعفرشجونی به سایت روزنامه جوان گفت:
*به غیر از چند نفر انگشت شمار در مجمع روحانیون مبارز بقیه این طیف جدا شده در زمانهای مبارزه با رژیم شاه، نه مبارز و نه در تهران بودند و پیدایش این گروه تقلب فاحشی بود که از ابتدا این نفاق و دوگانگی و همراهی با چپگراها با آن متبلور بود.
*بنده شجونی هستم، موسویخوئینیها یا مجید انصاری یا کروبی نیستم که دنبال اهداف و مقاصد خاصی باشم و تنها به حرف حق فکر میکنم و جیرهخوار گروه یا فرد خاصی نیستم و با منبر رفتن خرج خودم را درمیآورم و به مانند برخی افراد تجارتخانهای ندارم.
میرحسین موسوی، کروبی، هاشمی، موسویخوئینیها، خاتمی و دیگر اعضای مجمع روحانیون ریزش پیدا کردند و یکسری بسیجی 17 ساله در این مملکت رویش کردند.
*آقای موسویخوئینیها جدیداً به حرف آمده است. خودش هم میگوید من خود فتنه هستم. این فرد حرف بیربط زیاد میزند و اخیراً به آیتالله مهدویکنی اشکال گرفته است که چرا ایشان رهبری را که موضوعی زمینی است به موضوعی آسمانی و غیرزمینی نسبت میدهد. حال اینکه این فرد نمیفهمد رهبری، ولایت فقیه مطلقه است و دنباله همان ولایت پیامبر (ص) است.
*چرا در طول سالهای اخیر هیچ گاه مجمع روحانیون به هیچ یک از نماز جمعهها نمیآید، چرا اعضای این مجمع هیچ کدام در راهپیماییها و تظاهرات مردمی نظام شرکت نمیکند. مجمع روحانیون مبارز از اهداف امام (ره) و انقلاب جدا شدهاند و به قول حجتالاسلام رحیمیان این گروه به حزب شیطان پیوستهاند.
*من خودم نماینده مجلس بودم و هنوز هم یادم نرفته است مواضع و فعالیتهای این گروه را علیه رهبر معظم انقلاب در زمان حیات حضرت امام (ره). بهزاد نبوی در آن زمان هنگامی که صبح به حضرت امام (ره) نامه مینوشت، ظهر تلویزیون پاسخ حضرت امام (ره) را به او میخواند، چون دوستان بهزاد نبوی که در دفتر حضرت امام (ره) بودند، کار را اینگونه جلو میبردند.
*مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره) باید پاکسازی بشود و نباید افراد مسئلهدار در بیت حضرت امام (ره) باشند. این افراد در زمانی که حضرت امام (ره) زنده بودند و الان هم به دستگاه و بیت آن بزرگوار چسبیدهاند برای مطامع دنیایی. آقایان ادعا میکنند که 1300 عنوان کتاب در مؤسسه نشر و آثار حضرت امام (ره) به چاپ رساندهاند، سؤال اینجاست که مگر گفتهها و نوشتههای حضرت امام (ره) چقدر است که این افراد 1300 عنوان از آن درآوردهاند. حضرت امام (ره) آدم ساده و بیریایی بودند که اصلاً به منافع دنیایی فکر نمیکردند. اینها به امام (ره) خیانت کردهاند، به امام (ره) ضربه زدهاند. دبیری ستاد بزرگداشت حضرت امام (ره) و مؤسسه نشرو آثار حضرت امام (ره) باید خلع ید بشود و به دست بسیج و گروههای مخلص دلسوز و خداترس بیفتد که دلسوزانه کارها را پیش ببرند.
والله هر کس آن کارها را در اطراف مقبره حضرت امام (ره) انجام داده است با ایشان دشمن است. این حرفها باید نوشته شود تا مردم بدانند که حضرت امام (ره) راضی به این کارها و رفتارها نیستند.
*بنده حاضرم تمام این گفتهها را ثابت کنم. اینها برای اینکه خودشان را به منصب و مقامی برسانند این کار را انجام میدهند. سؤال اینجاست چرا باید بسیاری از مغازهداران حرم مطهر از زرند کرمان باشند. اینها عقیدهای به حضرت امام (ره) ندارند و برخی جاها هم به این موضوع اشاره کردهاند فقط برای منافع دنیایی است که در این راه قدم برداشته و آن را ادامه میدهند.
*یک سال قبل از انتخابات با آقای عسگر اولادی رفته بودیم جماران. به حسن آقا گفتم چپیها اطراف تو را گرفتهاند، تو را ضایع نکنند، والله که آنها خاطر شما را نمیخواهند و دوستت ندارند. شعری را با این مضمون برایش خواندم «آن کس که گفت بهر تو مردم دروغ گفت / من راست گفتم که به عشق تو زندهام» به ایشان گفتم عدهای در جماران جا خوش کردهاند و دادگاه رأی به نفع آنها داده است و خانهها را بنا کردهاند تا تو را مدیریت کنند. گفتم حسن آقا فریب اینها را نخوری. حتی گفتم که داماد آقای اشراقی گفته است حضرت امام (ره) را باید نقد کرد، حسن آقا گفت حرف بیربط گفتهاند. به ایشان گفتم همین افراد اینجا جمع شدهاند.
*حسن آقای خمینی را این افراد دوره کردند مثل پدر زن ایشان که یک سیلی برای انقلاب نخورده است اما کلی طلبکار است.
*مواضع حسن آقا خمینی خوب و شایسته نبوده.
*بنده مثل آقای علیاکبر محتشمیپور نیستم که در مجلس فاتحه آقای توسلی در جماران منبر برود و بگوید حسن آقا یادگار امام(ره) است اما به شورای نگهبان ناسزا بگوید، ما شورای نگهبان را هم یادگار امام(ره) میدانیم.
*ما امامی را میشناسیم که برای نوهاش حسین دستور تیر داد، چراکه حسین خمینی پسر آقای مصطفی در زمان بنیصدر در مشهد علیه آقای شهید رجایی اهانت میکرد، امام(ره) وقتی موضوع را شنید به آقای طبسی دستور دادند که او را دستگیر کنید و بفرستید قم و اگر نیامد دستور تیر دارید.